یکی از مسائلی که همواره ذهن تحلیلگران سیاست خارجی را متوجه خود کرده، روابط مسکو با تهران و نسبت آن با تلآویو است. روسیه سعی دارد در میانه این دیواره آتش با ایجاد موازنه، منافع خود را به شکلی مطلوب به دست آورد. برای کرملین، کسب و حفظ قدرت جهانی و تلاش برای تبدیل مسکو به عنوان قدرتی مؤثر بر اتفاقات بینالمللی، شکلدهنده بنیان روابط خارجی آن بوده و هست. روسیه واقف بر این بوده که قدرت غالب در ترتیبات امنیتی خاورمیانه نیست و توانایی اقتصادی آن برای تأثیرگذاری دست بالا در این منطقه ناکافی است. به خاطر همین، رفتار سیاست خارجی روسیه به ویژه در دوره پوتین، بر مدار ایجاد تعادل در روابط با تمامی بازیگران منطقهای و عدم جانبداری و حمایت دائمی و یکطرفه از آنان میچرخد؛ به شکلی که برخلاف امریکا با ایجاد تعامل با همه بازیگران خاورمیانه قادر بوده خود را یک حلقه واسط مهم نشان دهد. دولتهای منطقه نیز روابط روسیه و رژیم صهیونیستی را «منفعتمحور» و نه «ایدئولوژیمحور» ارزیابی میکنند و در نتیجه مخالف جدی تقویت نقش روسیه در خاورمیانه نبودهاند.
روابط ایران و روسیه، محورهای مشترک فراوانی برای وارد شدن به فضای اتحاد استراتژیک دارد؛ ایران نیرویی ضدغرب و ضدامریکاست که سبب کاهش سطح نفوذ ایالات متحده در منطقه شده، بازار اقتصادی مطلوبی دارد، صادرکننده نفت و گاز است و به دریای آزاد راه دارد. با وجود آنکه اختلافها و شکافهایی در روابط این دو هست، اما با کنار گذاشتن اختلافات در جهت اهداف و منافع مشترک، به تقویت روابط پرداختهاند.
با وجود روابط ضعیف مسکو و تلآویو، اما این مسئله رو به افزایش است. همکاری این دو، غالباً بر محوریت منافع و به میزان کمی مبتنی بر ارزشها و تاریخ مشترک بوده است. اکنون نزدیک به ۲ میلیون یهودی روستبار در اسرائیل هستند و متقابلاً لابی صهیونیستی در روسیه فعالیت دارد. از یک سو تلآویو در عرصه بینالمللی، هدف خود را بر تنوع در روابط خارجی قرار داده و از سوی دیگر وابستگی شدید به امریکا که هر از گاهی با بروز اختلافات به ویژه در زمان دموکراتها نمایان میشود، آنها را واداشته گزینههای دیگری از جمله روسیه را نیز مد نظر قرار دهند. کمااینکه، رابطه مسکو با تلآویو، هم اهرمی موازنهساز مقابل ایران و اعراب بوده و هم در مهار اسرائیل و کاهش تنشها کارویژه داشته است. در عرصه فرامنطقهای، از نظر مسکو، رژیم صهیونیستی همچون شکافی در اردوگاه غرب است که در تحریمها و رأیگیریهای ملل متحد علیه روسیه شرکت نمیکند و نقش ارتباطی در کاهش تنشها با غرب دارد. از منظر اقتصادی- تجاری، تلآویو تاکنون برخلاف متحدان غربیاش، محدودیت مالی بر فعالیت شهروندان روسی اعمال نکرده و حتی مذاکراتی را برای عقد تفاهمنامههای تجاری به عمل آورده است.
بهرغم اختلافات بنیادی و گسترده، البته مواردی به کرملین کمک کرده تعاملات خود را با تهران و تلآویو حفظ کند؛ از یک طرف، صهیونیستها مایل به کاهش یا قطع روابط با روسیه نیستند، زیرا موجب خواهد شد روسیه از ایران به ویژه در موضوع هستهای حمایت دوچندانی به عمل آورد و از طرف دیگر، ایران به فناوری نظامی روسی و نیز حمایت مسکو در مجامع بینالمللی ابراز تمایل میکند. سیاستهای اخیر ترکیه مانند حضور در حیاط خلوت روسیه، ایجاد ارتش جهانترک در راستای بازایجاد امپراتوری عثمانی در منطقه خاورمیانه، از جمله موارد دیگری است که مسکو در تعاملات خود از آن بهره برده است. نکته مهم دیگر در این توازنسازی از آنجا ناشی میشود که روسیه حضور جدی و بازگشت امریکا به خاورمیانه را برنمیتابد و این مهم زمانی ممکن خواهد شد که جنگی میان تهران و تلآویو رخ ندهد. در این میان، کرملین بهخوبی از کارتهای بازی که در دست دارد استفاده میکند.
با وجود اینکه هر کدام با مهمترین دشمن طرف مقابل تعامل دارد، مسکو تلاش دارد از تشدید درگیری و برهم خوردن وضع کنونی جلوگیری کند.