جوان آنلاین: نام او با نشریات مشهوری مثل «مکتب اسلام» پیوند خورده است. آن روزها که جبهه فرهنگی انقلاب نه وزارت فرهنگ داشت، نه سازمان تبلیغات، نه یک داستان نویس، او بود و کلی سوژه و قابلیت در منابع دینی و اسلامی ـ برای رمان نویسی و تحقیق تاریخی.
آثارش گاهی به چاپ چهلم میرسد و گاهی با توجه به وضعیت شمارگان در ایران، تجدید چاپ آنها به بیش از ۳۱۵ هزار نسخه تجاوز میکند. او معلم است و معلم نیز مانده است. به گفته یکی از دولتمردان، با نفوذی که این نویسنده دارد اگر میخواست، میتوانست بعد از انقلاب نماینده مجلس، سفیر یا رایزن فرهنگی شود، اما او معلمی را بر همه چیز ترجیح داد و معلم ماند.
«محمود حکیمی» نویسنده، پژوهشگر و مترجمی پُرکار در عرصه ادبیات نوجوانان است. کتابهای ادبی، تاریخی و داستانی حکیمی، سالها یکهتاز عرصه ادبیات دینی ایران بوده است. آثارش به گفته مخاطبانش به خاطر لحن شیرین، نوع آسان و روان، لذتبخش و شورآفرین، با چاپهای مکرر و شمارگان بالا در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد.
حکیمی در نهم شهریور سال ۱۳۲۳ در خیابان خراسان تهران به دنیا آمده است. خانوادهاش مذهبی و دوستدار اهل بیت (ع) بودند. عشق به داستان و داستان نویسی در محمود در دوره دبستان و به واسطه تشویق یکی از معلمها شکل میگیرد و تهیه روزنامه دیواری را بر عهده او میگذارند. حکیمی پس از اتمام دوران دبیرستان برای تدریس به روستایی در کردستان میرود و سپس در سال ۱۳۴۶ به استخدام آموزش و پرورش در میآید. او از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۲ در دانشگاه تربیت معلم به تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی مشغول میشود و بعد با انتقال از تجریش به قم، ضمن تدریس در مدارس آن شهر به تحصیل در حوزه علمیه میپردازد. آشنایی و مطالعه مجلههایی چون: سخن، یغما، نگین و فردوسی و همکاری با مجلههای دیگری مانند کیهان بچهها و امید ایران، محمود حکیمی را در همان ایام به صورت حرفهای وارد عرصه نویسندگی میکند. او بعد از آشنایی با مجله مکتب اسلام و همکاری با آن مجله به صورت ارسال مقاله و داستان، بسیاری از کتابهایش را به صورت مطالب دنبالهدار در این مجله و سایر مجلات از جمله: نسل جوان، نسل نو و پیام شادی به چاپ رساند.
اقامت در قم فرصت مغتنمی را برای محمود حکیمی فراهم میکند که در کنار شغل معلمی با نشریههای دینی همکاری نزدیک پیدا کند. او وجود کتاب خانههای مهمی مانند کتابخانههای آیتالله مرعشی، دارالتبلیغ اسلامی و دفتر مجله مکتب اسلام را از جمله امتیازهای این سالها بر میشمارد. او سال ۱۳۵۴ و در پی شهرت نوشتههایش که مفاهیم دینی و انقلابی را ترویج میکردند همراه خانواده ابتدا به آلمان و سپس به انگلستان مهاجرت میکند و در دانشگاه لندن به تحصیل در رشته تعلیم و تربیت مشغول میشود. سالهای حضور او در انگلستان همراه با فعالیتهایی مانند سخنرانی و نویسندگی بوده که حاصل آن سخنرانیها در کتابی به نام گامی به سوی آینده به چاپ رسیده است. استاد حکیمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ برای سفری کوتاه به تهران آمد تا پس از آن برای تکمیل تحصیلات در مقطع دکتری به لندن بازگردد. در همان ایام شهید باهنر در ملاقاتی ضمن نهی از بازگشت به لندن، پیشنهاد میکند مدیریت انتشارات کمک آموزشی وزارت آموزش و پرورش را بپذیرد. استاد حکیمی با قبول این پیشنهاد از آن هنگام تاکنون از هر فرصتی برای کمک به ارتقای فرهنگ عمومی، دینی و آیینی مردم و به خصوص کودکان و نوجوانان بهره جسته است. مطالعه، تحقیق و تألیف با مضمون ادبیات معاصر و انقلابی ایران و تألیف کتبی پیرامون تاریخ تمدن از کارهای روزمره حکیمی بعد از بازنشستگی است.
وی میگوید: «همیشه میان ادبیات دینی ایرانی و غربی تحقیق میکردم تا متوجه شدم اروپاییها در انتشار آثار دینی در رده سنی نوجوان از ما جلوتر هستند و دیدم کتابهای آنها بسیار روان نوشته شده، به همین دلیل راغب شدم تا سراغ کتابهای دینی بروم.»
او در روز افتتاح کتابخانهای به نام خودش و با حضورش در فرهنگسرای نوجوان منطقه ۱۸ تهران – که امروز با نام فرهنگسرای خاتم (ص) فعالیت میکند- گفته است: «یکی از افتخارات من این است که در میان بچههای جنوب شهر بوده و هستم. مایه مباهات من است که نامم بر کتابخانهای است که سالها میزبان نوجوانان و جوانان جنوب شهر بوده است.» وی هرازگاهی در همان کتابخانه میزبان نوجوانان علاقمند به کتاب است و مراسم تجلیل از این نویسنده نیز در همان فرهنگسرا برگزار شده است. حکیمی میگوید: «نویسندگان میتوانند با استفاده از شخصیتها و رویدادهای مهم تاریخی، داستانهای جالب و آموزنده بسازند و مفاهیم تربیتی را از این طریق به راحتی انتقال دهند». او آشنایی با روانشناسی کودک را از ویژگیهای نویسنده کودک و نوجوان میداند و بارها پیشنهاد تأسیس دانشکدهای را برای آموزش و تربیت نویسندگانی که وارد قلمرو ادبیات و نوجوان میشوند داده است. وی آشنایی با موارد دینی و شرح زندگی پیامبران را برای کودکان و نوجوانان لازم میداند ولی معتقد است نباید نوجوانان را با واژگان دشوار، گیج کرد بلکه باید این مطالب در قالب داستانهای کوتاه نوشته شود.
یکی از شاگردان حکیمی در خاطرهای از این معلم و نویسنده فعال و توانمند میگوید: «استاد، خود را مسئول پرورش و تهذیب اخلاقی ما هم میدانست. او با نهایت صداقت و ملاطفت، سعی میکرد معلم اخلاق باشد و اخلاق را در سخن و در عمل بیاموزد و رعایت کند. این جمله را زیاد تکرار میکرد «پیرو مکتب محبت باشید» راستی مکتب محبت چه بود؟ مکتبی که او ما را به پیروی از آن فرامیخواند همان حقیقت ناب دین بود. دین غیر از محبت میان بنده و خداوند و محبت بندگان با یکدیگر نیست و نمیتواند باشد. تردید ندارم که اگر استاد حکیمی، دبیر من نشده بود، امروز اینطور به حقیقت دین ایمان نداشتم.»
شاید کمتر نویسندهای را بتوان یافت که کتابهایش مورد توجه و ذائقه چندین نسل باشد. محمود حکیمی حداقل برای سه نسل کتاب نوشته است، نوجوانان بیش از ۵ دهه علاقمند به مطالعه کتابهای او هستند و همچنان قلم در دستان او، پویا و زندگیبخش است.