جعفر تکبیری
با نقض برجام توسط دونالد ترامپ رئيسجمهور ايالات متحده، حالا مقامات اروپايي بر سر دوراهي انتخاب ايران و امريكا قرار گرفتهاند؛ روندي كه باعث شده مقامات اروپايي يك بازي دوگانه براي حفظ برجام و همچنين تأمين خواستههاي امريكا را آغاز كنند؛ اتفاقي كه با توجه به منافع چشمگير حاصل شده براي اروپا پس از برجام و همچنين پيروي اروپا از سياستهاي امريكا در سطح جهان چندان دور از انتظار نيست.
پيش از اعلام رسمي سياستهاي جديد ترامپ در خصوص برجام، امانوئل مكرون رئيسجمهور فرانسه كه از قضا قرار است سال آينده ميلادي به ايران سفر كند، همسو با سياستهاي ايالات متحده مدعي شد: «ما بايد توافق هستهاي سال 2015 با ايران را حفظ اما بخشهايي را درباره موضوع موشكهاي بالستيك و محدوديتهاي هستهاي پس از سال 2025 به آن اضافه كنيم. خارج شدن از توافق هستهاي با ايران بدون ارائه هيچگونه جايگزيني اشتباه است.»
اما در همين حال وي پس از سخنراني جنجالي ترامپ عليه توافق هستهاي، در گفتوگويي تلفني با حسن روحاني گفت: «اتحاديه اروپا و فرانسه قاطعانه از برجام دفاع ميكنند و به اجراي كامل آن متعهد هستند و از ايران نيز ميخواهيم به رغم تلاشهاي واشنگتن، به همكاري خود با آژانس بينالمللي انرژي اتمي ادامه دهد و به تعهداتش در برجام پايبند بماند.»
اين رفتار دوسويه مقامات اروپايي را ميتوان در اظهارات سران كشورهاي آلمان و انگليس هم ديد.
چيزهايي كه اروپاييها نميگويند
اما در اين ميان نكته اصلي كه اروپاييها سعي در پنهانكردن آن يا تمارض در عدمدرك آن دارند، اين است كه خروج امريكا از برجام، عامل انهدام اين توافق خواهد بود، چراكه ايالات متحده با خروجش از اين توافق نه تنها ميتواند تحريمهاي جديدي را عليه كشورمان اتخاذ كند كه خود اين موضوع براي نقض برجام كافي است بلكه در طرف ديگر دست اروپا را نيز براي ادامه ارتباط با ايران خواهد بست و حضور طرفهاي اروپايي در برجام اثري به نفع ايران و اروپا نخواهد داشت، كما اينكه در دوره تحريمها نيز شاهد بوديم اگرچه بسياري از بانكهاي ايراني در ليست تحريمهاي اروپا قرار نداشتند، اما به دليل تحريم آنها از سوي امريكا، نه اروپا و نه حتي كشورهاي آسيايي امكان تماس با شبكه مالي ايران را نداشتند و چنانچه ردي از اين تماسها توسط امريكاييها كشف ميشد، اين بانكها موظف به پرداخت ميليونها دلار غرامت به امريكاييها ميشدند.
شايد به همين دليل بود كه رئيسجمهور در ايام تبليغات انتخاباتي سال 92 طي يک استراتژي اشتباه مدعي شده بود: «بسياري از اروپاييها اجازه ميخواهند اما امريكاييها به قول معروف كدخدا هستند، پس اگر با كدخدا ببنديم راحتتر هستيم تا اينكه سراغ يك مقام پايينتر برويم.»
اروپا نگران چيست؟
در همين حال بايد گفت اروپاييها بهرغم تمامي مشكلاتي كه امريكا در مسير تجارت با ايران بر سر راهشان قرار داده، توانستهاند قراردادهاي نسبتاً خوبي را با ايرانيها ثبت كنند و در كنار سرازير شدن كالاهاي مصرفي توليد اين كشورها، در حوزههاي پرسود نفت و گاز، خودروسازي و فروش هواپيما با ايران قرارداد امضا كنند و مترصد آن هستند با يافتن راههاي تازه، حجم قراردادهاي خود را افزايش دهند.
در بخش خودروسازي قرارداد شركت رنو، پژو و به تازگي بنز جزو مهمترين قراردادهاي تجاري ميان ايران و اروپا بوده، اين در حالي است كه در بازار ايران به روي خودروهاي لوكس اروپايي نيز گشوده شده و هر روز شاهد عرضه محصول تازه اين برندها در داخل كشور هستيم. در حوزه هواپيما، بزرگترين و مهمترين قرارداد پسابرجام ميان ايران و شركت ايرباس امضا شد و قرار است نزديك به 100 فروند هواپيما به ايران تحويل دهند.
قراردادهايي که با هر گونه تحول در برجام ميتواند سرنوشت نامعلومي پيدا کند
همچنين در حوزه نفت و گاز نيز قرارداد مهمي با شركت توتال به امضا رسيده كه قرار است اين شركت اروپايي توسعه فاز 11پارسجنوبي را انجام دهد. به اينها بايد قراردادهاي خرد ديگري همچون توسعه و ساخت فرودگاه، توسعه كارخانه فولاد و نيروگاه را نيز اضافه كرد كه عايدي زيادي را نصيب اروپاييها ميكند، بنابراين با نگاهي به اين اتفاقات ميتوان به خوبي نگراني اروپاييها را در خصوص از دست دادن بازار ايران درك كرد؛ اتفاقي كه ميتواند به عنوان يك اهرم فشار به كمك مقامات ايران بيايد تا بتوانند به واسطه آن امنيت برجام را تأمين كنند.
ابزار فشار بر امريكا
در اين بين نكته اصلي اينجاست كه جمهوري اسلامي ايران به عنوان طرف اصلي توافق برجام، اين فرصت را در اختيار دارد كه از اشتياق اروپا براي حفظ برجام به دليل منافع اقتصادياش بهره بگيرد و تحقق اين اهداف اقتصادي را منوط به حفظ برجام از سوي ايالات متحده كند؛ اتفاقي كه به صورت ناخواسته صورت گرفته و مقامات اروپايي در تماسهاي مختلفي كه با امريكاييها داشتهاند بر لزوم حفظ برجام تأكيد كردهاند، از اين رو مناسب است مقامات جمهوري اسلامي ايران با طراحي يك استراتژي مدون و با بهرهگيري از امكانات رسانهاي موجود در كشور، اروپاييها را براي حفظ برجام توسط امريكا تحت فشار قرار دهند؛ اتفاقي كه حتي اگر به ثمر ننشيند، قطعاً عاملي براي بيآبرويي بيشتر و از ميان رفتن اعتبار جهاني ايالات متحده خواهد شد.