دسترسی به شبکه جهانی اینترنت در ایران از یکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۸ قطع شد. از آن روز کاربران تنها امکان استفاده از سرویسهای آنلاینی را داشتند که سرورهای خود را در داخل کشور راهاندازی کردهاند. این شرایط که اصطلاحاً اینترانت خوانده میشود، دسترسی به سرویسهای بینالمللی را برای کاربران و فعالان دنیای فناوری دشوار کرده و بسیاری از کسبوکارها را نیز تحت تأثیر قرار داده است؛ چراکه بسیاری از مردم با تصور اینکه اینترنت قطع است، دیگر سراغ سرویسهای داخلی نرفته و از روشهای سنتی به امور خود پرداختند.
قطعی اینترنت شاید سبب شد تا بیشتر نگاه کرد و متوجه شویم که تفریح و سرگرمی تنها در بستر اینستاگرام، تلگرامو واتسآپ شکل نگرفته و با استفاده از «آیگپ» و «گپ» هم میتوان فیلم دید، بازی کرد، موسیقی شنید و با دوستان گفتگو کرد و حتی میتوان با «بازار» هم به روز ماند و برنامههای جدید را دریافت کرد. میتوان با «بله» به مرزهای مالی هم دست یافت و این نرمافزار گامی باشد برای کاهش اپلیکیشنهای متعدد مالی روی تلفنهای همراه. «یوز»، «سلام»، «پارسیک» و «پارسی جو» نیز هستند و میتوان از آنها بهره گرفت.
امروز شاید بهتر است که بپذیریم، موتورهای جستوجوگر ایرانی نیز میتوانستند با استفاده از برنامههایی سرگرمکننده به اطلاعات کاربران دست یافته و زمینههای حضور هرچه قویتر در بستر وب ۳ را برای کاربران فراهم کرد، لکن توجه به حریم خصوصی کاربران را نقطه ارزش خود قرار داد و با تقویت عملکرد در حوزه هوش مصنوعی در تلاش برای دسترسی سهلتر کاربران به اطلاعات مورد نیاز خود باشند.
همه اتفاقات این چند روز نشانگر آن است که نباید توسعهدهندگان ایرانی خود را باخته و سطح رقابت را رقبای داخلی تقلیل داده بلکه میتوانند با برنامهریزی صحیح، به رقبایی سرسخت در کلاس جهانی بدل شوند. چنانکه امروز، برنامههای مسیریاب ایرانی خود را چنان ارتقا دادهاند که دیگر به استفاده کاربران داخلی فکر نکرده و هماکنون در حال اضافه کردن نقشه دیگر کشورها هستند. امروز «دال» دلالت بر توان ایران و «بلد» بلدیت متخصصان و «نشان» گواهی بر حضور جدی توسعهدهندگان ایرانی در کلاس جهانی و رقبایی همچون WAZE هستند.
روزگاری تصور نمیشد که WAZE، گوگل، فیسبوک، اینستاگرام، تلگرام و... از یک طرح ارائه شده دانشگاهی و دوستانه فراتر رود. لکن اکنون آنها بر فراز قلهها ایستادهاند، ولی با اتفاقات این چند روزه سؤالی پیش میآید! آیا این حضور ابدی است؟ آیا پیش از آنها هرگز گردش قدرت صورت نپذیرفته بود؟ آیا پس از آنها بنا نیست گردش قدرت صورت پذیرد؟ و نیز یک سؤال برای کاربران ایرانی مطرح میشود، آیا باید همیشه مصرفکننده بود؟ آیا نمیتوان از محصولات با کیفیت و مقبول ایرانی استفاده کرد و مخاطبان جهانی را جذب کرد؟ آیا نمیتوان به اپلیکیشنهای ایرانی هم به چشم میراث فرهنگی کشور نگریست؟
بحث بر سر قطع ارتباط با اینترنت بینالمللی نیست، مسئله آن است که اگر روزی به هر دلیل دسترسی به اینترنت بینالملل به دلایلی همچون تحریم، آسیبهای غیرمنتظره و دلایل مختلف حتی برای ساعاتی قطع شود، آیا باید توسعهدهندگان و کسبوکارهای اینترنتی مختل شده و از دسترس خارج شوند؟
زمانی که صحبت از اقتصاد غیرنفتی میشود، یکی از راههای جذب درآمد، افزایش گردشگر است. با توسعه اپلیکیشنهای ایرانی، روند جذب گردشگران اینترنتی را میشود فراهم کرد تا خود آنان باشند که از محصولات ایرانی بهرهمند شده و مسیریاب، پیامرسان و موتور جستوجوگر ایرانی را به عنوان پیشفرض استفاده خود برگزینند.