در تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی، اگر چه جریان اصلاحات تأثیر غیرقابل کتمانی در به صحنه آمدن مردم در عرصههای انتخاباتی داشته، اما با تأسف باید اذعان کرد که هر بار این سند افتخار را با حاشیهسازیهای پوچ و دشمن شادکن آلوده ساخته و شیرینی و حلاوت انتخابات را به کام مردم و نظام تلخ کرده است و به حق باید گفت هیچ جریان و نحله سیاسی به اندازه این جریان با حاشیههای داخلی و التهاب آفرینی و حاشیه سازی همراه نبوده است. ملت بزرگ ایران نه کودتای امریکایی و فتنه سبز اموی و انگ ناروای تقلب ۱۱ میلیونی توسط این جریان سیاسی را از یاد میبرد و نه صلابت و بزرگواری جناح مقابل را در عدم اعتراض به رأی بسیار شکننده روحانی در سال ۹۲ را. این جریان حتی برای ۲۵۰ هزار رأی هم حاضر به تلخ کردن کام مردم نشد. برخی از اشکالات وارده به این اردوگاه پرتنش و پرحاشیه سیاسی به قرار زیر است:
۱ - در تمام ادوار انتخاباتی، نامزدهای معرفی شده از سوی این جریان سیاسی به رغم داشتن ابهامات و مشکلات اقتصادی و سیاسی و، اما و اگرهای فراوان، با تساهل و انعطافپذیری و ظرفیت نظام، از فیلتر نظارت استصوابی عبور و تأییدیه شورای نگهبان را اخذ کردهاند، اما همواره ناجوانمردانه شمشیر جفا و غیرقانونی خود را علیه نظارت استصوابی از نیام کشیده و علیه شورای نگهبان به غوغاسالاری و پروپاگاندا مشغول بودهاند.
۲ - این جریان به دلیل فقدان برنامه اقتصادی و اصرار بر شعارهای غیرقابل ارزشیابی سیاسی، کمترین تأثیر را بر بهبود اقتصاد و معیشت مردم داشته است، اما با وجودی که بیشتر از هر جریان سیاسی با اقبال مردم مواجه بوده همواره برخلاف خواستههای واقعی مردم و نظام حرکت کرده و از اعتماد مردم حداکثر سوءاستفاده را داشته است. ۳ - به تجربه و شهادت تاریخ انقلاب، هر بار که این جریان بر سر کار آمده و سکان اجرایی کشور را در دست گرفته بلافاصله فیلش یاد هندوستان کرده و در صدد براندازی برآمده و نقشههای رنگارنگ خود را عملیاتی کرده است. ٤ - کارنامه اصلاحات مشحون از مقابله با نظام بوده و سابقه چندین فتنه و شبه کودتا را با خود داشته و با جرئت میتوان گفت فتنهای را نمیتوان یافت که این جریان سیاسی در آن نقش اصلی ایفا نکرده باشد. ۵ - یکی از اولویتهای اصلاحطلبان تلاش برای همراهی فرهنگی ایران با فرهنگ نظام سلطه بوده و همواره در مسیر ترویج سبک زندگی غربی قدم برداشته اند. ۶ - یکی از مهمترین اشکالات وارده بر این اردوگاه این است که هرگز تصویر و تعریف روشنی از اصلاحطلبی و ابعاد آن ارائه نکرده و معلوم نیست اصلاح طلبی مورد نظر آنان علیه نظام است یا مؤید نظام، اگر چه سیره عملی آنان نشان داده که مفهوم اصلاحطلبی همواره علیه نظام است. ۷ - در تمام ادوار انتخابانی با شک و تردید و ابهام آفرینی و ایجاد جنجال و تنشهای اجتماعی وارد عرصه انتخابات شده و با قول و فعل و بمباران رسانهای ماهیت دستگاههای قانونی را زیر سؤال بردهاند. ۸ - در تمام ادوار انتخاباتی اخلاق انتخاباتی را به پای منافع و مطامع حزبی خویش قربانی کرده و تصویری مخدوش و زشت از مردمسالاری را به نمایش گذاشتهاند. ۸ - همواره بیشترین امتیاز را از نظام گرفته ولی متأسفانه کمترین هماهنگی و تبعیت از قانون را داشته و با ناسپاسی همواره از نظام طلبکار بوده و برای نظام هزینه تراشی کرده اند. ۹ - به رغم فرار از کشور و پناهندگی برخی از اصلاحطلبان و همچنین با وجود محکومیت بعضی دیگر در فتنههای مختلف متأسفانه نه تنها این اردوگاه از آنها برائت نجسته بلکه هیچگاه در باره عناصر و افراد مجرم، خائن و وطن فروش خود موضعگیری هم نکردهاند. ۱۰ - به بهانه جذب آرای خاکستری عناصر گفتمان انقلاب اسلامی را نفی و تخطئه و زیر سؤال برده و گفتمان مورد نظر دشمنان انقلاب را جایگزین گفتمان انقلاب اسلامی کرده اند. ۱۱ - رندانه سوءمدیریت و ناتوانی خود را فرافکنی و به نظام نسبت داده و به جای قبول ضعفها، بی برنامگیها و سوءمدیریت خود، همواره نظام را به ناکارآمدی متهم کردهاند. ۱۲ - عامل اصلی تحریک نظام سلطه علیه برنامه هستهای ایران در سال ۷۸ از یکسو و ارائه تصویری غلط از اقتدار هستهای ایران در داخل بوده و از این طریق هزینههای سرسام آور مادی و معنوی و حیثیتی به نظام تحمیل کردهاند؛ و اینک با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، این جریان سیاسی که به اذعان و اعتراف صریح و روشن بسیاری از نخبگان و افراد مؤثر در اردوگاه اصلاحات، با بحران مشروعیت و مقبولیت اجتماعی و ریزش شدید سرمایه اجتماعی و حمایت مردمی مواجه شده است مانند ادوار انتخاباتی پیشین باز با انبانی از طرحهای تفرقه افکنانه و دوقطبیساز به میدان انتخابات آمده و زمینه را برای ایجاد تنشهای انتخاباتی فراهم میکنند. اقداماتی مثل «توهین و افترا به افراد و نهادها تا مرز دستگیر شدن بهمنظور مهندسی و مدیریت افکار عمومی و دادن آدرسهای عوضی به مردم»، «تخریب شخصیتها و نهادهای نظام»، «هنجارشکنی و حمله به باورها و ارزشهای حیاتی نظام»، «دوقطبی سازی غیرواقعی و مردم فریب»، «بزرگنمایی مشکلات و ضعفهایی که بیشک خود اصلاحطلبان مسبب واقعی و اصلی آن بوده اند»، «برجستهسازی موضوعات فرعی و پیش پا افتاده»، «تهدید و خط و نشان کشی برای نظام»، «تلاش برای تغییر ذائقه مردم از مشکلات معیشتی به موضوعات سیاسی»، «تلاش برای به میدان آوردن مردم در اعتراض به مشکلات اقتصادی» و... از سوی افراد مسئله دار این جریان و همچنین آن دسته از نمایندگانی که خود یقین دارند برای انتخابات پیش رو تأیید صلاحیت نخواهند شد متصور است.
از همان سال ۹۲ که اصلاحطلبان همه سرمایه خود را در رحم اجارهای اعتدال هزینه کردند بحران مشروعیت و مقبولیت این اردوگاه در انتخابات ۹۸ قابل پیشبینی بود و اینک که با حربهای به نام «سامانه رأی سنجی اصلاحطلبان (سرا)» به میدان آمدهاند رفتارهای زیر نیز بر اساس نتایج نظرسنجیها قابل پیشبینی است:
۱ - تبلیغ گسترده و انجام عملیات روانی مبنی بر وجود انسداد و بنبست سیاسی و عدم امکان مشارکت فعال اصلاحطلبان در عرصه انتخابات کشور. ۲ - برجسته کردن ضعفها و آسیبهای مهندسی شده برای منحرف کردن و فریب افکار عمومی. ۳ - بزرگنمایی خطر عدم مشارکت مردم در انتخابات پیش رو و ریزش حداکثری در انتخابات مجلس. ٤ - بزرگنمایی مشکلات معیشتی مردم و بحران نمایی دروغین و کاذب. ۵ - شوآف و نمایش دروغین از پوست اندازی مدیریتی در اردوگاه اصلاحات با توجه به اتمام تاریخ مصرف رهبران کنونی. در انتخابات پیش رو اصلاحطلبان با شش مشکل اساسی روبهرو هستند: ۱ - با توجه به اینکه اصلاحطلبان بیش از ۸۰ درصد از پستهای مدیریتی کابینه (از وزیر تا بخشدار) را در اختیار دارند، افکار عمومی؛ اصلاحات را مسبب و مقصر اصلی تمام رخدادهای کمتر از هفت سال گذشته میداند. ۲ - نگاه رحم اجارهای به روحانی برای پیشبرد اهداف اصلاحطلبان و تصاحب اکثریت مطلق پستهای مدیریتی و اینک شرط گذاری بیشتر برای هموار کردن راه برای فرافکنی و جداشدن از دولت روحانی بدون قبول مسئولیت، سبب بروز شکاف در بین خود رهبران اصلاحات از یکسو و بین آنان و اعتدال از سوی دیگر شده است. ۳ - وجود بحران مشروعیت و مقبولیت رهبری موجه در اردوگاه اصلاحات، هم در داخل اصلاحطلبان و هم در بین مردم بسیار مشکلساز شده است. این روزها گروهها و شاخههای اصلاحطلبان بر سر هیچ فردی برای رهبری اتفاق نظر نداشته و سناریوهای پوچ «تکرار میکنم» نیز فاقد وجاهت و مقبولیت مردمی شده است. ٤ - اینک باور مردم این است که بیش از ۸۰ درصد از مشکلات موجود در کشور ریشه در ناکارآمدی، بیبرنامگی، فرصت سوزی و اعتماد به دشمن، لجاجتهای سیاسی، غفلت از اقتصاد مقاومتی، سوءمدیریت، آلودگیهای اقتصادی و سیاسی، غفلت از ظرفیتهای داخلی و... در این اردوگاه دارد. ۵ - بسیاری از نخبگان معتقدند که عامل اصلی ترویج دروغین یأس و ناامیدی بیش از آنکه ناشی از برنامه ریزی و عملیات روانی دشمن باشد ناشی از فرهنگ گلامیستی و یأس خوانی اصلاحطلبان بوده است. ۶ - ششمین مشکل فقدان یک استراتژی و راهبرد روشن، قانونی، قابل قبول و عملی برای حل مشکلات کشور و برون رفت از وضعی است که خود آنها مسبب آن هستند، به گونهای که اکثریت مطلق گروهها و احزاب اصلاحطلب بر آن اتفاق نظر داشته باشند.