سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: حادثه انفجار هشتم شهریورماه ۱۳۶۰ در ساعت ۳ بعدازظهر رخ داد. در این ساعت، آقایان محمدعلی رجایی رئیسجمهور و دکتر محمدجواد باهنر نخستوزیر و چند تن از مقامات نظامی و امنیتی کشور در جلسهای فوقالعاده شرکت داشتند. در پی انفجار بمبی که داخل یک کیف دستی جاسازی شده بود، قسمتهایی از طبقه اول و طبقه دوم ساختمان نخستوزیری در مجاورت خیابان پاستور دچار حریق شد و آتش و دود فضای محل انفجار را فرا گرفت. اجساد شهدای فاجعه بهحدی سوخته بودند که به هیچ وجه شناساییشان ممکن نبود. دومین رئیسجمهور ایران اسلامی و سومین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران، در این حادثه تروریستی به همراه چند تن از مقامات کشور به شهادت رسیده بودند.
مردمیترین رئیسجمهور
محمدعلی رجایی متولد ۲۵ خرداد ماه ۱۳۱۲ تنها رئیسجمهور ایران اسلامی است که پرونده کاریاش با شهادت بسته شد و برای همیشه در اذهان ملت ایران ماندگار ماند. محبوبیت و سادهزیستی او بهگونهای بود که تا سالها بعد از شهادتش، هر سیاستمداری که میخواست وجههای برای خود در بین مردم کسب کند، به نام محمدعلی رجایی متوسل میشد.
خوشنویسان یکی از افرادی که رجایی را از دوران مبارزات انقلابی میشناخت، درخصوص او گفته است: «آقای رجایی خودش را وقف انقلاب کرده بود. بعضی وقتها خدمتش میرسیدم، میدیدم روی موکت دراز کشیده و چشمش را بسته است. میفهمید کار مربوط به امور کشور است، میگفت خوشنویسان مطلبت را بگو، بیدارم.» دوران ریاست جمهوری رجایی یکی از کوتاهترین دوران ریاست جمهوری در ایران و شاید سراسر جهان بود. از ۱۱ مردادماه ۱۳۶۰ تا هشتم شهریورماه، کمتر از یکماه بر کرسی ریاست جمهوری ایران اسلامی تکیه زد، اما همین دوران کوتاه بس بود تا نام او را در آسمان بزرگمردان این سرزمین جاودانه سازد. سادهزیستی و همراهی با مشکلات مردم، از مهمترین دلایلی بود که باعث میشد ملت ایران، رجایی را دوست داشته باشند و پس از گذشت چند دهه از شهادتش، همچنان به نیکی از او یاد کنند. یکی از کسانی که رجایی را از نزدیک میشناخت در مورد او میگوید: «وقتی ایشان نخستوزیر بود ما به منزلش میرفتیم. زمستان بود، مشاهده میکردیم بخاری منزل روشن نیست. علت را که جویا میشدیم اظهار میکرد، چون مردم در این ایام مشکل نفت دارند و نفت بهراحتی پیدا نمیشود، ما باید به فکر آنها باشیم و سرما را لمس کنیم.»
رجایی را باید یکی از مردمیترین سیاستمداران جهان دانست. او یکبار در سازمان ملل متحد کفشهای خود را از پا درآورد تا آثار شکنجههایی که دوران طاغوت متحمل شده بود، به سران کشورهای جهان نشان بدهد. مردی که از بطن مردم برآمده بود، همواره با درد آنها آشنا بود و به همین خاطر خود را به کوران مبارزات انقلاب سپرد و پس از پیروزی نهضت اسلامی نیز برای خدمت به مردم در صف مقدم نبرد قرار گرفت و عاقبت نیز روز هشتم شهریورماه ۱۳۶۰ توسط منافقین به شهادت رسید.
باهنر و آموزش کودکان
حجتالاسلام محمدجواد باهنر متولد ۱۳ شهریورماه ۱۳۱۲ سومین نخستوزیر ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود. از نخستوزیر دولت رجایی نقل میشود که به آموزش کودکان و نوجوانان اهمیت بسیاری میداد. نخستین تجربه او در تألیف کتاب درسی دینی، کتابی بود که در سال ۱۳۴۵ با همکاری مرحوم گلزاده غفوری برای مدارس جامعه تعلیمات اسلامی انجام داد.
یکی از دوستانش میگوید: «شهید باهنر در همکاری با مرحوم شهید بهشتی و مرحوم سیدرضا برقعی برای بیشتر کلاسهای دوره دبستان، راهنمایی و دبیرستان کتابهای دینی نوشتند. باهنر به آزادی انسانها اهمیت بسیاری میداد و در مقالهای که در شماره سوم سال دوم مجله درسهایی از مکتب اسلام تحت عنوان دامنه آزادی در اسلام از وی به چاپ رسید بهخوبی نشان داد که خودکامگان در طول تاریخ نفرت خود را از آزادی بیان و آزادی قلم نشان دادهاند.»
اگر رجایی را به سادهزیستی بشناسیم، باهنر به فروتنی شناخته میشود. یکی از دوستانش میگوید: «باهنر انسانی فروتن و متواضع بود که از دینباوری ایشان سرچشمه میگرفت.»
باهنر خیلی زود سمتهای زمینی را رها کرد و روز هشتم شهریورماه ۱۳۶۰ در کنار رجایی با بالهای شهادت پر کشید. هرچند او مسئولیت را تنها به جهت خدمت به مردم انتخاب کرده بود. محمدجواد باهنر در کنار محمدعلی رجایی سیاستمدارانی هستند که همواره بیشترین محبوبیتها را در بین مردم کشورشان دارند؛ حتی سالها بعد از شهادتشان.