سرویس تاریخ جوان آنلاین: بر حسب اسناد بهدست آمده، در زمان تصدی اولین رئیس سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک)، به هنگام روی کار آمدن جان اف. کندی رئیس جمهور دموکرات امریکا، محمدرضا پهلوی بر آن شد تا ریاست سازمان تازهتأسیس امنیت خود «سپهبد تیمور بختیار» را جهت سازماندهی و ارتباطات نوین با ساختار سیاسی جدید ایالات متحده امریکا در راستای اهداف تعریف شده و دریافت کمکهای مالی، نظامی و نیز مشاورههای نظامی، فرهنگی، اجتماعی و آموزشی راهی امریکا کند تا بهمنظور اجرای فرامین شاهانه اطاعت اوامر نماید! در گزارش مربوط به سفر ریاست ساواک در اواخر سال ۱۳۳۹ شمسی- ۱۹۶۱ میلادی- به ایالات متحده و گزارش جلسات و پیگیری برنامههای وی در اقامت دو هفتهای در امریکا، نکات بسیار مهمی از لحاظ شناخت ساختار سیاسی آن زمان در دسترس پژوهشگران و سیاستمداران معاصر قرار میدهد که در این مقال نکاتی چند جهت استحضار آورده میشود. باشد که در شفافسازی تاریخ معاصر پهلوی دوم و نوع نگاه و ارتباطات حکومتی آن زمان با ایالات متحده مؤثر واقع شود.
تفاوت نگاه امنیتی نیکسون و کندی به ایران
مسلماً مبانی سیاسی نیکسون (نامزد شکست خورده در سی و پنجمین انتخابات امریکا در مقابل جان اف. کندی) که بر اساس تعقیب سیاست آیزنهاور پایهگذاری شده بود، در حقیقت ادامه اصول سیاست گذشته بود، اما در حالی که قدم اول برنامه کار جان اف. کندی، تحول در روشی است که جمهوریخواهان مدافع و مجری آن بودهاند و شاید بلکه حتماً همین نگرش و نوع بینش سیاسی او، ترورش را پایهریزی و عملی کرد. باید به خاطر داشت که هشت سال حکومت یک نفر نظامی در امریکا (آیزنهاور) مصادف با تیرهترین سالهای پس از جنگ بود و دنیا تاکنون با چنین مخاطرات و مشکلات عظیمی روبهرو نشده بود. افکار عمومی تحت تأثیر این معضلات پیاپی نگران شده و احساس ناامنی مفرطی پدید آمده بود که این بار تصمیم گرفته شد زمام امور کشور را بهدست دموکراتها بسپارند و بیانات صریح کندی در مسائل خارجی و داخلی و از جمله اعلام اینکه به خاطر مسائل پیرامون و مطرح شده دیگر متوسل به جنگ نخواهد شد که بیتردید در موفقیت و کسب مقام ریاست جمهوری ایالات متحده سهم عمدهای داشت. بدین ترتیب بختیار در بهمن ۱۳۳۹ چند ماه پس از پیروزی کندی در انتخابات، سفری به امریکا داشت و بنا به اظهار برخی از مورخان و سیاستمداران، پیشنهاد طراحی عملیاتی بر ضد حکومت شاهنشاهی ایران از جانب بختیار، موجب خشم محمدرضا پهلوی را فراهم کرده و بلافاصله پس از بازگشت به ایران از جانب شاه عزل و سپس از ایران تبعید و در عمل اخراج شد.
از سوی دیگر حقیقت پیشرویهای شوروی به رهبری خروشچف در سطح جهانی به خصوص در منطقه خاورمیانه و مصر، موقعیت استراتژیک ایران را چندبرابر افزایش داد و دولت امریکا با دقت، مسائل داخلی و خارجی ایران را بررسی میکرد، آنچنانکه روزنامه ساندی استار چاپ انگلستان در این مورد ضمن اشاره به علاقه تاریخی روسیه برای دستیابی به خلیج فارس نوشته است: «ایران بهواسطه سرزمین پهناور خود همیشه زیر فشار بوده و این اواخر به وسیله مقادیر زیادی کمکهای نظامی و اقتصادی امریکا تقویت شده است. غرب به علل روشن استراتژیکی از شاه پشتیبانی کرده است. چه اینکه یک ایران کمونیست، خاورمیانه و آفریقا را در معرض تجاوزات روسیه شوروی قرار خواهد داد. مسلم است که تنها کمک امریکا نمیتواند استقلال ایران را تضمین کند، چنانچه شاه به وضع فئودالیته اجتماع خود پایان ندهد، بروز انقلاب در ایران غیر قابل اجتناب خواهد بود. جالبتر اینکه جان اف. کندی نخستین تماس مستقیم خود را با دولت ایران در اسفند ۱۳۳۹ در ملاقات با بختیار در واشنگتن برقرار کرد که این خود پیامد خوشایندی برای شاه نداشت.
اما همانگونه که اشارت رفت، گزارش مذاکرات محرمانه وی با آلن دالس، اورل هریمن و کرمیت روزولت و نیز درخواست حمایت امریکاییها از وی برای به قدرت رسیدن خودش، برای شاه فاش شد. البته دلایلی دال بر دودستگی در میان هیئت حاکمه امریکا در مورد حمایت از بختیار نیز وجود داشت، به گونهای که در سازمان سیا در این مورد دودستگی وجود داشت، اما طرفداران بختیار به جان اف. کندی نظریات او را انتقال داده و عنوان کردند که در صورت حمایت از او، شکست شاه قریبالوقوع است و کندی نیز تقریباً متقاعد شده بود که از بختیار حمایت کند، اما طرح بختیار به وسیله سایر مأموران سیا و مخالفان این طرح بهسرعت به شاه انتقال یافت و فاش شد.
گزارش محرمانه ساواک از اقدامات بختیار در امریکا
با چنین مقدمهای گزارش محرمانه ساواک جهت ملاقاتهای صورت گرفته تیمور بختیار در امریکا و موارد مطروحه بهصورت اجمالی و بر اساس اسناد مستند خلاصهوار آورده میشود و نکته حائز اهمیت در عدم وجود سه گزارش اول در ملاقاتهای بختیار خود جایگاه امنیتی و فوقمحرمانه نشستهای مذکور را عیان میکند: «به طوری که قبلاً سازمان اطلاعات و امنیت کشور در گزارش تقدیمی به عرض رسانده بود، بالاخره سناتور کندی در مقابل رقیب خود نیکسون پیروز شد و نیکسون، طبق سنن، اولین کسی بود که به رئیس جمهوری تازه تبریک گفته است، تغییرات عمدهای در سیاست امریکا به خصوص در سیاست خارجی پدید آید و این وضع بدون تردید در روابط امریکا و دولت شاهنشاهی نیز مؤثر خواهد بود و از این رو جا دارد که مقامات دولت شاهنشاهی با دقت آثار ناشیه از انتخابات جدید امریکا را مورد مطالعه قرار دهند.
۱- از نظر سیاست اقتصادی و کمکهای خارجی
۲- توجه جان اف. کندی به کشورهای بیطرف.
۳- موضوع اتحادیههای دفاعی.
۴- خاور دور و مسائل مربوط به چین.
اهداف
۱- تماس با مقامات اداری به خصوص محافل وزارتخانههای دفاع و خارجه.
۲- تماس با محافل مطبوعاتی متنفذ امریکا.
۳- تماس با محافل دانشگاهی بوستون که عدهای از آنها در دستگاه اداری فعلی وارد شدهاند.
۴- تماس با مقامات اقتصادی و مالی امریکا (دولتی و خصوصی).
۵- توضیح اصول سیاست در خاورمیانه با توجه به تصادم شرق و غرب.
۶- درک تمایلات سیاسی سازمان دولت جدید.
پیشنهادهای ساواک
۱- باید به تمام طبقات متنفذ یا رسمی امریکایی بهطور مرتب طرز تفکر مقامات ایران درباره وضع سیاست بینالمللی و خاورمیانه توضیح داده شود. پیشنهاد میشود شاهنشاه به فواصل مرتب (مثلاً هر شش هفته یک بار) نظرات خود را در موارد فوقالذکر مشروحاً به رئیس جمهور امریکا و نخستوزیر کانادا ابراز فرمایند.
۲- در دنباله مسافرت فعلی باید هرچند ماه یکبار مسافرتهای مشابهی ترتیب داده شود.
۳- دستگاه ایرانی تبلیغات قوی و فعال و مؤثری در واشنگتن، نیویورک و کانادا برای تماس مداوم و دنبالهدار نیاز دارد.
۴- یک امریکایی صلاحیتدار و نزدیک به دستگاه اداری امریکا باید به عنوان نماینده روابط عمومی ایران انتخاب شود. تنها از سه مذاکره ذیل گزارشی ارائه نشده است.
۱- ملاقات با آقای آلن دالس ساعت ۵/ ۱۱ روز دوشنبه ۲۰ فوریه ۱۹۶۱.
۲- ملاقات با آقای دین راسک ساعت ۱۶ روز سهشنبه ۲۱ فوریه ۱۹۶۱.
۳- ملاقات با آقای جان اف. کندی ساعت ۱۵ روز چهارشنبه اول مارس ۱۹۶۱.
خلاصهای از نشستها و جلسات در امریکا
۱- روز سهشنبه ۱۴ فوریه ساعت ۴ بعد از ظهر ریاست ساواک با آقای لوئی جونز، مدیر کل امور خاورمیانه وزارت خارجه امریکا، ملاقات کردند. به عقیده ایشان ریاست ساواک در موقع مناسبی به واشنگتن آمدهاند.
۲- روز چهارشنبه ۱۵ فوریه ساعت یک بعد از ظهر با آقای چستر بولز معاون وزارت امور خارجه و پاول نیتز معاون وزارت دفاع ناهار صرف شد. میزبان آقای گینسبورگ از دوستان قدیمیچستر بولز بود.
نکات مهم مورد بحث
الف- سیاست امریکا نسبت به متفقین خود هیچگونه تغییری ندارد و ایران یکی از حساسترین نقاط جهان به شمار میرود.
ب- توضیحاتی در خصوص خطرات شوروی نسبت به ایران ارائه کردند.
ج- اظهار شد باید علل تشنج خاورمیانه را از بین برد. فیالمثل یکی از این علل، جاهطلبی عبدالناصر.
۳- ساعت ۵ بعد از ظهر روز چهارشنبه ۱۵ فوریه عدهای از کارشناسان اقتصادی امریکا در دفتر آقای رابرت ناتان برای آشنایی با ریاست ساواک گرد آمدهاند.
۴- ساعت یک بعد از ظهر روز پنجشنبه ۱۶ فوریه به دعوت آقای فلیپ گراهام ناشر روزنامه واشنگتن پست ضیافت ناهاری در محل روزنامه ترتیب داده شد و از سردبیران سیاسی روزنامه در این ضیافت حضور داشتند.
به جد برای بازدید از ایران از ایشان دعوت شد.
۵- ساعت ۲ بعد از ظهر روز پنجشنبه ۱۶ فوریه با آقای کنن (Kenen)
سردبیر M.E.R) Middle East Report) ملاقات شد. اخبار برجسته خاورمیانه با تیراژ ۱۰ هزار تایی با پخش بین سفارتخانهها، مطبوعات، محافل کنگره و مقامات دولتی امریکا مطرح شد.
۶- ساعت ۵/ ۸ بعد از ظهر روز پنجشنبه ۱۶ فوریه آقای کارل لوین (Carl Levin) از ریاست ساواک در منزل خود بهمنظور آشنایی با حضور حدود شش نفر از روزنامهنگاران برجسته امریکایی دعوت بهعمل آمد.
۷- ساعت ۲۰ /۱۱ صبح جمعه ۱۷ فوریه با آقای بوندی مدیر کل وزارت دفاع ملاقات شد، وی قبلاً در سازمان اطلاعات امریکا (CIA) بوده و از همان وقت با ریاست ساواک آشنایی داشت.
۸- ساعت ۳۰/ ۱۲ روز جمعه ۱۷ فوریه آقای رابرت ناتان مجدداً ضیافت ناهاری به افتخار ریاست ساواک ترتیب داده که با حضور ده نفر از سناتورها و مشاوران اقتصادی ریاست جمهور برگزار شد.
۹- ساعت ۸ بعد از ظهر روز جمعه ۱۷ فوریه سفیر کبیر اسرائیل شامی به افتخار ریاست ساواک در منزل خود ترتیب داده بودند که با حضور وزیر مختار اسرائیل و شخص لوئی هندرسن و اشخاص دیگر برپا شد.
۱۰- روز شنبه ۱۸ فوریه ساعت یک بعد از ظهر ضیافت ناهاری از طرف آقای ماکس کامیلمان، وکیل دعاوی، مشاور سیاسی همفری داده شد.
۱۱- روز یکشنبه ۱۹ فوریه ساعت ۶ بعد از ظهر شامی از طرف آقای فرمان نایب رئیس شرکت International Gates Co داده شد که در آن ۲۸ نفر از صاحبان صنایع و روزنامهنگاران و حقوقدانان امریکایی شرکت داشتند.
۱۲- در ساعت ۴۰/ ۱۲ روز ۲۰ فوریه آقای دکتر مورگان (پزشک)، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس ضیافت ناهاری به افتخار ریاست سازمان ترتیب داده بود که اکثریت اعضای کمیته خارجی مجلس در آن حضور داشتند.
۱۳- روز دوشنبه ۲۰ فوریه ساعت ۴۵/ ۲ بعد از ظهر با آقای زوکرت، وزیر نیروی هوایی ملاقات شد.
۱۴- روز دوشنبه ۲۰ فوریه ساعت ۴ بعد از ظهر با سناتور سایمینگتون، رئیس کمیته دفاع آسیای جنوبی و جنوبشرقی و عضو کمیتههای دفاع و روابط خارجی ملاقات شد.
۱۵- آقای بلوشتین (از یهودیان ثروتمند) در ساعت ۲۰ /۸ بعد از ظهر روز ۲۰ فوریه شامی در منزل خود در بالتیمور ترتیب داده بود که آقای گازین وزیر مختار اسرائیل در امریکا و آقای لیدان از سفارت اسرائیل حضور داشتند.
۱۶- در ساعت ۲۰ /۱۰ روز سهشنبه ۲۱ فوریه با آقای جرج مکگی رئیس قسمت طرح سیاست خارجی وزارت خارجه ملاقات شد. آقای مکگی به منطقه خاورمیانه و ایران آشنایی کامل دارد. آقای مکگی نکاتی را بیان داشت: یکم- ورود ایران در پیمان بغداد صرفاً به تصمیم خود دولت ایران بوده است/ دوم- ایران احتیاجی به تجهیز بیش از اندازه ارتش خود ندارد، اگر شوروی به ایران حمله کند این امر باعث جنگ جهانی میشود/ سوم- اگر به پاکستان و ترکیه نسبتاً کمک نظامی و اقتصادی بیشتری میشود برای آن است که این ممالک مانند ایران دارای درآمد نفت نیستند/ چهارم- مهمترین عامل جلوگیری از کمونیسم بالابردن سطح زندگی مردم است. لحن آقای مکگی خیلی صریح بود و مشخصاً با افزایش کمک به ایران موافق نیست.
۱۷-، اما ریاست ساواک در همین روز ۲۱ فوریه و در ساعت ۳۰ /۱۲ ظهر به دعوت آقای سناتور اسکات عضو کمیته روابط خارجی مجلس سنا در ضیافت ناهاری که برپا شده بود شرکت کرد و حاضران در ضیافت ۸ تن از سناتورها بودند.
۱۸- ساعت ۲۰ /۱۷ روز سهشنبه ۲۱ فوریه با آقای ادمارو رئیس جدید سازمان اطلاعات امریکا (U.S.I.A) ملاقات شد.
مشهورترین مفسر رادیو- تلویزیون
۱۹- بعد از ظهر روز چهارشنبه ۲۲ فوریه ریاست ساواک رهسپار نیویورک شده و روز بعد در ساعت ۱۱ صبح با عدهای از سردبیران مجلات تایم و لایف ملاقات داشت.
۲۰- ساعت ۱۳ روز پنجشنبه ۲۳ فوریه از طرف آقای راندولف هرست رئیس بخش تحریریه هرست ضیافت ناهاری ترتیب داده شد که در آن عدهای از سردبیران مطبوعات امریکایی حضور داشتند.
۲۱- ساعت ۱۲ روز جمعه ۲۴ فوریه با آقای استیونسن سفیرکبیر امریکا در سازمان ملل ملاقات شد و طی آن سؤالاتی درباره میزان پیشرفت اصلاحات ارضی و وضع طرحهای عمرانی مطرح شد.
۲۲- ساعت ۴۰ /۱۲ روز جمعه ۲۴ فوریه هیئت مدیره روزنامه نیویورک تایمز ضیافت ناهاری ترتیب دادند.
۲۳- روز یکشنبه ۲۶ فوریه ریاست ساواک عازم بوستون شدند و در ساعت ۱۵ /۷ آقای ویزانسکی قاضی فدرال ایالت ماساچوست که یکی از شخصیتهای برجسته قضایی امریکاست شامی ترتیب دادند که در بین مدعوین پروفسور هنری کیسینجر نیز حضور داشت. آقای ویزانسکی اشاره کردند که ممکن است بنیاد فورد در صورت درخواست دولت ایران بتواند کمکهایی در این مورد بنماید تا نقشهبرداری به نحو سریعتری صورت پذیرد.
۲۴- ساعت ۱۲ روز دوشنبه ۲۷ فوریه آقای ماکس میلیکان، رئیس مرکز تحقیقات بینالمللی مؤسسه فنی ماساچوست ضیافت ناهاری ترتیب دادند که حدود ۱۰ نفر از اساتید دانشگاه نیز حضور داشتند.
۲۵- بعد از ظهر روز دوشنبه ۲۷ فوریه در نیویورک با آقای دیوید راکفلر ملاقات شد. وی جدا از ریاست بانک چیس مانهاتان (که سهامدار بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران است) در شرکت گودریچ نیز سهامدار است و اظهار علاقهمندی به اطلاع درباره پیشرفت وضع اقتصادی ایران میکرد و سپس مختصری درباره وضع خاورمیانه و رل ناصر به عنوان آلت دست شوروی صحبت شد. در پایان آقای راکفلر درخواست کرد احترامات ایشان را به حضور شاهنشاه تقدیم کنیم.
۲۶- ساعت ۴۵/ ۱۲ روز سهشنبه ۲۸ فوریه ناهاری از طرف آقای اسپیروس اسکوراس رئیس شرکت فیلمبرداری فوکس قرن بیستم به افتخار ریاست ساواک داده شد. آقای اسکوراس که اصالتاً یونانی است و علاقه زیادی نسبت به ایران که به همراه یونان دو کشور متمدن دنیای قدیم را تشکیل میدهند ابراز داشت و سپس یادآور شد چند بار به حضور شاهنشاه شرفیاب شده است.
۲۷- ساعت ۳۰/ ۱۶ روز سهشنبه ۲۸ فوریه با خانم روزولت ملاقات شد. این ملاقات صرفاً جنبه آشنایی داشت و خانم روزولت درخواست کردند بهترین احترامات ایشان به حضور شاهنشاه تقدیم شود.
هدف از خوانش این گزارش تاریخی.
اما هدف از نشر این گزارش، صرفاً نشان دادن دسترسی مقامات ایالات متحده به کلیه اطلاعات کشوری و ساختار حکومتی ایران است که در نتیجه چه حوادث و نتایجی را برای این مردم مظلوم و ازجان گذشته رقم زده است و همچنین نگاه به ارتباطات مخوف و فراگیر رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور با محافل امریکایی- اسرائیلی در بهدست گرفتن قدرت بیشتر و در نهایت رسیدن به قدرت داخلی است که خیانت ساختاری حکومت را در دو لایه پادشاهی و امنیتی بهوضوح عیان میکند. در پایان این مقال گزیدهای از اظهار نظر تعدادی از سیاستمداران داخلی و خارجی که جهت برکناری و تبعید تیمور بختیار عنوان شده است، ذکر میشود. کرمیت روزولت کارگردان فعال و اصلی کودتای ۲۸ مرداد در این باره مینویسد: «بختیار در سفری به امریکا قبل از روی کار آمدن امینی، به ملاقات آلن دالس، رئیس سیا و کرمیت روزولت رفته و از آنها برای ترتیب یک کودتا علیه شاه کمک خواسته است. امریکاییها به هیچ وجه با اجرای چنین نقشهای موافق نبودند و به همین جهت شاه را در جریان امر گذاشتند و شاه هم در اولین فرصت مناسب او را از کار برکنار کرد.» همچنین جلال عبده نیز در خاطرات خود ملاقات بختیار با آلن دالس رئیس سیا و کرمیت روزولت و احتمال فکر کودتا از طرف بختیار را علت برکناری وی میداند و میگوید: «افرادی، چون سرهنگ هدایت که از قصد کودتای بختیار آگاه بودند بازداشت و به بهانهای محاکمه و زندانی میشدند؛ و در پایان محمدرضا شاه در کتاب «پاسخ به تاریخ» در مورد بختیار چنین گفته است: «ژنرال بختیار تا سال ۱۳۴۰ این سمت را داشت و در آن تاریخ ناگزیر شدم این آدم حریص و جاهطلب را کنار بگذارم، وی برای رسیدن به مقاصد خویش، روشهای غیر قابل تحملی بهکار میبرد.»
و بالاخره هدف اول در نگارش این مقال، تنها و تنها بیان این واقعیت است که چرا و با چه نگاهی در صدد در دسترس قرار دادن جزئیترین اطلاعات ساختاری سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این مرز و بوم به اجنبیان فرصتطلب بوده است که باید تاریخ را سرلوحه کار خود قرار داده تا تکرار مکررات از این نوع حوادث تاریخی دیده نشود.