کد خبر: 110928
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۳۸۸ - ۱۳:۰۷
بیشتر انسان‌ها فرازی دارند و فرودی ابدی، برخی هم فرودی دارند و سپس فرازی ابدی، دسته اول بیچارگان‌اند و دسته دوم رستگاران.
كسی نیست كه اندك آشنایی با موسیقی داشته باشد و شجریان را نشاسند، شاید هم بتوان گفت كسی نیست كه ایرانی باشد و شجریان را نشاسد.
خسروی آواز ایران، تاج تاراك موسیقی ایران، زرگر اشعار حافظ، مسلط‌ترین آوازخوان‌ تاریخ موسیقی ایران... و عناوینی است كه شجریان در این سال‌ها به دوش می‌كشید، اما شجریان چه بود و چه شد؟ شجریان همان كسی است كه به گفته خود در همان اوان نوجوانی و هنگامی كه در تظاهرات‌های خیابانی علیه رژیم پهلوی نقش قاری قرآن معترضان به رژیم پهلوی را بر عهده داشت و در همین دوره و در میان مردم مشهد محبوبیت فراوانی به دست آورد.
شجریان در حدود سال‌های 56 و 57 نیز به گفته خود به دلیل ابتذال در رادیو و تلویزیون، صدا و سیمای آن روز را رها كرد و از اجرای برنامه استعفا داد. اما پس از انقلاب اسلامی در سال 57 كه همه اقشار جامعه در آن حضوری فعال داشتند. بسیاری از خوانندگان پیش از انقلاب بعد از انقلاب یا پس از آن نتوانستند یا نخواستند با مردم همراه شوند و در میان چهره‌های نامدار،‌تنها 2 تن خواستند كه به این موج بپیوندند.
شجریان و ناظریان با تاثیر گرفتن از حركات انقلابی محمدرضا لطفی نوازنده تار و آهنگساز برجسته و همچنین هوشنك ابتهاج (سایه) وارد این عرصه شده و آثار انقلابی بسیاری را در این دوره خلق كردند كه "سپیده " معروف نیز محصول همین دوران است: ایران ای سرای امید، بر بامت سپیده دمید...، رزم مشترك، جانباز، میهن، برادرغرق خونه و ... نیز توسط شجریان با همكاری گروه‌های شیدا و عارف در این دوران ساخته شدند و به اینها اضافه كنید كنسرت‌های استاد شجریان با استاد فرامرز پایور كه اكثرا مضمونی انقلابی داشتند كه از جمله آنها تصنیف زیبای از خون جوانان وطن لاله دمیده، بود. اما شجریان رفته رفته و آرام آرام تغییر جهت می‌داد و به سویی دیگر حركت می‌كرد كاست بیداد شجریان با همراهی پرویز مشكاتیان در اوایل دهه 60 تغییر جهت نسبتاً محسوسی را در شجریان خبر می‌داد.
آهنگ سنگین مشكاتیان بر روی شعر حافظ (یاری اندر كس نمی‌بینم، یاران را چه شد) بیش از آنكه مردم را به یاد رفتن دولت موقت و همفكران شجریان و مشكاتیان بیاندازند، به اشتباه برخی‌ها را به یاد شاه انداخته بود و اگر نبود دوستی كسانی مثل صادق طباطبایی، معلوم نبود آیا هرگز این اثر به بازار می‌آمد یا نه، خود شجریان در راز مانا به حساسیت‌ها بر بیداد اشاره می‌كند و یكی از دلایل بازداشتش را در آن سالها، همین حساسیت‌ها می‌داند.
شجریان پس از این سال‌ها، آستان جانان، شب سكوت كویر، شب وصل، معمای هستی، دل مجنون، نوا، در خیال، خلوت گزیده، آهنگ وفا، بوی باران و چند اثر دیگر را در كنسرهای مختلف خود خواند و هر چند اكثرا در ظاهر نمایه‌ای عاشقانه و بعضا عارفانه داشتند اما همگی از یك سیر فكری آرام شجریان و بعضا عارفانه داشتند، اما همگی از یك سیر فكری آرام شجریان حكایت داشت و اختتام این سیر به آثار همچون زمستان است و فریاد غیرمنتظره نبود، از این روی می‌توان گفت كه نه تنها اقدامات اخیر محمدرضا شجریان و مصاحبه‌های او با بی بی‌سی فارسی و صدای آمریكا تعجب‌اور نبود، بلكه روال منطقی انحراف فكری وی از سال 60 به بعد، چنین فرجامی را محتوم جلوه می‌داد.
در نهایت اینكه هر چند استاد شجریان از صدایی ملكوتی و زیبا برخوردار است و تمام تمرین‌های طاقت‌فرسای روزانه 11 ساعت، از وی استادی تمام عیار در زمینه موسیقی كلاسیك ایرانی ساخته است اما عدم بینش سیاسی، از وی چهره‌ای به جای گذاشته كه به راحتی مورد سوءاستفاده بیگانگان قرار گیرد.
شجریان كه مسلماً بخش عظیمی از طرفداران خود را باید در میان 25 میلیون رای دهنده به احمدی‌نژاد و در قشر متوسط به پایین جامعه جستجو كند این روزها ناجوانمردانه علیه این طرفداران خود به نفع یقه‌چاك كنندگان خواننده‌های تازه به دوران رسیده سطح پایینی همچون ساسی مانكن و ... می‌تازد و همین امر موجب دلخوری بخش وسیعی از طرفداران پراپاقرص وی شده است.
باشد كه استاد برگردد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار