کد خبر: 96716
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۸۸ - ۰۹:۰۵
نه تنها اقدامات اخیر محمدرضا شجریان و مصاحبه‌های او با بی‌بی‌سی‌ فارسی و صدای آمریکا تعجب‌آور نبود، ‌بلکه روال منطقی انحراف فکری وی از سال 60 به بعد، ‌چنین فرجامی را محتوم جلوه می‌داد. ‌
بیشتر انسان‌ها فرازی دارند و فرودی ابدی، ‌برخی هم فرودی دارند و سپس فرازی ابدی؛ دسته اول بیچارگانند و دسته دوم رستگاران. ‌
کسی نیست که اندک آشنایی با موسیقی داشته باشد و شجریان را نشناسد، ‌شاید هم بتوان گفت کسی نیست که ایرانی باشد وشجریان را نشناسد، اما ...
خسروی آواز ایران، ‌تاج تارک موسیقی ایران، ‌زرگر اشعار حافظ، ‌مسلط‌ترین آوازخوان تاریخ موسیقی ایران و ...عناوینی است که شجریان در این سال‌ها به دوش می‌کشید. ‌
اما شجریان چه بود و چه شد؟
شجریان همان کسی است که به گفته خود در همان اوان نوجوانی و هنگامی که در تظاهرات‌های خیابانی علیه رژیم پهلوی نقش قاری قرآن معترضان به رژیم پهلوی را بر عهده داشت، ‌و در همین دوره و در میان مردم مشهد محبوبیت فراوانی به دست آورد. ‌
شجریان در حدود سال‌های 56 و 57 نیز به گفته خود به دلیل ابتذال در رادیو و تلویزیون، ‌صدا و سیمای آن روز را رها کرد و از اجرای برنامه‌ استعفا داد. ‌
اما پس از انقلاب اسلامی در سال 57 که همه اقشار جامعه در آن حضوری فعال داشتند، ‌بسیاری از خوانندگان پیش از انقلاب، ‌بعد از انقلاب یا پس از آن نتوانستند یا نخواستند با مردم همراه شوند و در میان چهره‌های نامدار، ‌تنها دو تن خواستند که به این موج بپیوندند. ‌شجریان و ناظری با تأثیر گرفتن از حرکات انقلابی محمدرضا لطفی نوازنده تار و آهنگساز برجسته و همچنین هوشنگ ابتهاج (سایه) وارد این عرصه شده و آثار انقلابی بسیاری را در این دوره خلق کردند که «سپیده» معروف نیز محصول همین دوران است: «ایران‌ای سرای امید؛ بر بامت سپیده دمید...»
رزم مشترک، ‌جانباز، ‌میهن، ‌برادر غرق خونه و... ‌نیز توسط شجریان با همکاری گروه‌های شیدا و عارف در این دوران ساخته شدند ‌و به اینها اضافه کنید کنسرت‌های استاد شجریان با استاد فرامرز پایور که اکثراً مضمونی انقلابی داشتند که از جمله آنها تصنیف زیبای «از خون جوانان وطن لاله دمیده» بود. ‌
اما شجریان رفته رفته و آرام آرام تغییر جهت می‌داد و به سویی دیگر حرکت می‌کرد، ‌کاست «بیداد» شجریان با همراهی پرویز مشکاتیان در اوایل دهه 60، ‌تغییر جهت نسبتاً محسوسی را در شجریان خبر می‌داد. ‌
آهنگ سنگین مشکاتیان بر روی شعر حافظ (یاری اندر کس نمی‌بینم، ‌یاران را چه شد) بیش از آنکه مردم را به یاد رفتن دولت موقت و همفکران شجریان و مشکاتیان بیندازد، ‌به اشتباه برخی‌ها را به یاد «شاه » انداخته بود ‌و اگر نبود دوستی کسانی مثل صادق طباطبایی، ‌معلوم نبود آیا هرگز این اثر به بازار می‌آمد یا نه. ‌خود شجریان در «راز مانا» به حساسیت‌ها بر «بیداد» اشاره می‌کند و یکی از دلایل بازداشتش را در آن سال‌ها، ‌همین حساسیت‌ها می‌داند. ‌
از این روی می‌توان گفت که نه تنها اقدامات اخیر محمدرضا شجریان و مصاحبه‌های او با بی‌بی‌سی‌ فارسی و صدای آمریکا تعجب‌آور نبود، ‌بلکه روال منطقی انحراف فکری وی از سال 60 به بعد، ‌چنین فرجامی را محتوم جلوه می‌داد. ‌
به اعتقاد نگارنده، ‌انحراف شجریان به دلیل چهره هنری وی و از آن روی که مردم او را یک چهره فرهنگی می‌شناسند تا سیاسی، ‌بسیار دیرتر از همفکران لیبرال خود یعنی مهندس بازرگان و رفقایش به چشم آمد. ‌
شجریان که شاید به دلیل عدم بصیرت سیاسی و به احتمال بیشتر با این توهم که مردم! را همراهی می‌کند، ‌در برهه‌های مختلف به موضعگیری‌های عجیب روی آورده است، ‌در برهه اخیر نیز با همین توهم، ‌خبط بزرگی را مرتکب شده و ان‌شاءالله نادانسته در آغوش دشمنان ملت جای گرفته است. ‌شجریان که در مصاحبه خود پس از کنسرت باشکوه «همنوا با بم» مدعی می‌شود که در آثارش می‌توان تاریخچه تغییر و تحولات اجتماعی ایران بعد از انقلاب را مشاهده کرد، ‌یا تغییر و تحولات اصلی اجتماعی کشور را نمی‌بیند و یا نادیده می‌انگارد. ‌شجریان که این روزها در میان موج خبری رسانه‌های غربی گرفتار شده و فرصتی برای اندیشیدن به خود نمی‌دهد، ‌در حالی به زعم خود برای همراهی با ملت ایران، ‌به صدای آمریکا و بی‌بی‌سی فارسی روی آورده که گویا نمی‌داند اکثر بدبختی‌های این ملت نتیجه توطئه‌های همین آمریکا و انگلیس است. ‌
معلوم نیست استاد شجریان که آثار خود را تغییر و تحولات اجتماعی بعد از انقلاب ایران می‌داند، ‌با چه توجیهی در جریان اقدام ناو آمریکایی در سرنگون کردن هواپیمای ایرباس ایرانی و به شهادت رساندن تعداد زیادی از هم‌میهنانمان هیچ اقدامی انجام نداد و گویا این روز از تاریخ به هیچ وجه در تقویم شجریان وجود نداشت. ‌
شجریان که مسلماً بخش عظیمی از طرفداران خود را باید در میان 25 میلیون رأی دهنده به احمدی‌نژاد و در قشر متوسط به پایین جامعه جست‌وجو کند، ‌این روزها ناجوانمردانه علیه این طرفداران خود به نفع یقه‌چاک‌کنندگان خواننده‌های تازه‌ به دوران رسیده سطح پایینی همچون ساسی مانکن و... ‌می‌تازد و همین امر موجب دلخوری بخش وسیعی از طرفداران پروپا‌قرص وی شده است. باشد که استاد برگردد.جواد كرمی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار