کد خبر: 868613
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۱
نظر وگذري بر اثر تاريخي «سيماي استاد درآيينه نگاه ياران»
سخن از مكانت علمي و عملي استاد شهيد آيت‌الله مرتضي مطهري هماره نامكرر است، چه اينكه او در نظام جمهوري اسلامي به مثابه يك نماد براي شناخت سره از ناسره به شمار مي‌رود. در اين ميان، تدوين زندگينامه مستند استاد –كه در ديداري مورد تأكيد و درخواست رهبر معظم انقلاب نيز قرار گرفت-يكي از اولويت‌هاي تاريخ انقلاب به شمار مي‌رود كه سوگمندانه تاكنون جامه تحقق به خويش نپوشيده است. با اين همه در ساليان اخير، چند اثر به بازار نشر عرضه شده كه با تمام نواقص آنها، مي‌تواند مصداقي كوچك از اين پژوهش انجام نايافته باشد.
  شاهد توحيدي

سخن از مكانت علمي و عملي استاد شهيد آيت‌الله مرتضي مطهري هماره نامكرر است، چه اينكه او در نظام جمهوري اسلامي به مثابه يك نماد براي شناخت سره از ناسره به شمار مي‌رود. در اين ميان، تدوين زندگينامه مستند استاد –كه در ديداري مورد تأكيد و درخواست رهبر معظم انقلاب نيز قرار گرفت-يكي از اولويت‌هاي تاريخ انقلاب به شمار مي‌رود كه سوگمندانه تاكنون جامه تحقق به خويش نپوشيده است. با اين همه در ساليان اخير، چند اثر به بازار نشر عرضه شده كه با تمام نواقص آنها، مي‌تواند مصداقي كوچك از اين پژوهش انجام نايافته باشد. «سيماي استاد درآيينه نگاه ياران» عنوان كتابي است كه سالياني پيش به اهتمام جناب سيدجاويد موسوي، توسط انتشارات صدرا منتشر شد. وي درصدر اين يادمان، ديباچه‌اي دارد كه آن را اينگونه آغازيده است:
«توسن تيز پاي سخن را در اقليم شفق‌خيز شهيدان رام مي‌كنيم و از ميام همه سرخ‌صورتان و سبزسيرتان، از شهيدي مي‌گوييم كه چشمه‌هاي روشن طهارت در روح او جاري بود. باري، زيور اين بيان و رونق افزاي اين بياض، نام و ياد مطهر مطهري است، همو كه پيشقراول كاروان صفات حسنه‌اش، طهارت بود. او صلابت انديشه و استواري ايمان را با طهارت روح درهم آميخته بود و با اين آميزه شگفت و اين اكسير حيات‌بخش تا به سر منزل قرب و ايقان ره پيموده بود و خون او بر اصالت اين طي طريق عاشقانه مُهر تأييد زد. امام خميني(ره) در بيان شيواي همين حقيقت شگفت در سوگ اين استاد فرزانه فرمودند:
من در تربيت چنين فرزنداني كه با شعاع فروزان خود مردگان را حيات مي‌بخشند و به ظلمت‌ها نور مي‌افشانند، به اسلام بزرگ، مربي انسان‌ها و به امت اسلامي تبريك مي‌گويم. من اگر چه فرزند عزيزي را كه پاره تنم بود از دست دادم، لكن مفتخرم كه چنين فرزندان فداكاري در اسلام وجود داشت و دارد.
مطهري كه در طهارت روح و قوّت ايمان و قدرت بيان كم نظير بود رفت و به ملأ اعلي پيوست، لكن بدخواهان بدانند كه با رفتن او شخصيت اسلامي و علمي و فلسفي‌اش نمي‌رود.
از طهارت روح شهيد والامقام، مطهري اطهر گفتيم و از آن به عنوان ويژگي بارز او ياد كرديم و اين عجيب نيست اگر بگوييم جان عطشناك همه حسنات او از اين چشمه طهارت سيراب مي‌شد و چنين بود كه صدق ، صفا و خلوص در اخلاق و رفتار و تلاش‌هاي اجتماعي او موج مي‌زند و آثار گرانبارش گويي همه در آميزه‌اي از زلال صفا ، صميميت و يكرنگي تحرير شده‌اند. مطهري از سر گريز از شهادت يا فرار از جهاد و حماسه، به نوشتن روي نياورده بود و از مكتب مسئوليت به وادي عافيت و سلامت نرفته بود، بلكه او به دليل حساسيت نسبت به انحرافات مكتبي و رسالتي كه احساس مي‌كرد به نشر فرهنگ غني و پربار اسلامي همت گماشته بود.
 او پيوندزننده خون و قلم بود و همواره بر حماسه‌آفريني مكتب سرخ تشيع تأكيد داشت، او انديشه و شهادت را دوشادوش هم مي‌خواست و در كنار جهاد فكري، جهاد علمي را نيز مطرح مي‌كرد. استاد در كتاب علل گرايش به مادي‌گري در اين باب مي‌نويسد:
از همه ضروري‌تر اينكه در عصر ما بايد علاقه‌مندان و آشنايان به مفاهيم واقعي اسلامي سعي كنند بار ديگر حماسه را كه ركني از مفاهيم اسلامي بود بدانها برگردانند. البته بازگردانيدن حماسه به مفاهيم اسلامي نيازمند است به جهادي فكري و قلمي و زباني و جهاد ديگري علمي. . .
استاد شهيد مطهري به خوبي مي‌دانست كه پاي نهادن به ميدان مبارزه و درگيري بدون اتكا به يك انديشه استوار، سرانجامي خوش نخواهد داشت و خلأ فكري ناشي از عمل‌زدگي، جو ذهني افراد را آماده پذيرش افكار انحرافي مي‌كند يا به التقاط فكري منجر مي‌شود. وي در كتاب پر ارج نهضت‌هاي اسلامي در صد ساله اخير در بيان اين حقيقت مي‌نويسد:
من به عنوان يك فرد مسئول به مسئوليت الهي، به رهبران عظيم‌الشأن نهضت اسلامي هشدار مي‌دهم و بين خود و خداي متعال اتمام حجت مي‌كنم كه نفوذ و نشر انديشه‌هاي بيگانه به نام انديشه اسلامي و با مارك اسلامي اعم از آنكه از روي سوء‌نيت يا عدم سوء‌نيت صورت گيرد، خطري است كه كيان اسلام را تهديد مي‌كند.
تدوين كننده اثر درختام اين مقدمه به تبيين نگاه و احساس استاد به رهبر كبير انقلاب به عنوان مربي آن روح مطهر پرداخته و در ادامه آورده است:
«شهيد فرزانه استاد مطهري، به رهبري روحانيت راستين اعتقادي راسخ داشت و جسورانه و بي‌پروا به تفكرات و انديشه‌هايي كه به رهبري روحانيت راستن اعتقادي نداشتند مي‌تاخت و تبلور كامل و عصاره روحانيت تشيع در 14 قرن را در چهره آن عالم رباني و آن خروش قرن عليه كفر و طاغوت جهاني يعني امام خميني(ره) مي‌ديد. او مراتب اخلاص ، ايمان و تواضع علمي و اخلاقي خويش را نسبت به روح جاودانه اسلام، امام امت (ره) چنين بيان مي‌كند:
و اما آن سفر برده كه صدها قافله دل همره اوست، نام او، ياد او، شنيدن سخنان او، روشن بيني او، اراده و عزم آهنين او، استقامت او، شجاعت او، روشن بيني او، ايمان جوشان او كه زبانزد خاص و عام است يعني جان جانان، قهرمان قهرمانان، نور چشم و عزيز روح ملت ايران، استاد عاليقدر و بزرگوار ما حضرت آيت‌الله‌العظمي خميني (ادام‌الله‌ضلالّه) حسنه‌اي است كه خداوند به قرن ما و روزگار ما عنايت فرموده و مصداق بارز و روشن ان الله في كل خلف عدولا ينفون عنه تخريف المبطلين است.
باري، سخن به درازا كشيد، سزاست كه رشته كلام را به ياران او بسپاريم و شرح عاشقي و مهجوري او را از زبان همراهان و همرزمان او بشنويم. آنچه در آغاز بر اين قلم رفت، فقط گشايشي بود به باغ خاطره‌ها و يادها و تفرجي هر چند گذرا در بوستان مصفاي باورهاي بكر و بارور شهيد فرزانه استاد مطهري.
 درختم سخن، سزاست كه ياري شايان شُكر دوست فاضل و ارجمند خود جناب آقاي محمد كوكب را در نحوه ويرايش كتاب از سر صدق و صفا سپاس گويم. توفيق، رهاورد سفر آنان باد كه ره توشه‌اي جز صدق و صفا زاد راهشان نيست و انديشه‌اي جز سفر به قلمرو قلم و اقليم انديشه‌هاي ناب و زلال چونان آب ندارند.»  

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر