کد خبر: 951776
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۳۹۸ - ۰۰:۲۲
پرونده‌های همسر کشی با انگیزه‌های مختلف مدام در حال شکل‌گیری هستند. با قتل یکی از زوجین، بستگان دو خانواده مقابل هم صف‌آرایی کرده و فرزندان آن‌ها هم در پرتگاه نابودی قرار می‌گیرند. بررسی پرونده‌هایی که اخبار آن به صفحه حوادث راه پیدا کرده حکایت از این دارد که بیشتر این حوادث در جریان خیانت یکی از زوجین شکل گیرد که البته خیانت صورت گرفته عمدتاً ریشه در مسائل اقتصادی دارد. با توجه به اهمیت موضوع، آن را در گفت و گو با دکتر سعید خراط‌ها، آسیب‌شناس اجتماعی و دکتر مجید ابهری، استاد دانشگاه و رفتار‌شناس باز کاوی کرده‌ایم.
محبوبه قربانی
سرویس جامعه جوان آنلاین: دکتر سعید خراط‌ها، آسیب‌شناس اجتماعی ریشه شکل‌گیری بسیاری از پرونده‌های همسرکشی را مسائل اقتصادی می‌داند و براین باور است که: «پدیده‌های اجتماعی چند وجهی هستند و به امور مختلف مرتبط می‌شوند از همین رو افزایش یا کاهش یک جرم یا یک انحراف اجتماعی به عوامل متعددی بستگی دارد. در مورد همسرکشی موارد مختلف زیادی تأثیر دارد، اما چیزی که در حال حاضر تأثیرات بیشتری بر افزایش همسرکشی دارد مسائل اقتصادی است. مشکلات اقتصادی خانواده‌ها را دچار مشکلات معیشت، مسکن، کشمکش‌های درآمد، خرج و مخارج و در ادامه فشار‌های روحی و عصبی می‌کند و حتی افراد را دچار بحران‌های روانی و در نتیجه بحران‌های خانوادگی می‌کند.»

مثلث مرگبار همسرکشی
دکتر خراط‌ها با تأکید بر اینکه همسرکشی از یک مثلث مرگبار با سه‌ضلع خیانت، اعتیاد و خشونت تشکیل شده است، می‌گوید: «این مثلث در شرایط موجود با توجه به وضع اقتصادی افزایش پیدا کرده است. همسرکشی ناشی از اعتیاد به خاطر مصرف مواد، توهم و سوءظن و همسرکشی ناشی از خشونت افسارگسیخته‌ای که اساساً در سطوح مختلف جامعه وجود دارد و از زورگویی در همه شئون اجتماعی و خانواده رواج دارد. خیلی از قتل‌هایی که مرد‌ها مرتکب آن می‌شوند به خاطر ضربه محکم کنترل نشده و افسارگسیخته است و این جرم از سوی زن‌ها بخشی به خاطر اعتیاد و بخشی به خاطر خیانت است که متأسفانه آمار آن رو به افزایش است. گاهی به خاطر تغییر در معنای ارزش‌های جنسی است که مفاهیم تعاریف جدیدی پیدا کرده و شرایط به نفع خانواده رقم نخورده است.»

حذف فیزیکی به جای طلاق!
یکی از مهم‌ترین پرسش‌های مطرح شده در پرونده‌های پزشکی چرایی وقوع قتل به جای انتخاب طلاق است. دکتر خراط‌ها در این باره می‌گوید: «همسرکشی در زنان بیشتر در کشمکش‌های طلاق اتفاق می‌افتد و از آنجائیکه آن‌ها تقاضای طلاق دارند، اما به خاطر بعضی قوانین این تقاضا برایشان امکان پذیر نیست مرتکب قتل می‌شوند و این حادثه معمولاً با یک همدست اتفاق می‌افتد، بنابراین شرایط اقتصادی موجود یکی از مهمترین عامل افزایش این نوع قتل است که در حال حاضر تحت تأثیر شرایط سیاسی کشور قرار گرفته است.

دریچه‌های ورود به خیانت
بسیاری از افرادی که دست به قتل همسر خود می‌زنند ازدواج در سن کم یا اجبار به ازدواج را عاملی برای درگیر شدن با خشونت در جریان زندگی خود می‌دانند. دکتر خراط‌ها در این باره می‌گوید: «بعضی از انتخاب‌های اولیه ممکن است صحیح نبوده یا با چشم بسته انجام گرفته‌باشد. بعضی زوجین زمان ازدواج چندان آگاهی ندارند. ابزار‌ها و روش‌های مختلف نیز نتوانسته قبل از ازدواج برای آدم‌ها شناخت کامل و کافی ایجاد کند و همین باعث می‌شود شرایط متفاوت حاکم شود. زندگی دارای فراز و نشیب‌های زیادی است و هر روز شرایط اقتصادی تغییر می‌کند و با این شرایط کار و بازار کار در خانواده‌ها اثرات منفی و جبران‌ناپذیری به جا می‌گذارد و موجب بروز اختلافات شود. سن ازدواج هر چه بالاتر می‌رود احتمال دارد در فرد به خاطر گزینه‌های قبلی تغییر به وجود بیاید. به هر حال یکی از دلایل این تجربیات گذشته است. این تجربیات ممکن است از سوی افراد ترک شود ولی به صورت یک بازگشت رفتاری، هرلحظه در آن‌ها بروز کند. بنابراین یاد گذشته و بررسی آن یکی از دریچه‌هایی است که زوجین را وارد به مرحله خیانت می‌کند.»

افزایش خشونت‌های خانگی
خشونت یکی از عوارض ناهنجار رفتاری است که گاهی موجب بروز بعضی آسیب‌های اجتماعی در جامعه مانند ضرب و جرح و حتی قتل می‌شود. آنچه از نظر عاطفی و انسانی موجب آزار بیشتر ما می‌شود خشونت‌های خانوادگی منجر به قتل است. متأسفانه با توجه به روند افزایش آمار خشونت‌های خانگی منجر به قتل چالش بزرگی در این زمینه فراروی خانواده‌ها و نهاد‌های پیشگیری کننده و متولیان مربوطه قرار گرفته است. دکتر مجید ابهری، استاد دانشگاه و رفتار شناس درباره دلایل بروز قتل‌های خانوادگی می‌گوید: «۱ ـ. ضعف مهارت‌های برقراری تفاهم در راستای حل مشکلات میان زوجین که منجر به ضرب و جرح و قتل می‌شود.
۲ ـ. فاصله گرفتن از ارزش‌های دینی و معیار‌های اخلاقی که باعث سست شدن ریشه‌های اعتماد زناشویی شده و زن و مرد را به سوی روابط فرا زناشویی سوق می‌دهد.
۳ ـ. آشنایی کوتاه مدت قبل از ازدواج و فقدان مهارت‌های همسان‌گزینی که منجر به اجبار به زندگی می‌شود. بعضی از زوجین به اجبار تن به زندگی می‌دهند و به خاطر موضوعات فرهنگی، اجتماعی و شرایط خانوادگی حاضر به طلاق نبوده و برای قبول کلمه بیوه و مطلقه آمادگی روحی و فرهنگی ندارند.»

دلایل افزایش شوهرکشی
به باور این استاد دانشگاه و اساس پژوهش‌های یاد شده شوهرکشی آمار بیشتری از زن‌کشی در سه سال اخیر داشته است. ابهری می‌گوید: «در اینگونه قتل‌ها همواره پای فرد سومی وجود دارد. یعنی با فریب خوردن از افراد بیگانه دست به حذف شوهر خود از طریق قتل می‌زنند و در این زمینه از وجود مردانی که باعث بدبختی آن‌ها شده‌اند استفاده یا سوءاستفاده می‌کنند. در قتل‌هایی که در آن مردان نقش دارند، خشم و ضعف مدیریت کنترل هیجان‌های رفتاری به ویژه خشم و پرخاشگری همچنین در ۷۰ درصد از موارد اعتیاد، توهم و خیانت موجب بروز قتل‌های خانوادگی می‌شود.»

قربانیان اصلی قتل‌های خانوادگی
پرونده‌های همسر کشی با قتل یکی از زوجین بسته نمی‌شود بلکه پیامد‌های آن کانون‌های دیگر خانواده را هم هدف قرار می‌هد. دکتر ابهری می‌گوید: «متأسفانه کسانی که زیان‌های اصلی را متحمل می‌شوند فرزندان اینگونه زوجین هستند؛ چراکه زن یا شوهر بعد از قتل دیگر در زندگی حضور ندارد و فرد مقابل برای تحمل کیفر به زندان انتقال داده می‌شود. آنچه که در این میان موجب تأسف بیشتر می‌شود حضور کودکان و فرزندان اینگونه خانواده‌هاست که با انگ پدر و مادر قاتل در جامعه به سر می‌برند. قطعاً در صورتیکه کنترل رفتاری و تربیتی بر این کودکان تشدید نشود بزهکاران آینده از میان همین کودکان تشکیل می‌شوند.» دکتر ابهری آموزش خانواده‌ها در زمینه مهارت‌های زندگی، همسان‌گزینی، مهارت‌های کنترل هیجانات رفتاری و مدیریت خشم را از اهرم‌های جلوگیری از افزایش و بروز اینگونه جنایات می‌داند.

طلاق به جای حذف فیزیکی
این رفتار‌شناس اجتماعی درباره انتخاب گزینه طلاق به جای ارتکاب قتل می‌گوید: «یکی دیگر از دلایل بروز قتل‌های خانوادگی، دشواری‌های قانونی در زمینه طلاق یا طولانی بودن آن در صورت درخواست طلاق از سوی زن است. باید تمهیداتی اندیشیده شود که توسط نهاد‌های غیردولتی و همچنین بعضی از واحد‌های قوه‌قضائیه در مورد اینگونه زنانی که تمایلی به زندگی نداشته یا ادامه زندگی بامرد معتاد و بداخلاق و دست بزن مقدور نیست ایجاد امکان طلاق صورت گیرد؛ چراکه گاهی زنان اجبار به زندگی پیدا می‌کنند و در صورت مراجعه برای درخواست طلاق مجاری طلاق آن‌ها را خسته و افسرده می‌کند دست به چنین جنایاتی می‌زنند. در این زمینه ارائه مشاوره خانواده از سوی مراکز مشاوره متعهد و مطمئن می‌تواند تفاهم در بین زوجینی که اختلافات جزئی دارند، فراهم کند یا احیاناً برای مردانی که ادامه زندگی برایشان مقدور نیست، امکانات لازم را برای جدایی فراهم کند.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار