زمان انتخابات پارلمانی لبنان در دوره قبل دو دور طولانی مدت تمدید شد، اما انتخابات این دوره با وجود مشکلات سنگین اقتصادی تنها یک تعویق کوتاهمدت از ۲۷ مارس به ۱۵ میداشت، آن هم برای اینکه شهروندان لبنانی خارج از کشور فرصت ثبتنام برای شرکت در انتخابات داشته باشند. با وجود اینکه رسانههای مخالف جریان ۸ مارس و به خصوص حزبالله از ماهها قبل مدعی بودند حزبالله به دنبال تعویق انتخابات است، اما همچنان که سیدحسن نصرالله، دبیر کل حزبالله بارها تأکید کرده بود، جبهه مقاومت تمام تلاش خود را کرد تا این انتخابات سر موعد برگزار شود و در نهایت هم موفق به انجام این کار شد. حالا که نتیجه انتخابات مشخص شده، باید دید ترکیب فراکسیونها در پارلمان آینده چگونه خواهد بود، زیرا جدای از تعیین ریاست پارلمان که تقریباً مشخص است، ترکیب آینده مجلس دو وظیفه مهم در پیش دارد؛ انتخاب رئیسجمهور و رأی اعتماد به کابینه آینده لبنان.
۳ سال بحرانی
شکی نیست انتخابات ۱۵ میخروجی سه سال بحرانی است که لبنان را فراگرفته و حتی در بسیاری از رسانهها، این انتخابات به عنوان اولین انتخابات لبنان بعد از این مدت معرفی میشد و ارزیابی و تحلیلها از این انتخابات بر مبنای این موضوع انجام میشد. اعتراضاتی که از ۱۷ اکتبر ۲۰۱۹ شروع شد به دلیل واکنش عمومی به بیکاری، افزایش هزینههای عمومی و مخصوصاً وضع مالیات بر بنزین، گندم و تماسهای تلفنی آنلاین بود که به سرعت رو به خشونت گذاشت تا جایی که اعتراضات ۱۰۰ نفری از فعالان مدنی در شامگاه پنجشنبه ۱۷ اکتبر به دلیل برخورد نامناسب اکرم شهیب، وزیر آموزش عالی از گروه ولید جنبلاط و هیئت همراهش به سرعت گسترش یافت و کار به جایی رسید که نیروهای امنیت داخلی لبنان دو روز بعد مجبور شدند معترضان را با شلیک گاز اشکآور از ساختمان پارلمان دور کنند. دولتهای سعد حریری و حسن دیاب نه تنها نتوانستند اعتراضات را آرام کنند بلکه انفجار مهیب چهارم اوت ۲۰۲۰ در بندر بیروت اوضاع را وخیمتر از قبل و دولت دیاب به دنبال آن سقوط کرد. رسانههایی نظیر فاکسنیوز، بلومبرگ، دی ولت، گاردین، تایمز اسرائیل و دهها رسانه دیگر سعی داشتند جبهه مقاومت و به خصوص حزبالله را مقصر آن انفجار معرفی کنند، اما سخنان موشه فیگلین، عضو پیشین کنست رژیم اسرائیل که ضمن ابراز شادمانی از بروز این انفجار، آن را از جانب خدا دانسته بود و تلاش حزب نیروهای لبنان به رهبری سمیر جعجع برای کشاندن پای سازمانهای بینالمللی به این ماجرا و تشکیل دادگاهی مثل دادگاه رفیق حریری، همگی نشان میداد ایجاد بحران در لبنان بیش از هر چیز به قصد تخریب مقاومت طراحی شده است تا در نهایت، زمینه شکست حزبالله و متحدانش در جریان ۸ مارس در انتخابات ۱۵ میایجاد شود.
موفقیت انتخاباتی مقاومت
ظهور برخی احزاب و دستههای نوظهور سیاسی با شعار تغییر، نتیجه این سه سال بحران بود که با دادن امید به شهروندان و وعده ایجاد تغییرات اساسی در ساختار سیاسی سنتی کشور به دنبال کسب رأی بودند. یکی از این احزاب حزبی به نام تقدم بود که سر و صدای زیادی به پا کرده بود و حتی شعار برانداختن طبقه نخبگان فرقهگرای قدیم را میداد. با وجود این، خیلی زود معلوم شد برخی از این احزاب نقابی از سوی احزاب و گروههای سنتی ضدمقاومت بودند، چنان که تقدم با حزب کتائب مسیحی ائتلافی به نام جبهه مخالف لبنانی را تشکیل داد و به این وسیله، معلوم شد حزب تقدم بیشتر ابزاری در دست جریان ۱۴ مارس است تا با بهرهبرداری از بحران سه ساله جریان ۸ مارس و جبهه مقاومت لبنان را در انتخابات شکست دهند. با این حال، نتیجه انتخابات نشان داد با وجود کاهش تعدادی از کرسیهای ۸ مارس در این انتخابات باز هم میزان کرسیهای آن بیشتر از کرسیهای ۱۴ مارس است. حزبالله و متحدانش در جریان ۸ مارس توانستند در این انتخابات ۶۲ کرسی از مجموع ۱۲۸ کرسی پارلمان را به دست بیاورند، در حالی که جریان مخالف ۱۴ مارس تنها توانسته است به ۴۲ کرسی دست بیابد. این آمار نشان میدهد حزبالله و جریان ۸ مارس تنها نیاز به سه کرسی دیگر برای رسیدن حد نصاب ۶۵ کرسی لازم برای تشکیل دولت دارد که این چیز بعیدی نیست چراکه روابط خوبی با برخی جریانهای سنی مذهبی مثل المشاریع الاسلامیه و برخی از نمایندههای مستقل دارد و میتواند با رأی آنها، میزان کرسیها لازم را به دست بیاورد.
چانهزنیهای سخت
با وجود اینکه جریان ۸ مارس توانسته است به دنبال انتخابات ۱۵ میموقعیت برتر خود را نسبت به ۱۴ مارس حفظ کند، اما باید توجه داشت این به معنای پایان کار نیست. اولین مسئله انتخاب ریاست پارلمان لبنان است که به نظر نمیرسد کار چندان مشکلی باشد، زیرا طبق ساختار عرفی در سیاست لبنان، ریاست پارلمان به عهده فردی از شیعیان است و انتظار میرود نبیه بری، رهبر جنبش امل، مثل ادوار سابق ریاست پارلمان را به عهده داشته باشد. مسئله دوم انتخاب رئیسجمهور لبنان است که با رأی نمایندگان جدید پارلمان انجام میشود و به نظر میرسد سمیر جعجع با توجه به میزان آرای حزبش در این انتخابات تمام تلاش خود را برای رسیدن به کاخ ریاست جمهوری بعبدا خواهد کرد. حزب القوات اللبنانی در این انتخابات ۲۰ کرسی به دست آورده و این میزان با توجه به دو کرسی ریزش برای حزب رقیب التیار الوطنی الحر به رهبری جبران باسیل، امید جعجع را تقویت کرده است، اما باید توجه داشت که حمایت ۸ مارس از سلیمان فرنجیه، رهبر جریان المرده برای پست ریاست جمهوری حمایت میکند و این به آن معناست که نه تنها راه جعجع برای رسیدن به بعبدا بسیار سخت و مشکل خواهد بود بلکه حتی احتمال دارد فرنجیه در این رقابت پیروز شود. مسئله سوم و مشکلتر انتخاب نخست وزیر آینده لبنان است تا با تشکیل کابینه جدید به انبوه مشکلاتی رسیدگی کند که از خارج بر این کشور تحمیل شده، جدای از ضعف ساختاری که بر آن حاکم است. در واقع، موضوع اصلی در این مورد کنار کشیدن سعد حریری از این انتخابات بود که باید گفت ضربه تعیینکنندهای را بر ۱۴ مارس وارد کرد. او با این کار وزنه قابل توجه خود را در این جریان نشان داد چراکه حتی خیانت فواد سنیوره به او تشکیل فهرستی از میان اعضای جدا شده از المستقبل نیز نتوانست خلأ سعد حریری را پر کند. دلگرمی سنیوره در این خیانت حمایتهای مستقیم سیاسی مالی بود که عربستان سعودی از طریق ولید البخاری، سفیر عربستان در لبنان، از او و فهرستش میکردند و حتی گفته میشود میلیونها دلار برای خرید آرا به نفع او هزینه کردند. با وجود این، کسب شش کرسی نشان داد سنیوره در حد و اندازه سعد نیست و باید گفت پیروز این رقابت سعد حریری بود که نشان داد عربستان بدون او و حتی با وجود دست و دلبازی میلیونها دلاری، شانسی برای موفقیت ندارد. به این ترتیب، نمیتوان انتظار داشت سنیوره با این ناکامی شانسی برای نخستوزیری داشته باشد و چه بسا سعد حریری با ورود مجدد به عرصه سیاسی و کسب حمایتهای لازم از جریان ۸ مارس، بدنه حزب المستقبل و نمایندههای مستقل سنی و غیرسنی باز کاندیدای اصلی پست نخستوزیری لبنان باشد. در هر صورت، انتخابات ۱۵ میثابت کرد برخلاف دشمنان خارجی و داخلی مقاومت، حزبالله و متحدانش موقعیت خود را در صحنه سیاسی لبنان حفظ کردند و میتوانند با این موقعیت نقش تعیینکنندهای در انتخاب رئیسجمهور، نخستوزیر و کابینه آینده لبنان داشته باشند.