خوان هفتم در برخي موارد ثابت كرده، آنقدرها هم كه از اسمش پيداست، سخت و كمرشكن نيست، چراكه برخي به جاي اينكه رستموار كمر به همت ببندند، از راههاي مختلف، به راحتي اين خوان را دور ميزنند! البته تمام مشكل همين نيست، بلكه عوامل متعددي در وخامت اوضاع پاياننامهها نقش دارند. ثمره ماهها و حتي سالها مطالعه و پژوهش دانشجويان و تعامل آنها با اساتيد راهنما، داراي ارزش بسيار بالايي است، اما اين هدف و مفهوم ارزشمند پاياننامهها، مدتهاست در كشور ما رنگ باخته است و بنا به دلايلي، اوضاع آن به جز در مواردي خاص، رضايتبخش به نظر نميرسد. بايد ديد كه چه چالشهايي خوان آخر يا آخرين كار پژوهشي را تهديد ميكند.
ميدان انقلاب، بنگاه اقتصادي پاياننامه!
ميل بيش از حد دانشجويان به دريافت مدرك، بيتوجهي به پژوهش محوري و نو انديشي و عدم توجه به پويايي علمي، از جمله عواملي است كه باعث شده دانشجويان به جاي تلاش و نوانديشي براي به ثمر رساندن پاياننامهاي منحصربهفرد، اقدام به الگوبرداري صرف از پاياننامههاي پيشين نمايند. عمق فاجعه وقتي احساس ميشود كه ميدان معروف پايتخت، به عنوان مركز بده بستانهاي علمي و پاياننامهاي معرفي ميشود. ف. م، از اعضاي هيئت علمي يكي از دانشگاههاي سراسري تهران، در اين باره ميگويد:«در جلسه داوري پاياننامهاي، متوجه شديم پاياننامه دانشجو به يكي از داوران حاضر در جلسه تعلق دارد. آن لحظه تأسف بود كه در چهره همه اساتيد و نيز دانشجويان شركتكننده به چشم ميخورد.» جالب است بدانيم كه انجام چنين كاري در بسياري از كشورها تخلف بزرگي محسوب ميشود و پيگرد قانوني جدي دارد. فريبرز. م در اين رابطه بيان ميكند: «در يكي از دانشگاههاي امريكا، يك دانشجو به دليل استفاده از يك بند از پاياننامههاي پيشين در پاياننامه خود، براي هميشه از تحصيل محروم شد.»
سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود...
نقطه تاريك ديگري كه در وضعيت پاياننامههاي كشور به چشم ميخورد، جاي خالي نوآوري و پژوهش محوري است. حتي اگر پاياننامهاي به طور كامل مانند پاياننامههاي پيشين نباشد، از لحاظ ايده پردازي و پژوهش محوري چنگي به دل نميزند. گويا برخي پاياننامهها در يك دوره زماني كوتاه، با مطالعهاي سطحي و مختصر، صرفاً گردآوري شدهاند و در نهايت انگيزه نو انديشي و طرح علمي جدي و خاصي را دنبال نميكنند، لذا مفيد هم نخواهند بود.
امام علي(ع) در حديثي فرمودهاند: «بهترين علم آن است كه مفيد باشد.» (1)
مشكل ديگري كه درباره پاياننامهها وجود دارد، غيركاربردي و نامفيد بودن موضوع و محتواي پاياننامههاست. رهبر انقلاب اسلامي، در ديدار با اساتيد دانشگاهها به بيان مسائلي در اينباره پرداختهاند. ايشان سؤالات مهمي را مطرح كردند. از جمله:
آيا گزينش عناوين، حساب شده و در جهت نيازهاي كشور است؟
آيا محصول پژوهش و تحقيقي كه استاد و دانشجو، مشتركاً يا به طور دستهجمعي انجام دادهاند، به مرحله اجرا و عمل ميرسد؟
آيا به اين وسيله، دانشگاه ما، دانش ما و رتبه تحقيقاتي ما رشد ميكند يا نه؟
ايده و محتواي پاياننامهها، بايد مرتبط با چالشها و مشكلات كشور باشد تا كارآمدي و سودمندي آنها روشن شود. به طور مثال پاياننامههاي فني و مهندسي، بايد سكوي پرتاب دانشجويان براي ورود به عرصه صنعت، كارآفريني و فناوري باشد يا در حوزه علوم انساني، پاياننامهها بايد اين قابليت را داشته باشند كه در جهت رفع مشكلات اجتماعي، اقتصادي و... سهيم باشند. در حوزههاي مختلف ديگر نيز، به همين ترتيب بايد پاياننامه راهحل و ايدهاي نو با خود به همراه داشته باشد. از طرفي، ملاكهاي بهتري براي پذيرش پاياننامهها بايد در نظر گرفته شود. به طور مثال به ثبت رساندن مقالههاي «ISI» كه به عنوان يكي از ملاكهاي كيفي پاياننامهها مطرح است، مدتهاست كه در فضاي علمي كشورهاي پيشرفته منسوخ شده است. درباره همين موضوع دكتر روحاني، رئيسجمهور كشورمان، در اولين ديدار خود با رؤساي دانشگاهها تأكيد كرد كه بايد از اهميت دادن بيش از حد به ثبت مقالههاي «ISI» پرهيز كرد و به دنبال يافتن راهكارهايي بهتر در جهت از بين بردن مشكلات موجود كشور و پيادهسازي علم در زندگي مردم باشيم.
عدم همراهي استادان همراه
كوتاهي برخي اساتيد راهنما در همكاري با دانشجويان و راهنمايي آنها نيز در كاهش سطح كيفي پاياننامهها تأثيرگذار است. اين درحالي است كه استادان راهنما با استفاده از دانش و تجربيات خود، ميتوانند در مراحل مختلف گردآوري پاياننامه از جمله انتخاب موضوع و جهتگيري پاياننامه، معرفي منابع و بسياري موارد ديگر، نقش مهم و سودمندي ايفا كنند كه متأسفانه در برخي اوقات اين مهم محقق نميشود.
نوشدارو
اگرچه نوشداروي سهراب خيلي دير رسيد و كار از كار گذشته بود اما درباره بهبود اوضاع پاياننامهها، ميتوان اميد به نوشداروهايي داشت. در كشور ما، هم اكنون يك مرجع مناسب و متمركز براي ثبت پاياننامهها وجود ندارد، كه اگر چنين مرجعي وجود داشته باشد، داوري پاياننامهها نيز بهتر صورت ميگيرد، زيرا به راحتي ميتوان تشخيص داد كه پاياننامهها مشابه يكديگر نباشند. در خصوص ريشهكن كردن خريد و فروش پاياننامهها نيز قرار است اقدامات مهمي صورت گيرد. توفيقي، مشاور وزير علوم، در اين رابطه اظهار داشته است: «فروش پاياننامه اقدام نامناسبي است. در آينده اين اقدام زشت كه برخي افراد سودجو انجام ميدهند، در كشور برچيده خواهد شد.» بايد اين نكته را ذكر كرد كه حمايتهاي مالي و اجرايي دولت و نيز بخش خصوصي از پاياننامهها، ميتواند نقش مهمي در بهبود بخشيدن سطح كيفي موضوع و محتواي پاياننامهها داشته باشد. در حال حاضر نيز اقداماتي هرچند اندك در اين راستا صورت گرفته است. به طور مثال مركز مطالعات و برنامهريزي شهر تهران، اقدام به حمايت از پاياننامههاي مرتبط با مشكلات موجود در شهر تهران كرده است. در ضمن بايد تفكر پژوهش محوري، نوانديشي و كاربرديسازي علم در جامعه را جايگزين مدركگرايي كرد تا پاياننامههايي با كارآمدي و اثربخشي پررنگ، توسط دانشجويان ارائه شود.
پايان شب سيه، سفيد است؟
خوان آخر، روزهاي خوشي را در كشور ما سپري نميكند؛ چون تفاوت آن با داستان اسطورهاي فردوسي اين است كه حتي اگر دانشجويي پيدا شود كه رستم وار و شجاعانه، به قول حافظ «طرحي نو در اندازد» ممكن است با بيتوجهي مسئولان مواجه شود و از آنجا كه هميشه جوانان با انگيزه و شور فراوان دست به اقداماتي ميزنند، بيتوجهي يا عدم درك آنان از سوي مراكز ذيربط، موجب كاهش انگيزه يا به طور كلي از دست رفتن انگيزههاي متعالي آنان ميشود. با اين حال بايد اميدوار بود. بايد ديد برنامهريزي و هدفگذاريهاي پيشرو و تصميمات مسئولان دانشگاهي و كشوري، چه اثري بر وضعيت پاياننامهها خواهد داشت.
پينوشت: 1- غررالحكم و دررالكلم، ص 354