کد خبر: 1000384
تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۰:۴۴
تاکنون هیچ شاعری جز حافظ نتوانسته است در شوخی با ماه رمضان سربلند بیرون بیاید.
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: رضا اسماعیلی از شاعران کشورمان در یادداشتی با عنوان «مطایبه شاعرانه با رمضان» نوشته است: رگه‌های ناب طنز در رمضان سروده‌های حضرت لسان‌الغیب حافظ شیرازی از دیگر شاعران متمایزتر و برجسته‌تر است. طنز در رمضان‌سروده‌های حافظ در یک فرآیند کاملاً طبیعی اتفاق می‌افتد، به این معنا که حافظ بدون آنکه قصد شوخ‌طبعی و خنداندن خواننده را داشته باشد، به عنوان یک مصلح اجتماعی و منتقد دینی، شیوه بیانش- خود به خود- صبغه طنز به خود گرفته است. طنزسروده‌های حافظ به معنای مطلق «طنز فاخر» است و به هیچ وجه بوی هزل و لودگی از آن‌ها به مشام نمی‌رسد، چراکه هدف حافظ خنداندن مخاطب نیست بلکه نقد سلوک دینی جامعه است. نگاه حافظ به رمضان و روزه نگاهی است رندانه و دوپهلو. او به رمضان و روزه به طنز نگریسته است، همچنان که به دیگر آداب مقدس! اما این طنز هرگز از سر بی‌دردی و بی‌دینی نیست. در دیوان غزلیات حافظ به شش رمضان‌سروده برمی‌خوریم که بدون استثنا در همه آن‌ها با رگه‌هایی از طنز فاخر روبه‌رو هستیم. مطلع یکی از این رمضان‌سروده‌ها چنین است:

«روزه یکسو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست/ می‌ز خمخانه به جوش آمد و می‌باید خواست
نوبه زهدفروشان گران‌جان بگذشت/ وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست»

احساسی که بلافاصله با خواندن این دو بیت رندانه در خواننده معمولی ایجاد می‌شود، احساسی از جنس رمضان‌ستیزی است ولی خواننده بصیری که در منزل صورت متوقف نمی‌ماند و به باطن این شعر نقب می‌زند، حرف حافظ را به تمام و کمال درمی‌یابد و به روشن‌اندیشی و غیرت رشید دینی حافظ‌آفرین می‌گوید. حرف حساب حافظ در این غزل چیزی جز این نیست که دین و آیین، بند و زنجیر و زندان و حصار نیست که مسلمان را در پیله رخوت و رکود اسیر سازد و او را از نشاط و شادکامی و بالندگی بازدارد. از منظر حافظ، دین فرصتی برای پویایی و شکوفایی است و تکالیف دینی نیز در این راستا معنا می‌یابند. او می‌خواهد بگوید که ما نباید از دین برای خود زندانی با حصار‌های بلند بسازیم، چراکه جوهر دین «اختیار و آزادی» است و دین دعوت‌کننده به نشاط و شادی، از همین رو انسان روزه‌دار نیز برای رسیدن به این جوهره فرایض دینی را انجام می‌دهد تا قابلیت‌های خود را برای پروازی معنوی به فعلیت درآورد، بنابراین «زهدفروش» در نگاه حافظ موجود بی‌قدری است که با چسبیدن به پوسته دین، توانمندی‌های شگرف انسانی خویش را احتکار می‌کند و با «خودسانسوری» خسرالدنیا و الاخره می‌شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار