سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: روحالله رفیعی پیش از این آثاری، چون «پرواز ۳۲۰»، «فرمانده جواد» و «خالد و مجتبی» و مستند «خلیلِ آفریقا» را ساخته بود. به بهانه پخش مستند «مخیم، مدافع حرم» از شبکه اول سیما سراغ کارگردان این مستند رفتیم.
کمتر کسی از حضور مدافعان حرم فلسطینی اطلاع دارد. چطور شد که سراغ این سوژه رفتید؟
در جریان اتفاقات جبهه مقاومت و جنگ سوریه، رسانههای صهیونیستی به دروغ عنوان کرده بودند که مردم فلسطین در برابر سوریها قرار گرفتهاند و میخواستند با این کار بین مسلمانان مجاهد ضداسرائیلی حاضر در جبهه مقاومت تفرقه و چنددستگی ایجاد کنند. از طرف دیگر رسانههای فارسیزبان مقابل جریان انقلاب اسلامی روی سوژههایی مانور میدادند که باعث نفاق در میان مدافعان حرم شود. یکی از آن سوژهها فلسطینیها بودند. آنها تلاش کردند تا فضای مسمومی علیه فلسطینیها در موضوع سوریه و رویارویی شان علیه جبهه مقاومت ایجاد نمایند تا جریان انقلاب اسلامی در دفاع از مظلوم و رهایی قدس دچار تشکیک و شبهه شوند، از این رو بر خود واجب دانستم تا در این زمینه روشنگری کرده و سراغ مدافعان حرم فلسطینی بروم و تحقیق کنم. این امر باعث خلق اثر مستندی با عنوان «مخیم، مدافع حرم» شد.
برای ساخت این مستند راهی سوریه شدید؟
در سفری که به سوریه داشتم، متوجه شدم بسیاری از این فلسطینیها برخلاف آنچه رسانههای معاند نشان میدهند، در محور مقاومت علیه تکفیر میجنگند؛ فلسطینیهایی که دوشادوش دیگر مدافعان در مقابل تروریستها ایستادهاند. همین بهانهای شد تا پژوهشی در این زمینه انجام بدهم. من در این مشاهدات عینی تعداد زیادی از فلسطینیها را از نزدیک دیدم که در جبهه مقاومت علیه صهیونیستها و تروریستها در حال مبارزه هستند و از این نظر سعی کردم تا روایتگر مبارزه آنها در قالب مستند باشم. چند یگان مختص فلسطینیها در جبهه مقاومت وجود داشت.
در حقیقت باید گفت در بحث جنگ حق و باطل مرزبندی برای دفاع وجود ندارد و برای همین امروز در صف مدافعان حرم زینب (س) انواع مسلمانان از کشورهای ایران، افغانستان، عراق، پاکستان و فلسطین حضور دارند، البته همیشه منافقانی هم از کشورهای مختلف در گروه مقابل وجود دارند و خوب است در فرصتی به ساخت فیلمی از آنها هم دست زد و نقش منافقان در بحران شام را به تصویر کشید.
در ادامه پژوهشهایم با قصههای مختلفی در مورد فلسطینیهای سوریه روبهرو شدم. یکی از محلههایی که فلسطینیها در آن زندگی میکنند «مخیم سیده زینب» در جنوب حرم بیبی بود، البته چند مخیم دیگر هم در آنجا هست.
«مخیم سیده زینب» با سایر مخیمها تفاوت داشت؟
بله. «مخیم سیده زینب» به خاطر نزدیکیاش به حرم و به واسطه ارتباط آنها با ایرانیها نگاه جدیتر و روشنتری به مسائل جبهه مقاومت و حوادث سوریه داشت. «مخیم سیده زینب» جزو یکی از یگانهای فلسطینی بود که در جبهه مقاومت باقی مانده و با تکفیر جنگیده و در این مسیر شهدای زیادی تقدیم کرده بود. وقتی سراغ فلسطینیها رفتم جملات بسیار ارزشمندی از آنها در مورد مقاومتشان شنیدم. آنها بر این باور بودند که دیگر نیاز به فرار نیست و دیگر آوارگی معنا ندارد. ما یک بار از فلسطین و دیگر بار از اردن آواره شدیم و به سوریه آمدیم و دیگر نمیخواهیم آواره شویم و میمانیم و مقاومت میکنیم.
این مقاومتشان یک بخش برای دفاع از هویتهای خودشان بود و بخشی هم برای پاسخ به محبتهایی که حکومت سوریه در حق فلسطینیها به صورت خاصه انجام داده بود. آنها میگفتند روزگاری حافظ اسد پدر بشار از ما حمایت کرد و بعد بشار اسد از ما دفاع کرد و امروز که دشمن مقابل اینها صف کشیده ما باید از اینها دفاع کنیم.
اما فلسطینیهای «مخیم سیده زینب» ایستادند و مقاومت کردند، البته این مقاومت مختص مردهای فلسطینی نبود بلکه زنها هم دوشادوش مردهایشان مقاومت کردند. پشتیبانی و امداد، تهیه غذا، سرکشی و پرستاری از مجروحان اینها بر عهده زنان فلسطینی بود. همه این مجاهدتها به فلسطینیهای «مخیم سیده زینب» هویتی دوباره بخشید.
چقدر سازمانهای فلسطینی با شما همکاری کردند؟ آنها در جریان تولید بودند؟
ساخت مستند درباره مدافعان حرم در سوریه و عراق با مشکلات و پیچیدگیهایی همراه است. طبیعی است که برای مقابله با تشدد، گروهها و فرقه گروههای امنیتی زیادی شکل بگیرد، مثلاً اگر میخواستیم از محلی به محل دیگر برویم نیاز به مجوز مختص آن محل داشتیم. همه اینها نیروهای امنیتی دارند که باید ما را اینها تأیید میکردند؛ امن دولت، امن حزبالله، امن وزارت داخله، امن فلسطینی. سختی کار در سوریه گرفتن مجوز و هماهنگی با این مجموعههای امنیتی مختلف است که شما را بپذیرند و اجازه تصویربرداری و تهیه فیلم به شما بدهند. به نوعی مجبور شدم برای به تصویر کشیدن این اتفاقات به تنهایی و با حداقل امکانات مستندهای گزارشی بسازم.
ابتدای امر مجموعه فلسطینی یک مقداری نسبت به این اقدام و تولید مستند ما دافعه داشتند، اما با کمک افرادی که مورد اعتمادشان بودند ما توانستیم ارتباط خوبی با آنها بگیریم و گروههای فلسطینی ما را پذیرفتند و ما را داخل خودشان راه دادند و در ساخت مستند به ما کمک کردند.
«مخیم سیده زینب» چه اندازه گفتگو محور است؟
در این مستند سعی کردیم کار به صورت گفتگو باشد و روایت فرمانده فلسطینی، اصلیترین روایت ما باشد. ما در این مسیر سراغ مدیر مدرسه فلسطینیها و ریش سفید منطقه مخیم سیده زینب رفتیم، اما روایت اصلی بر عهده فرمانده نیروهای فلسطینی مخیم سیده زینب بود.
چقدر از مستند برگرفته از تصاویر آرشیوی میباشد و چقدر در آن از تصاویر تولیدی استفاده شده است؟!
یک ماه تحقیق و پژوهش در سوریه توسط همکاران انجام گرفت و برای ضبط و تولید و تصویربرداریاش یک هفته وقت صرف شد. تقریباً بیش از ۹۰ درصد مستند تصویربرداری شد و کمتر از ۱۰ درصد از تصاویر آرشیو برادران فلسطینی استفاده کردیم. همه تلاش من و همکارانم در این مستند این بود تا گوشهای از رشادتهای آنان را به تصویر بکشیم.