کد خبر: 715655
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۶:۵۹
تصادف اتومبيل‌هاي لوكسي كه چندي پيش در يك شب، در دو خيابان مختلف پايتخت به دليل سرعت بيش از حد رخ داد و منجر به كشته شدن سرنشينانشان شدند، آدم را ياد فيلم «جنون سرعت» مي‌اندازد
الناز خمامي‌زاده
تصادف اتومبيل‌هاي لوكسي كه چندي پيش در يك شب، در دو خيابان مختلف پايتخت به دليل سرعت بيش از حد رخ داد و منجر به كشته شدن سرنشينانشان شدند، آدم را ياد فيلم «جنون سرعت» مي‌اندازد، اما آنچه در اين دو حادثه تلخ شبانه به چشم مي‌آيد، جنون فخرفروشي و ثروت سرريز شده‌اي است كه اين روزها در فرهنگ عمومي بالانشينان پايتخت به وفور خودنمايي مي‌كند؛ خطري كه در زير پوست فرهنگ عمومي كشور مي‌خزد و اهميت آن حتي به صورت مصداقي در سخنان اخير مقام معظم رهبري نيز نمود داشته است.
در يكي از شب‌هاي آخرين روزهاي فروردين، پهنه خيابان شريعتي و اتوبان همت محل جولان دادن و صداهاي خراشيده ويراژ يك اتومبيل بي‌ام‌و آخرين سيستم و يك پورشه است كه در خلوتي بامدادي يك تنه در مسير جاده گاز مي‌دهند و قوانين حداكثر سرعت درون‌شهري را زير پا مي‌گذارند؛ جنوني كه در نهايت به مرگ ختم شد. اما اين پايان تلخ سرنشينان اين دو اتومبيل لوكس به منزله پايان يك داستان غم‌انگيز در نيمه‌هاي شب نيست. اين دو اتفاق حكايتگر خطر بزرگي است كه در لايه‌هاي زيرين فرهنگ عمومي كشور در حال جولان است. فرهنگ عمومي اقشار پردرآمد كشور و به ويژه بالانشين پايتخت به شدت دارد به سوي فخرفروشي و قانون‌گريزي در ابعاد و اشكال مختلفش پيش مي‌رود؛ ناهنجاري كه پول‌ها و ثروت سرريز شده به آن جسارت و قدرت داده است. براي آنكه مصداق اين قبيل فخرفروشي‌ها و ناهنجاري‌هاي فرهنگي را بيابيم، كافي است سري به خيابان‌هاي بالاي شهر بزنيم تا ببينيم كه چگونه در ساعاتي خاص، سرنشينان اتومبيل‌هاي لوكس در فضاي رؤيايي فيلم‌هايي مثل «جنون سرعت» ويراژ مي‌دهند يا براي عابران و ساير مردم رژه و مانور فخرفروشي را برگزار مي‌كنند.  اين خطر از زواياي مختلف تأثيرات منفي خود را بر فرهنگ عمومي كشور و نيز وضعيت روحي و رواني جامعه خواهد گذاشت؛ طبقه‌اي كه فاصله ميان آنها با ساير طبقات اجتماعي به اندازه يك سياهچاله كهكشاني است و از مال سرريز شده خود به عنوان ابزاري براي فخرفروشي به ساير مردم استفاده مي‌كنند و اين موضوع خود شكاف طبقاتي را پررنگ‌تر كرده و روح و روان طبقه كم‌بضاعت را خرد مي‌كند؛ سوداي تلنبار كردن ثروت و مادي‌گرايي را به جان فرهنگ عمومي كشور مي‌اندازد و فخرفروشي را تبديل به يك صفت ايده‌آل مي‌كند. حال آنكه اگر سنني چون پرداخت خمس و زكات در سطوح مختلف جامعه رعايت مي‌شد، بي‌شك ديگر خبري از اين شكاف عميق و ثروت‌هاي بادآورده و لبريز شده در جامعه نبود.
اهميت اين خطر بزرگ در سطح جامعه ايران و پيامدهاي رواني و فرهنگي آن حتي باعث شد كه مقام معظم رهبري نيز در يكي از آخرين سخنراني‌هايشان به دو جولان جوانان سرمست غرور ثروت اشاره‌اي داشته باشند؛ اين موضوع خود حاكي از اهميت اين موضوع است.  ايشان در ملاقات با فرماندهان نيروي انتظامي كشور فرمودند: «يك مسئله هم اين است كه من شنيده‌ام گاهي اوقات در بعضي از خيابان‌ها اين جوان‌هايي كه مست ثروتند -مست غرور ثروت- سوار ماشين‌هاي آنچناني مي‌شوند و در خيابان بنا مي‌كنند به جولان دادن و رفت وآمد كردن و محيط خيابان را ناامن [كردن]؛ اينها هم ناامني است. بايد در قبال هر نوع ناامني برنامه داشت و حركت كرد و كار كرد. اينها چيزهايي است كه جوانب گوناگون امنيت است.»
گاهي اوقات به زور جبر و برخورد قانوني مي‌توان برخي ناهنجاري‌هاي فرهنگي و اجتماعي را برطرف كرد اما گاه در خصوص برخي مسائل تا ريشه صفات منفي از فرهنگ عمومي كشور كنده نشود نمي‌توان به پاك شدن برخي معضلات فرهنگي در جامعه اميد بست. مسائل فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و ديني به شدت در هم تنيده هستند؛ ثروت‌هاي سرريز شده، شكاف گسترده طبقات اجتماعي و فرار از ماليات و تعهدات ديني نظير خمس،  زكات و انفاق همه و همه مي‌توانند محركي براي بروز برخي رفتارهاي خارج از عرف و فخرفروشي ثروت و قانون‌شكني در جامعه باشند؛ اما احتمال اينكه بتوان ريشه‌هاي اين مشكل را با مرهم فرهنگ و لحاظ كردن تدابير اقتصادي براي يكسان‌سازي سطح درآمدهاي اقشار مختلف اجتماعي حل كرد، بيشتر است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار