سرویس بین الملل جوان آنلاین: یک ضربالمثل قدیمی میگوید؛ «شری بخیزد که خیری در آن نهفته باشد.» درحالیکه واکنشهای دولت افغانستان به این دو حادثه، تحتتأثیر موجسواریهای برخی رسانههای معاند با جمهوری اسلامی ایران، تند و تیز بود و میرفت روابط دو کشور را تحتتأثیر قرار دهد، اما در نهایت، به دنبال واکنش وزارت امورخارجه، احضار سفیر افغانستان و پیامهای واضحی که فرستاده شد، به اقدامی منجر شد که توسعه بیش از پیش روابط دو کشور را به دنبال خواهد داشت.
تقریباً در طول یک سال گذشته، به دلایل مختلف که یکی از آنها، میتواند تنشهای سیاسی، روند صلح و تشدید دامنه جنگ در افغانستان و اضافهبارها در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی، به دنبال خروج امریکا از برجام و برگشت تحریمهای یکجانبه و ظالمانه باشد، مذاکرات افغانستان و ایران برای دستیابی به یک سند همکاریهای جامع راهبردی، متوقف مانده بود. زمانی که این مذاکرات در خرداد ۱۳۹۶ آغاز شده بود، قرار بود در شش ماه به نتیجه برسد، اما اکنون با گذشت سه سال، هنوز نهایی نشده است. در جریان مذاکرات اخیر دو کشور در تهران، دو طرف تعهد کردند که این سند در طول سه ماه آینده نهایی شده و توسط رؤسای جمهور دو کشور به امضا برسد. از طرف دیگر، دولت افغانستان در یکی دو سال اخیر، بیش از پیش وضعیت پناهندگان و مهاجران افغانستانی به خصوص در ایران را به فراموشی سپرده و برخلاف تعهدات دوجانبه خود عمل کرده بود. یکی از این تعهدات بزرگ، آغاز روند تثبیت هویت و صدور شناسنامه برای این مهاجران، به خصوص برای مهاجران غیرمجاز سرشماری شده (حدود ۸۰۰ هزار نفر) و همچنین دارندگان گذرنامههای طرح خانواری (بیش از ۴۰۰ هزار نفر) و صدور گذرنامههای الکترونیک برای آنها بوده است. علاوه بر این، ورود قاچاق و غیرقانونی شهروندان افغانستان به جمهوری اسلامی ایران ادامه داشته و تمهیداتی برای جلوگیری از این روند صورت نگرفته است؛ بهخصوص اینکه حالا وزارت امورخارجه و مرزبانی نیروی انتظامی، از تخلیه بیش از ۵۰ پاسگاه مرزی در داخل خاک افغانستان و در مرز با ایران در سالهای اخیر خبر میدهد. این در حالی است که با تشدید تحریمهای اقتصادی ظالمانه علیه جمهوری اسلامی ایران، این کشور با فشارهای مضاعف پولی و اقتصادی برای خدمترسانی به مهاجران افغانستانی مواجه بوده، اما این فشارها و تحریمها، موجب تغییر سیاستها و رویکردها در قبال این پناهجویان نشده است.
تخم دشمنی که بر کابل اثر گذاشت
حالا یک برگشت به تعهدات گذشته و عزمی جدید برای رسیدگی به وضعیت مهاجران افغانستانی در دولت این کشور دیده میشود؛ به خصوص آنچه از ترکیب هیئت دیپلماتیک افغانستان دیده میشود، روند تثبیت هویت و صدور «تذکره الکترونیک» (کارت ملی) برای شهروندان این کشور بهعنوان یک اولویت جدی مدنظر گرفته شده است. از طرف دیگر، دولت افغانستان تعهد داده در قسمت کنترل مرزها و جلوگیری از ترددهای غیرقانونی، تمهیدات لازم را اتخاذ کند. آنچه مشخص است، در قبال رویدادهای اخیر برای شهروندان افغانستان، یک طرف قضیه دولت این کشور بوده و این دولت با فرافکنی نمیتواند از زیر تعهدات و تقصیر خود، شانه خالی کند و با انداختن تقصیر به گردن دیگران، خود را تبرئه نماید.
به هر حال، در صورت اجرای تعهدات داده شده، نهایی شدن سند جامع همکاریهای راهبردی بین دو کشور و عملی شدن آن، انتظار میرود روابط افغانستان و ایران وارد یک فاز و صفحه جدید شود که قطعاً به نفع مردمان و دولتهای دو کشور خواهد بود.
اما قطعاً چالشهایی فرا راه توسعه روابط دو کشور وجود خواهد داشت؛ بهخصوص بدخواهان و دشمنانی که کم هم نیستند و همواره به دنبال دامن زدن به اختلاف و تفرقه بین دو کشور، پاشیدن تخم دشمنی و ماهی گرفتن از آب گلآلود بوده و هستند. پیرامون دو حادثه اخیر برای شهروندان افغانستان، این دشمنان و بدخواهان بیش از هر زمانی، خود را عریانتر و آشکارتر نشان دادند و فضایی به وجود آوردند که حتی دولت افغانستان مجبور شد زیرفشار این بدخواهان که حالا بیشتر از اهرم و ابزار رسانهای و جنگ روانی بهره میبرند، اندکی پیرامون روابط دو کشور و سخن گفتن با جانب مقابل، از زبان و گفتار محترمانه و دیپلماتیک خارج شود. این در حالی است که پیرامون توافق سیاسی اخیر میان دو نامزد پیشتاز انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان و شکستن بنبست سیاسی به وجود آمده، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نقش بسزایی بازی کرده است و از سوی دیگر، به گفته محمد اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان، ایران پیرامون روند صلح این کشور، نزدیکترین موضع به دیدگاه دولت افغانستان را داشته، در مذاکرات بدون حضور این دولت شرکت نکرده و بر نقش محوری دولت افغانستان در روند صلح این کشور تأکید کرده است.
در نگاهی به همه این تحولات، به نظر میرسد سیاست خارجی افغانستان بهخصوص در قبال همسایگان و به صورت مشخص، جمهوری اسلامی ایران، از دوره ثبات و بیطرفی عقبنشینی کرده و لرزان و بیثبات شده است. هر چند سیاست خارجی افغانستان در قبال روابط اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران، در دوره محمد اشرف غنی شاهد ثبات و توسعه بوده، اما این سیاست در حوزه سیاسی و امنیتی دستخوش تغییر بوده است. بر این اساس، دولت افغانستان در حوزه سیاست خارجی، اصل بیطرفی و اجازه ندادن به کشور سوم (امریکا) برای اقدام علیه کشور دوم (ایران) را که یکی از دستاوردهای بیش از ۱۰ ساله حامد کرزی، رئیسجمهور پیشین این کشور است را کنار گذاشته و عملاً به عنوان متحد و همپیمان امریکا و ناتو در منطقه عمل میکند.
پیش شرط مزیت طلایی
نکته قابل تأمل اینکه این تغییرات همزمان با دشمنی آشکار و عریانتر ایالات متحده امریکا با رهبری دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران است. نشانههای مشخص و آشکاری وجود دارد که دولت افغانستان تحتفشار ایالات متحده امریکا در برابر جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. هر چند به نظر میرسد امریکا در همراهی با دولت افغانستان، روابط اقتصادی این کشور با ایران را هدف قرار نداده و بهعنوان مثال، بندر چابهار از تحریمهای امریکا استثنا قرار میگیرد، اما این دولت در حوزههای سیاسی و امنیتی باید به عنوان همپیمان امریکا عمل کند.
اصل بیطرفی در سیاست خارجی افغانستان، یکی از نکات برجسته و مثبت سیاست خارجی این کشور در یک قرن گذشته بوده و افغانستان بهرغم حائل قرار گرفتن بین قدرتهای بزرگ و آسیبهای جدی که متحمل شده، همواره به دلیل حسن همجواری با همسایگان خود و زندگی مسالمتآمیز با آنها، این اصل را تحت هر شرایطی رعایت کرده است. افغانستان میتواند بهعنوان یک هاب (قطب) منطقهای، نقش اقتصادی و ترانزیتی فوقالعادهای برای اتصال بخشهای مختلف منطقه، قاره آسیا و جهان ایفا کند و زمینهساز همگرایی کشورها شود، اما استفاده از این مزیت طلایی، نیاز دارد که این کشور رویکرد همگرایی منطقهای خود را حفظ کند و هوشیار باشد که زیر سایه سیاستهای امنیتی قدرتهای جهانی بهخصوص ایالات متحده امریکا در منطقه نرود و اصل بیطرفی در سیاست خارجی و عدم همراهی با کشورهای متخاصم در منطقه و جهان را رعایت کند. این کلید زندگی مسالمتآمیز در منطقه و رفتن به سوی یک افغانستان آرام، باثبات و فراتر از آن، مرفه خواهد بود. شرایط کنونی در روند صلح افغانستان با طالبان، پس از نزدیک به دو دهه، زمینه خروج نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان را فراهم کرده و دولت افغانستان برای تأمین ثبات در این کشور، با توجه به پیشرفتهای چشمگیر نیروهای امنیتی خود، باید برای تسریع این خروج، بیش از پیش همکاری و همراهی کند.