سرویس جامعه جوان آنلاین: وقتی حرف از حجاب میشود، یکی از نخستین سؤالی که زنان و دختران میپرسند این است که چرا باید حجاب داشته باشم؟ چرا من باید به زحمت بیفتم و خودم را بپوشانم؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت سلامت، امنیت، نشاط و آرامش روانی فرد، حفظ هویت و کرامت انسانی، افزایش احساس عزت نفس و خودباوری از مهمترین مولفههای حجاب در بعد فردی است. وقتی پوشش ما مناسب باشد، نگاههای جنسیتزده و آزار دهنده به طور چشمگیری کاهش مییابد و امنیت و آرامش فرد، تأمین میشود.
پژوهشهای انجام شده به کرات اثبات کرده است زنانی که در فضاهای عمومی پوشش بیشتری دارند کمتر قربانی خشونتهای جنسی میشوند و از امنیت بیشتری برخوردارند.
از سوی دیگر، حجاب، زن را از درگیر شدن در عرصه رقابتهای بیارزش در حوزه جلوه گری، مدگرایی، مصرف گرایی، جراحیهای زیبایی و... مصون ساخته و احساس قدرتمندی و نقشآفرینی او در امور ارزشمند و تاثیرگذار را تقویت میکند. چگونه؟ فرانسه شاید مثال خوبی برای پاسخ به این سؤال باشد.
به نوشته گاردین، در فرانسه، ظاهر یک زن، برای تصدی یک جایگاه شغلی بیش از اندازه اهمیت دارد، به حدی که نهادهای دولتی به زنان آموزش میدهند چطور برای مصاحبههای شغلی «زیبا» به نظر برسند. گابریل ۳۷ ساله که خود قربانی این نگاه بوده و به خاطر ظاهرش در مصاحبههای استخدامی رد شده است، کتابی درباره زندگیاش نوشته و تلاش دارد با نگاه ابزاری رایج به زنان فرانسوی مقابله کند. او میخواست در یک مدرسه کودکان استثنایی، دستیار مربی باشد. دو مدرک داشت، خوشبرخورد و خوشرفتار بود، اما به دلیل ظاهر غیر جذابش در مصاحبه رد شد.
زنان فرانسوی با استانداردهای سختی برای «زیبا به نظر رسیدن» رو به رو هستند، مثلاً اضافه وزن برای زنان چنان شرمآور است که به گزارش نشریه فرانسوی لوکال، میزان عملهای لاغری در این کشور بیشتر از انگلیس و امریکاست، سالانه ۵۰ هزار عمل لاغری در این کشور انجام میشود. این فرهنگ رایج موجب شده تا زنان فرانسوی فشار و استرس بیشتری را تجربه کنند و میزان افسردگی در زنان فرانسوی دو برابر مردان است.
جامعه سالم
وقتی در یک کتابخانه، کسی آرامش حاکم بر محیط را برهم بزند، دیگران برای خود حق اعتراض قائل میشوند. تأمین آرامش جامعه نیز بر عهده یکایک اعضای جامعه است و حتی باید نسبت به برهم زنندگان آرامش روانی و فکری اعتراض شود.
حجاب و پوشش اسلامی برای مردان و زنان، تنها کارکرد فردی ندارد بلکه از کارکرد اجتماعی نیز برخوردار است. حجاب غرایز، التهابات جسمی و معاشرتهای بیبند و بار را کنترل نموده و بر تحکیم نظام خانواده میافزاید، همچنین از انحلال کانون مستحکم و پایدار زناشویی جلوگیری نموده و امنیت اجتماعی را فراهم میسازد. حال اگر کسانی با نگرش دینی، اسلامی یا با رویکرد جامعه شناختی و روان شناسی به چنین کارکردها و تأثیرات مطلوب، به ویژه تأمین امنیت اجتماعی پی ببرند، نه تنها هدفمندانه زندگی میکنند بلکه برای رفتارها و اندیشه هایشان دست به گزینش میزنند تا به اهداف متعالی الهی و انسانی دست یازند، از این رو به مسئله حجاب نیز به عنوان راهبردی کارساز جهت تأیید و ترویج ارزشهای اجتماعی، تأمین کننده سعادت آدمی و منشأ قرب الهی مینگرند، بنابراین پوشش اسلامی به منزله یک حفاظ ظاهری و باطنی در برابر افراد نامحرم، قلمداد میشود که مصونیت اخلاقی، خانوادگی و پیوند عمیق میان حجاب ظاهری و بازداری باطنی و از همه مهمتر امنیت اجتماعی را فراهم میسازد و پیشینه آن به اندازه تاریخ آفرینش انسان است چراکه پوشش و لباس هر بشری، پرچم کشور وجود اوست؛ پرچمی که وی بر خانه وجودش نصب کرده است و با آن اعلام میدارد از کدام فرهنگ تبعیت میکند. در جامعهای که زیست عفیفانه جاری باشد و جلوهگریها و تحریکات جنسی در فضای عمومی مدیریت شود، کارایی و تمرکز افراد در محیطهای علمی و فعالیتهای کاری بالا میرود، زمینه برای حضور مؤثر بانوان در اجتماع فراهم میشود و ارضای نیازهای جنسی به محیط خانواده محدود میگردد.
حفاظت از خانواده
هرچیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد، برای کانون خانوادگی مفید است و در ایجاد آن باید تلاش کرد. وقتی التذاذهای جنسی به محیط خانواده و در کادر ازدواج مشروع باشد، پیوند زن و شوهری را محکم میسازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر میشود.
فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع از نظر اجتماعی خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود، در حالی که در سیستم آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار میرود و در نتیجه کانون خانوادگی براساس دشمنی و نفرت پایه گذاری میشود. در قدیم یکی از شیرینترین آرزوهای جوانان ازدواج بود، جوانان پیش از آنکه به برکت دنیای اروپا، کالای زن این همه ارزان و فراوان گردد «شب زفاف را کم از تخت پادشاهی» نمیدانستند، اما در سیستم روابط آزاد جنسی، پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه میدهد و آنان را ملزم میسازد که به یکدیگر وفادار باشند.
از عوارض دیگر بدحجابی، مدگرایی و مصرف بیرویه وسایل آرایشی و روی آوردن به کارهایی از قبیل جراحی پلاستیک برای زیباتر شدن است که عمدتاً به دلیل هزینههای بسیار سرسامآور، باعث جنگ و نزاع همیشگی بین زن و شوهر میشود و اگر هم برای مردی پرداخت آن مقدور باشد، خوشایند او نیست، چون باید هزینه زیادی بپردازد تا همسرش در انظار عمومی و برای مردان بیگانه خود را نشان دهد، رنج میبرد و از پرداخت آن اکراه دارد یا زنان از حسرت نداشتن آن غصه میخورند. همه اینها نتیجهای جز فشارهای روانی بر خانواده ندارد.