ستاره صفرآوا را بايد جزو بازيگرهاي خوششانس دانست. اين بازيگر تاجيكي اولين تجربه بازيگرياش را با يكي از محوريترين نقشهاي مجموعه«درچشم باد» يعني «ليلي» آغاز كرد. او تا پيش از ورود به اين حرفه در عرصه گويندگي فعاليت ميكرد اما ساخت مجموعه در چشم باد و سفر جوزاني كارگردان اين سريال به كشور تاجيكستان سرنوشت حرفهاي او را تغيير داد. او دو سال را براي بازي در اين مجموعه به همراه برادرش به ايران سفر كرد و انصافاً در تجربه اولش بسيار موفق عمل كرد و توانست بسياري را به آينده بازيگرياش اميدوار كند. گفتوگو با او در حالي كه به زبان ما تسلط كاملي ندارد كار چندان راحتي نبود اما خب در طول گفتوگو ما به زبان هم آشنايي پيدا كرديم و توانستيم اين گفتوگو را ترتيب دهيم و سعي كرديم در نگارش، پاسخهايش را به زبان عاميانه خودمان نزديكتر كنيم. در چشم باد چندمين تجربه بازيگري شما محسوب ميشد؟شايد باور كردنش سخت باشد اما اين مجموعه اولين تجربه بازيگري من محسوب ميشود و من تا قبل از آن تجربه حضور جلوي دوربين را به عنوان بازيگر نداشتم.
اينكه ميگوييد تجربه حضور جلوي دوربين را به عنوان بازيگر نداشتم يعني به گونهاي ديگر جلوي دوربين حضور داشتيد؟بله، من در تاجيكستان گوينده خبر شبكه سراسري هستم و سالهاست كه به عنوان اخبارگو فعاليت ميكنم...
چه جالب، پس چطور شد كه تصميم به بازيگري گرفتيد آن هم در خارج از كشورتان؟داستان بازيگر شدن من كمي عجيب و پيچيده است، دنياي بازيگري هميشه براي من جذاب بود و دوست داشتم در كنار حرفه اصليام يعني گويندگي خبر، آن را هم تجربه كنم اما دوست نداشتم اين تجربه به هر قيمتي باشد و به هر پيشنهادي براي بازي تن بدهم چرا كه در كشورم به عنوان گوينده خبر صاحب جايگاهي هستم و يك انتخاب اشتباه ممكن بود به وجهه من لطمه وارد كند، اما حكايت «در چشم باد» فرق مي كرد.
چه فرقي؟اين كار، اثري بود كه تكليفش مشخص بود اگر شما فيلمنامه را ميخوانديد و با عوامل كار حرف ميزديد متوجه ميشديد كه اين سريال يك پروژه ساده نيست بلكه اثري است كه سالها روي آن فكر شده است و احتمالاً در ساخت آن هم كوتاهي نخواهد شد.
بالاخره نگفتيد، چطور به اين پروژه معرفي شديد؟عوامل اصلي اين فيلم يعني آقاي جوزاني، طاهري و كريمي براي پيدا كردن بازيگران تاجيكي اين سريال بارها و بارها به تاجيكستان سفر كرده بودند و در نهايت با سه بازيگر صاحبنام تاجيكي كه سمت استادي را در كشورمان دارند يعني بابا جون حسناف كه نقش عمو بينظير را ايفا ميكرد و حبيب الله عبدالرزاق بازيگر نقش «حسام» و «لطافت يوسفي» بازيگر نقش مادر ليلي قرارداد بستند. ظاهراً آنها در سري اول سفرشان بازيگر مورد نظرشان را در نقش ليلي انتخاب نكردند به همين خاطر در سفرهاي بعديشان فراخوان دادند و از تعداد زيادي از بازيگرها و افراد ديگر تست گرفتند اما ظاهراً هيچ كدام از آنها نتوانستند انتظارات ايشان را برآورده كنند. من هم كه متوجه اين فراخوان شدم به دفتري كه براي تست در نظر گرفته بودند، مراجعه كردم، نميدانم چرا؟ ولي يك حسي ناخواسته من را به اين نقش پيوند زده بود خيلي دوست داشتم تجربه اول بازيگريام يك كار قوي اينچنيني باشد. بازي در نقش «ليلي» بيترديد ميتوانست سرنوشت بازيگري من را تغيير دهد. خوشبختانه آقاي جوزاني بعد از تست ابراز رضايت كردند و گفتند شخصيتي كه ما براي ليلي در نظر گرفتيم با تو شباهت زيادي دارد؛ اينطور شد كه من «ليلي» در چشم باد شدم.
شما تا پيش از بازي در اين سريال تجربه بازيگري نداشتيد، بعد از انتخاب به كلاس بازيگري رفتيد يا همه چيز را تجربي سر صحنه آموختيد؟نه، فرصتي براي رفتن به كلاس بازيگري يا... نداشتم، حقيقتش آن است كه تصور من نسبت به بازيگري تا قبل از آنكه وارد آن شوم بسيار سهل و ساده بود، حتي تصورش را هم نميكردم كه بازيگري تا اين حد كار دشواري باشد. من اصلاً با همين ذهنيت بود كه وارد اين حرفه شدم و به همين خاطر يعني نداشتن اطلاعات كافي براي بازي كردن اصلاً استرس نداشتم و فكر ميكردم همه چيز جلوي دوربين ساده رخ ميدهد، اما وقتي به ايران سفر كردم و براي اولين بار پشت صحنه كار قرار گرفتم ناگهان تمام ذهنيتم رنگ باخت. كار خيلي سختتر از آن چيزي بود كه فكر ميكردم اما خب حضور در آن پروژه سنگين مانند يك دانشگاه بازيگري بود؛ شما ناخواسته در مسير تعالي قرار ميگرفتيد.
اگر اشتباه نكنم زماني كه شما به گروه پيوستيد فاز اول به اتمام رسيده بود و شما براي برقراري ارتباط، دوران كودكي را تماشا كرديد؟فيلمبرداري فاز اول در زمان ورود من به ايران كاملاً تمام شده بود، آقاي جوزاني هم براي آنكه من بيشتر با حال و هواي كار آشنا شوم و در فضاي قصه قرار بگيرم بخشهايي از دوران كودكي را براي من نمايش داد كه انصافاً در برقراري ارتباط من با كار تأثير بسزايي داشت.
چطور به نقش ليلي رسيديد؟بارها و بارها فيلمنامه را خواندم، سعي كردم خودم را در شرايط ليلي قرار دهم و نسبت به آن تصويرسازيهاي متعددي انجام دادم. «ليلي» يك زن مبارز و آزاديخواه و در عين حال با احساس و خانوادهدوست بود هر چند كه سعي ميكرد به دليل روحيه مبارزه طلبانه و نظامياش آن را پنهان كند. او يك زن آزاديخواه تاجيكي بود و من حق نداشتم به هيچوجه او را كمتر از آنچه بود، نشان دهم. آقاي جوزاني هم در رسيدن من به اين شخصيت كمك زيادي كرد او براي من لايههاي دروني شخصيت «ليلي» و اينكه او چه تفكراتي دارد و گذشتهاش چه بوده است را تشريح كرد و من توانستم خودم را به ليلي نزديك كنم.
از بازيگراني كه در اين پروژه با آنها همكاري داشتيد، بگوييد و اينكه آيا توانستيد بهراحتي با آنها ارتباط برقرار كنيد؟خوشبختانه بازيگراني كه در اين مجموعه قرار داشتند همگي حرفهاي و كاربلد و از طرفي بسيار خوش قلب بودند. در طول كار من به راحتي با آنها ارتباط برقرار كردم و از تجربياتشان در ايفاي هرچه بهتر نقشم استفاده كردم.
عمدهترين بازي شما در مقابل پارسا پيروزفر بود، ايشان را چطور بازيگري ديديد؟قبل از اينكه در بطن كار قرار بگيرم، متوجه شدم كه نقش مقابل من يعني «بيژن» را آقاي پيروزفر ايفا ميكنند به همين خاطر سعي كردم اطلاعاتي را از ايشان به دست آورم و متوجه شدم ايشان بازيگر بسيار توانايي هستند و كارنامه بسيار خوب و موفقي دارند. بعد از ورودم يك سري از فيلمهاي ايشان را تهيه كردم و بعد از تماشا به تواناييهايشان بيشتر پيبردم. من بازي ايشان را در اشك سرما واقعاً دوست داشتم.
در اين سريال چطور؟... با توجه به تواناييهاي ايشان و حضور و هدايت آقاي جوزاني پر واضح بود كه اين نقش را به بهترين شكل ممكن ايفا كنند.
آن چيزي كه در قبل از مصاحبه به آن پيبردم اين است كه تسلط شما به خط فارسي بسيار كم است با اين اوصاف شما براي خواندن فيلمنامه به مشكل برنخورديد؟چرا، در كشور ماخط روسي رواج دارد به همين خاطر تسلط ما به خط فارسي بسيار كم است، در طول كار هم آقاي جوزاني و دستيار ايشان آقاي رمضانزاده لطف ميكردند و ديالوگهايم را براي من ميخواندند آن وقت من به روسي مينوشتم و ديالوگهايم را حفظ ميكردم.
نظرتان راجع به آقاي جوزاني چيست؟ايشان واقعاً فرد بزرگي هستند و دانش وسيعي نسبت به حرفهشان دارند و در كارشان به نوعي صاحب سبك هستند. قبل از بازي در اين مجموعه از طرقي متوجه شدم كه ايشان در طول كار بسيار سختگير هستند و اين مسأله باعث دلهره ميشد اما حين كار متوجه شدم كه سختگيريهاي ايشان صرفاً در كار است آن هم به دليل حساسيتي كه ايشان براي ارائه يك كار بينقص دارند...، من از ايشان چيزهاي بسيار زيادي ياد گرفتم و مطمئناً اگر كسي ديگر جز آقاي جوزاني بود من نميتوانستم حتي نيمي از تواناييهايم را به نمايش بگذارم ايشان در طول كار دائم به من اعتماد به نفس ميداد. بارزترين خصوصيات ايشان جدا از دانش فيلمسازيشان مديريتشان است در طول اين پروژه چند ساله آقاي جوزاني به بهتر ين شكل ممكن اعضا را كنار هم نگه داشتند و جو صميمي كار را حفظ كردند.
سكانسي بود كه دوست داشته باشيد آن را دوباره ايفا كنيد؟مطمئناً هركاري را هميشه ميتوان بهتر از آن چيزي كه هست ايفا كرد بدون شك من هم دوست دارم برخي از سكانسها را طور ديگري ايفا كنم تا از آنچه هست بهتر شود.
اين سريال در تاجيكستان هم بازتاب داشت؟در طول ساخت اين مجموعه چون بازيگران تاجيكي در آن حضور داشتند به همين خاطر بيش از هر مجموعه ديگري مورد توجه رسانهها و مطبوعات كشورمان قرار داشت؛ آنها خيلي دوست داشتند ماحصل بازي برخي از هموطنانشان كه به نوعي اسطوره بازيگريشان هستند را در يك فيلم خارجي ببينند.
فكر ميكنيد اگر اين مجموعه در كشورتان پخش شود از آن استقبال صورت بگيرد؟شك ندارم كه اين اتفاق ميافتد؛ نه تنها در كشور ما بلكه در بسياري از كشورهاي همسايه، قصه اين سريال و مستندات تاريخي آن به گونهاي است كه بسياري را ميتواند با خود همراه كند.
نتيجه كار چقدر به آن چيزي كه در ذهن از اين مجموعه داشتيد، نزديك بود؟بسيار زياد، اين كار در برخي از صحنهها از ذهن من هم پيشي گرفت. (با خنده)
بازي شما در اين مجموعه چقدر به طول انجاميد؟حدود دو سال.
در طول اين دو سال در كجا اقامت داشتيد؟عوامل فيلم لطف كردند آپارتماني را در حوالي دفتر جوزان فيلم براي من در نظر گرفتند كه من و برادرم در آن اقامت داشتيم.
در اين مدت دلتنگي به سراغتان نيامد؟شما هر چقدر هم كه درجاي خوبي زندگي كنيد اما از خانه و وطنتان دور باشيد دلتنگي به سراغتان خواهد آمد؛ با اينكه در اين دوران واقعاً به من خوش گذشت و دركنار ايرانيها احساس لذت و آرامش كردم اما خب دلم براي كشور و خانوادهام تنگ ميشد...
به نظرتان اگر نقش «ليلي» را يك بازيگر ايراني با لهجه تاجيكي ايفا ميكرد اين نقش به اين باور پذيري از كار در ميآمد؟در جواب سؤالتان نميتوانم پاسخ روشني بدهم؛ مطمئناً اگر هركس ديگري جز من اين نقش را بازي ميكرد اين كاراكتر به نوع ديگري ارائه ميشد. در هر حال آن شخصيت پردازي پيرامون اين نقش قوي بود كه به خودي خودش جذاب بود.
بعد از بازگشتان پيشنهاد بازيگري نداشتيد؟چرا، منتها دوست ندارم كارنامه بازيگريام را با يك نقش متوسط يا ضعيف خراب كنم به همين خاطر تا پيشنهاد يك نقش خوب صبر ميكنم.
بازيگران تاجيكي ديگر اين سريال نظرشان راجعبه بازي شما چه بود؟آنها اول از همه از اينكه قهرمان زن اين سريال يك دختر تاجيكي بود بسيار خوشحال بودند چرا كه از اين طريق نام كشور ما به نوعي سر زبانها ميافتاد. خوشبختانه آنها از بازي من رضايت داشتند هر چند كه در اين سريال فرصت كمي در اختيارم قرار داشت تا بازي مستقيمي با آنها داشته باشم.
ظاهراً «باباجون حسن اف» بازيگر نقش عمو نظير از خوانندههاي صاحبنام تاجيكستان است؟بله، ايشان استاد آواز موسيقي سنتي در تاجيكستان هستند و از محبوبيت بسيار زيادي برخوردارند. در طول كار هم از صداي ايشان چند باري استفاده شد كه ظاهراً با استقبال هم مواجه شد.
كمي راجع به عرصه فيلم سازي در تاجيكستان صحبت كنيد و اينكه اين هنر در كشورتان از چه جايگاهي برخوردار است؟متأسفانه به دليل مشكلات مالي، كشورما آن طور كه انتظار ميرود نتوانسته در عرصه فيلم سازي موفق عمل كند. با وجود آنكه در كشور ما علاقهمندان به بازيگري و فيلمسازي بيشمارند اما شرايط و بستر براي فعاليت آنها چندان هموار نيست.
تاجيكستان داراي چند سالن سينماست؟ تنها يك سينما در كشور ما وجود دارد كه آن هم از وجود فيلمهاي وطني بيبهره است و عمدتاً به اكران فيلمهاي هاليوودي اختصاص دارد. در كشور ما سالانه به طور متوسط تنها حدود
4 الي 5 فيلم ساخته ميشود كه براي مشتاقان اين هنر واقعاً كم است.
قبل از اينكه به ايران بياييد تصورتان نسبت به اين كشور چه بود؟به خاطر اشتراكات فرهنگي بيشماري كه بين كشور ما و شما وجود دارد من هميشه تصور ذهني بسيار خوبي نسبت به ايران داشتم؛ راجع به جاذبههاي تاريخي، طبيعي و گردشگري آن بارها مطالعه كرده بودم و خيلي دوست داشتم كه آنها را از نزديك ببينم كه خوشبختانه بازي در اين سريال اين فرصت را به من داد.
به نظرتان تاجيكستان چه تفاوتهايي با ايران دارد؟شما به لحاظ معيشتي و سطح زندگي از ما بسيار جلوتر هستيد و مردم شما در رفاه بيشتري به سر ميبرند...
گفتيد كه اشتراكات فرهنگي بين كشورهاي ما بسيار زياد است؛ ميتوانيد به برخي از آنها اشاره كنيد؟خب تاجيكستان سالها جزئي از خاك ايران بوده است و طبيعي است كه راه و رسم و سنن زندگي ما تا حد زيادي برگرفته از ايرانيان باشد. مردم كشور ما هم اكثراً مسلمان هستند و به سنن ايراني اصيل بسيار پايبندند. سنني مانند نوروز و...
وقتي از ايران رفتيد دلتان برايش تنگ نشد؟شايد باور نكنيد اما به محض اينكه ايران را ترك كردم دلتنگي به سراغم آمد... اما خب به خودم قول دادم هرازچندگاهي به ايران سفر كنم.
دوست نداريد كه بار ديگر در يك اثر ايراني حضور داشته باشيد؟اگر پيشنهاد خوبي به من داده شود با كمال ميل ميپذيرم چرا كه شرايط فيلمسازي در ايران بسيار هموارتر از كشور ماست.