کد خبر: 822577
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۲
اشارات و نكته‌هايي به بهانه انتشار اثر علمي-تاريخي «اجازات»
«اجازه» در محافل حوزوي و فرهنگ اسلامي در موارد و زمينه‌هاي مختلف مانند...
آيت‌الله سيد‌هادي خسروشاهي
«اجازه» در محافل حوزوي و فرهنگ اسلامي در موارد و زمينه‌هاي مختلف مانند اجتهاد، نقل حديث، امور حسبيه و... در واقع نوعي گواهي علمي ـ معنوي است كه به طلاب علم و فضيلت، پس از طي مراحل تحصيلي و كسب مقامات علمي از طرف اساتيد و مراجع به عنوان سند و مدرك داده مي‌شود.
به عبارت ديگر اين گواهي‌ها از سوي اساتيد و بزرگان فقه و حديث براي تأييد دانش‌اندوزي، كسب علم، معرفت و وصول به مرتبه اجتهاد، نقل حديث و تصرف در امور شرعي خاص براي شاگردان خود يا طلاب داراي صلاحيت صادر مي‌شود.
مهم‌ترين نوع اجازات اجازه اجتهاد است كه در آن استاد يا عالم و مجتهد والامقامي به مراتب علمي از لحاظ فقهي و اصولي شاگرد خود گواهي مي‌دهد و رسيدن او به مرتبه اجتهاد را تصديق مي‌كند و توانايي فقهي او را در استنباط احكام شرعي مطابق متون ديني تأييد مي‌كند. يعني اجتهاد در فقه اسلامي به معناي استنباط احكام شرعي با شروطي خاص از منابع فقهي يا استنباط احكام و وظايف عملي شرعي از منابع قرآني، حديثي، عقل و اجماع است.
اجازه اجتهاد از سده‌هاي هفتم و هشتم در حوزه‌هاي علميه شيعي رواج يافته است.
اجازه امور حسبيه نوعي از اجازات شرعي است كه در آن فقيه و عالمي به فرد مورد اعتماد خود اجازه دخالت در امور حسبيه را كه از اختيارات فقيه جامع‌الشرايط و حاكم شرع است مي‌دهد تا مثلاً به نمايندگي از طرف او وجوهات شرعي را از مقلدان و مؤمنان دريافت و طبق صلاحديد خود هزينه كند يا بخشي از آن را براي اداره امور حوزه‌ها به شخص اجازه دهنده برساند و همچنين مي‌تواند در حل و فصل امور مرتبط با مسائل شرعي دخالت كند و در احقاق حقوق بينوايان و ايتام بكوشد.
اما اجازه در نقل حديث كه اغلب با رخصت شفاهي و كتبي شيخ و راوي براي نقل و روايت احاديث مضبوط در متون مجاز مي‌شود، در واقع به عنوان يك سند ارزشي در شناخت تاريخ زندگي و مرتبه علمي دانشمندان و آگاهي از انديشه‌ها و آثار آنان تلقي مي‌شود و جايگاه پر ارزش و ويژه‌اي در فرهنگ شيعي دارد.
پيشينه صدور اجازه حديث به زمان حضور و حيات ائمه شيعه(ع) باز مي‌گردد و كهن‌ترين سند كه موضوع اجازه نقل حديث در آن به گونه خاصي مطرح شده روايتي است از سليم بن ابي حيه كه از اصحاب حضرت امام صادق(ع) به شمار مي‌آيد. در اين روايت امام صادق(ع) به او توصيه كرد براي فراگيري حديث نزد ابان بن تغلب برود و سپس فرمود:‌«آنچه او بر تو روايت كرد، مي‌تواني از من روايت كني.‌» (1)
مهم‌ترين آثار مكتوب و معتبر درباره اجازات شيعي اين منابع است: اجازه علامه حلّي بني زهره، اجازات بحارالانوار (ج 104، 105، 106)، اجازات آيت‌الله ميرزا حسين نوري در «خاتمه مستدرك الوسايل»، اجازه كبيره اثر سيدعبدالله موسوي جزايري، المشيخه او الاسناد و المصّفي الي آل المصطفي از علامه شيخ آقا بزرگ تهراني و الطرق و الاسانيد الي مرويات اهل البيت(ع) از آيت‌الله سيد‌شهاب‌الدين مرعشي نجفي....
بعضي از اجازات در بر دارنده آگاهي‌هاي علمي - تاريخي فهرست آثار اجازه دهنده است. گاهي در متون اجازات وصاياي عرفاني و اخلاقي نيز مطرح شده است. در شماري از اجازات محل و تاريخ صدور اجازه اهميت بسزايي در شناخت بيشتر دانشمندان دارد.
استاد محمدرضا حكيمي در باره اهميت اجازه نقل حديث مي‌نويسد:
«... يكي از مسائل مهم در تاريخ فرهنگ اسلامي و به‌خصوص فرهنگ شيعي موضوع صداقت در روايت و اجازه نقل حديث است. علماي امين و بزرگ اسلام از روزگاران عهد پيامبر اكرم(ص) و ائمه طاهرين و صحابه‌ در نقل حديث بسيار دقت مي‌كردند و براي قبول حديثي از راوي و ناقل شروط بسياري قائل بودند و تا شخصي را از حيث علم به حديث و فهم مضمون آن و تقوا در نقل حديث واجد شرايط نمي‌ديدند به او اجازه روايت حديث نمي‌دادند و اگر حديثي روايت مي‌كرد از او نمي‌پذيرفتند.
همين امر است كه موجب پديد آمدن سلسله اجازات در علم حديث شده و زندگي محدثان را رنگ ويژه‌اي بخشيده كه خود در فرهنگ اسلام از نظر علمي و اخلاق علمي واجد اهميت بسيار است و جاي خاصي دارد.
علماي بزرگ هم به اجازه شفاهي در نقل حديث مقيد بودند و هم اجازه كتبي و هر جا استاد حديثي و شيخ صاحب اجازه‌اي در حديث نشان مي‌كردند نزد او مي‌شتافتند تا با استجازه از وي و قبول شروط او در نقل اسناد حديثي خويش را به پيامبر(ص)، ائمه(ع) و صحابه برسانند يا اگر اسنادي دارند آن را مستحكم‌تر كنند.
اما متأسفانه در روزگار اخير اهميت اجازه نقل حديث و عمل به شرايط آن مانند بسياري از آداب تربيت علمي اسلامي در حوزه‌هاي ديني غفلت شده است و عده زيادي بدون داشتن صلاحيت و اطلاع از فرهنگ وسيع حديث و فهم حديث و با نداشتن مباني نقد و شناسايي حديث به نقل احاديث مي‌پردازند.
بدتر از همه گروهي مردم بي‌سواد يا بسيار كم‌سواد به عنوان گوينده يا نويسنده مذهبي در جامعه وجود دارند كه كارشان در نقل احاديث متضمن كمترين اعتمادي نيست و حاصل كارشان نشر احاديث ضعيف يا احاديث مربوط به مورد خاصي است كه اينان تمييز نمي‌دهند و در نتيجه به در هم ريختن فضاي منسجم فرهنگ اسلامي و ايجاد انحطاط فهم ديني در مردم منتهي مي‌شود. در نوع اين عده اين كار نتيجه بي‌اطلاعي از مجموعه وسيع فرهنگي است كه براي نقل، تشخيص و تفسير حديث لازم است....»(2)
با توجه به اهميت اين موضوع در ميراث مكتوب شيعي چند نمونه از اجازاتي كه از طرف بعضي از مراجع، فقها و محدثان بزرگ در باره اين حقير صادر شده است دراثر مختصر«اجازات» به دست چاپ سپرده شده است. با اين هدف و اميد كه طلاب و فضلاي عصر ما در حوزه‌هاي علميه سنتي و قديمي بلاد ضمن اهتمام به فقه جواهري و بهره‌گيري از روش طلبگي در كسب علم و معرفت با توجه به اهميت معنوي اجازات كتبي در باره اجتهاد و امور حسبيه و نقل حديث به كسب اين نوع از اجازات سنتي شيعي نيز اهتمام ورزند... و انتظار آن است كه توجه به كسب مدارج علمي رسمي آنان را از اصول ارزشمند علمي ـ فقهي سنتي دور نسازد.

پي نوشت‌ها در سرويس تاريخ «جوان» موجود است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر