کد خبر: 1132013
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۰
محمدرضا هادیلو

آمار وقوع زلزله در سال‌های گذشته نشان می‌دهد فلات ایران از یک‌سو تحت فشار صفحه شبه جزیره حجاز و از سوی دیگر تحت فشار صفحه اوراسیا قرار دارد که این منطقه را به کانون وقوع اتفاقات ناگوار تبدیل کرده است؛ بنابراین همواره شاهد وقوع زلزله در استان‌های ایران هستیم.
گذری به مناطق مختلف ایران ثابت می‌کند طی نیم‌قرن اخیر بار‌ها وبار‌ها وقوع زلزله خسارات زیادی برجای گذاشته و بعضاً روستا‌هایی را برای همیشه از روی زمین محو کرده است.
از بم و رودبار و منجیل گرفته تا کرمانشاه و ورزقان و سرپل‌ذهاب و همین شهرستان خوی که طی سه ماه اخیر دو بار لرزیده است.
براساس آمار‌های موجود، به طور متوسط هر ۵/۲ سال یک زﻟﺰﻟﻪ ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﯽ ۵/۶ رﯾﺸﺘﺮ در منطقه‌ای از ایران رخ داده که متاسفانه همه آن‌ها آسیب و خسارت و صدمات مالی و جانی زیادی به همراه داشته است.
اما نقطه اشتراک تمام خسارات سنگین در کلمه «روستا» است. یعنی اگر زلزله‌ای در روستایی به وقوع پیوسته حتماً ویرانی‌های آن بیش از مناطق شهری بوده و این ثابت می‌کند بنا‌های روستایی مقاوم نیستند و با کوچکترین حرکتی سقف‌هایشان فرو می‌ریزد.
زلزله ۴/۵ ریشتری چهارشنبه گذشته خوی ۱۵ روستای آذربایجان‌غربی را لرزاند که بر اثر آن ۵۰۰ واحد مسکونی بین ۲۰ تا ۸۰ درصد خسارت دیده و بیش از ۲۰۰ نفر دچار مصدومیت شدند.
در مهرماه هم زلزله‌ای با همین قدرت خوی را لرزانده بود که در آن زمان هم ۵۱۰۰ واحد مسکونی شهری و روستایی دچار خسارت شده بود.
هر چند مسئولان پیوسته از بهسازی و مقاوم سازی‌ها صحبت می‌کنند و آمارهایشان مبتنی بر بهتر شدن اوضاع است، اما باید توجه داشت که اگر این اقدامات اصولی نباشند، در همان حد حرف باقی می‌ماند. درست مثل خانه‌هایی که عنوان «نوساز» را یدک می‌کشند، اما به خاطر نوع مصالح و نحوه ساختشان در کمتر از یک دهه زوارشان در می‌رود.
اگر از بنا‌های فرسوده که بالقوه آماده تخریب و فروریختن هستند فاکتور بگیریم، اتفاقات نشان می‌دهد بازسازی و مقاوم سازی‌هایی که طی ۵۰ سال اخیر انجام گرفته، اصلاً قابل اعتماد نیستند.
این اتفاق در روستا‌ها بیش از شهر‌ها به چشم می‌خورد و علت هم استفاده از ﻣﺼﺎﻟﺢ ﮐﻢ دوام و ﺳﺎزه‌ﻫﺎی ﻧﺎﻣﻘﺎوم در ساخت و ساز‌های این مناطق است.
در همین راستا، بازﺳﺎزی‌ﻫﺎ هم اﻏﻠﺐ ﺑﺪون رﻋﺎﯾﺖ اﺻﻮل ﺳﺎﺧﺖ و ﺳﺎزﻫﺎی ﺳﻨﺘﯽ و ﻣﻌﻤﺎری ﺑﻮﻣﯽ صورت گرفته و در ﺗﻀﺎد ﺑﺎ ﻧﻈﺎم ﻣﻌﯿﺸﺘﯽ روﺳﺘﺎﻫﺎی آﺳﯿﺐ دﯾﺪه است.
طولانی شدن طرح نوسازی مسکن روستایی بلایی است که بر سر بنا‌های این مناطق آورده و پیشرفت لاک‌پشتی این طرح فرصت مناسبی برای تخریب بیشتر ساختمان‌ها بر اثر زلزله و هر لرزش کوچک دیگری است.
برای مرور زمان و نحوه شروع بازسازی‌ها باید به ۳۰ سال قبل برگردیم. اوایل دهه ۷۰ بود که طرح بهسازی به اجرا در آمد، اما در آن زمان بیشتر به نوسازی واحد‌های آسیب دیده در سوانح پرداخته می‌شد.
از اواسط سال ۱۳۸۴ این طرح به شکل جدی مورد توجه قرار گرفت و اعلام شد مقاوم‌سازی سالیانه حدود ۲۰۰ هزار واحد کلید خورده است.
اما سال ۱۴۰۰ و با گذشت ۱۶ سال از آن روز‌ها گفتند مجموعاً یک میلیون‌و ۸۵۳ هزار واحد نوسازی شده است.
به هرحال، زلزله‌های کوچک و بزرگ و وقت و بی‌وقت و خسارات ناشی از آن‌ها نشان می‌دهد با حرف و ارائه آمار و راقام کاری پیش نمی‌رود و اگر قرار است جلوی این ویرانگری‌ها گرفته شود باید با یک برنامه منسجم و علمی و ضربتی، کار مقاوم سازی‌ها را آغاز و در کمترین زمان ممکن به نتیجه رساند. نه اینکه پایان مقاوم سازی‌ها در کل کشور ۱۰ سال بعد و پایان ساخت وساز خرابه‌های خوی پنج سال بعد اعلام شود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار