سرویس سیاسی جوان آنلاین: جماعت تجدیدنظرطلب بعد از گذشت شش سال از عمر دولت برآمده از اصلاحات همچنان در سردرگمی به سر میبرند نسبت به اینکه آیا باید همچنان از حمایتهای متعصبانه و همهجانبه خود از دولت حمایت کنند یا از آن عبور و خود را برای موفقیت در کارزارهای انتخاباتی پیش رو آماده کنند.
این پرسش چند ماه مانده به زمان برگزاری انتخابات مجلس یازدهم همچنان مطرح است که نامزدهای انتخاباتی وابسته به این طیف با چه سازوکاری افکار عمومی جامعه را اقناع خواهند کرد که سهم دولت از مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی را ناچیز جلوه داده و مقصر اصلی وضع کنونی را حاکمیت سیاسی کشور و گفتمان حاکم بر انقلاب در عرصه داخلی و خارجی عنوان کنند.
این سردرگمی و تناقض در له یا علیه دولت بودن را میتوان در مواضع برخی از سیاستمداران و رسانههای وابسته به این جریان به راحتی جستوجو کرد.
همین الان هم مردم به روحانی رأی میدهند!
سعید شریعتی یکی از مجرمان امنیتی این جریان در فتنه ۸۸ روز دوشنبه در گفتگو با روزنامه آرمان گفت: «اگر مردم به اردیبهشت ۹۶ برگردند و همان شرایط باشد و رقبا نیز همان افراد باشند بازهم مردم به روحانی رأی خواهند داد. اندکی ریزش از همه اطراف شده یعنی اینگونه نیست که رأی آقای رئیسی رویش داشته و فقط آقای روحانی ریزش داشته بلکه سر جمعی از آرا ریزش داشته، اما نسبتها به همان گونه است. من بعید میدانم که اگر اکنون انتخابات برگزار شود رأی آقای روحانی ریزش کرده و به سبد آقای رئیسی یا به سمتهای دیگر رفته باشد.»
با روحانی به مدیترانه رسیدیم!
الیاس حضرتی یکی از نمایندگان لیست امید در مجلس شورای اسلامی نیز اظهارات مشابهی را مطرح کرده و در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا ضمن تلاش برای طرح دستاوردهای بزرگ برای دولت روحانی بیان میکند: «بهلحاظ سرزمینی نفوذ ما در زمان دولت آقای روحانی تا مدیترانه ادامه یافت و این نفوذ روز به روز در سوریه و لبنان و یمن بیشتر شد و چیزی از آن کم نشد که بگویند این دولت، چون به سیاست و مسائل دیپلماتیک بیشتر اعتقاد دارد برای حرکتهای مقاومت کممایه گذاشته است.»
وی همچنین در ادامه میگوید: «حالا، چون اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت کردند حاضرند به خاطر همین حمایتشان مورد لعن و نفرین دوستان اصولگرا واقع شوند و ما هم هیچ ایرادی به آنها نمیگیریم و اشکالی ندارد ولی این دولت مهمترین و بدترین مشکلش این است که زبان گویایی ندارد.»
دولت مشکلات کشور را حل کرده است
معصومه ابتکار معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده نیز همانند سعید شریعتی و الیاس حضرتی معتقد است که دولت روحانی توانسته موفقیتهای چشمگیری را در عرصه داخلی و بینالمللی کسب کند.
وی در همین باره به روزنامه همشهری میگوید: «در این شرایط با دشواریهایی که وجود داشته است، دولت خیلی خوب از عهده مشکلات برآمده است که نمونه آن کنترل قیمت ارز است، همچنین افت شدید قیمت ارز و طلا که یک علامت بسیار خوبی است و نشان میدهد دولت مسلط است. برخلاف آنچه سعی میکردند القا کنند دولت کارهای نیست و برنامه و تسلط ندارد، این اتفاقات نشان میدهد دولت در این برهه سخت و دشوار دارد درست عمل میکند. همه میگویند که این شرایط سختترین جا و نقطه عطفی است که اگر حل شود، دولت اقتدار و برنامه داشتن خودش را به نمایش کشیده است، یعنی دولت با یک برنامه کاملاً علمی توانست التهابات را کنترل کند و با برخی تغییرات و جابهجایی مهرهها شرایط را تحت کنترل خودش دربیاورد.»
با روحانی به عقب برگشتیم
اما جماعت دیگری از جریان تجدیدنظرطلب تلاش کردهاند برای حفظ آبروی بر باد رفته جریان خود و احتمالاً کسب کرسیهای بیشتر در مجلس یازدهم، رویه انتقاد از عملکرد دولت روحانی را رساتر از گذشته فریاد بزنند، به عنوان نمونه علی شکوریراد از چهرههای شاخص اصلاحطلب در مصاحبه با روزنامه همشهری گفت: «روحانی که در شعارهایش اعلام کرده بود به عقب بازنمیگردیم، در چینش کابینهاش به عقب بازگشت، در رویکردهایش در دوره دومش نشان داد رو به جلو حرکت نکرد و بلکه به مطالبات مردم هم بیتوجه بود. به شخص جهانگیری هم انتقاد دارم و او نباید به راحتی به این وضعیت رضایت میداد. ما او را تخطئه میکنیم، چراکه نمیفهمیم با این شرایط او چرا در دولت مانده است؟»
آرمان نیز در یکی از شمارههای اخیر خود در همین زمینه مینویسد: «بخش زیادی از نارضایتیهای موجود در جامعه به سبب برخی عملکردهای بعضاً ناموفق دولت است، اما جامعه به سبب حمایت اصلاحطلبان از دولت این عملکردها را نیز به پای جریان اصلاحات مینویسد، البته آقای حسن روحانی و دولتش هیچ وقت خود را اصلاحطلب ندانستند و مردم نیز هیچ گاه آنها را تحت عنوان اصلاحطلب به رسمیت نشناختهاند چراکه رئیسجمهور و دولت خود را در خط اعتدال و میانهروی میخوانند و از این جهت شاهدیم که تعداد افراد اصلاحطلب در درون کابینه آقای روحانی انگشت شمارند، بنابراین نمیتوان مسئولیت عملکردهای دولت را متوجه اصلاحطلبان کرد.»
در همین زمینه حسین کنعانیمقدم دبیر سیاسی جبهه ایستادگی با بیان اینکه اوضاع اقتصادی کشور در برهه کنونی نتیجه پیوند اصلاحات و کارگزاران است، گفت: فارغ از اینکه بخواهیم بگوییم گرایش سیاسی حسن روحانی در دولتهای یازدهم و دوازدهم به کدام سمت است، وضعیت بد اقتصادی و کوچک شدن سفره مردم نتیجه پیوند اصلاحات و کارگزاران در کابینه دولت است.
وی با اشاره به نقش اسحاق جهانگیری در مدیریت فضای حوزه اقتصادی کشور اظهار داشت: معاون اول رئیسجمهور که مسئولیتهای زیادی در حوزه اقتصاد در دولت بر عهده دارد، مشی کارگزارانی دارد و کسانی که به عنوان تیم جهانگیری در جایگاههای اقتصادی دولت قرار دارند نیز همان مشی را دنبال میکنند، در نتیجه میتوان گفت وضعیت بد اقتصادی کشور نتیجه اقدامات اصلاحطلبان است و آنها باید پاسخگو باشند. اگر اقتصاد ما سیاسی باشد، هر کسی سر کار بیاید موفق نخواهد بود ولی اگر مبنا را بر سیاستهای اقتصاد مقاومتی بگذاریم، دولتها میتوانند اقتصاد کشور را نجات دهند و دستاوردهای خوبی را کسب کنند.
حبیب الله بوربور عضو شورای مرکزی خانه احزاب نیز درباره سهم اصلاحات در کوچکشدن سفره مردم و مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم، گفت: کسانی که در تیم اقتصادی دولت فعالیت میکنند یا در دولت اصلاحات یا در ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی حضور داشتند، به جای آنکه پاسخگو باشند با عنوان طلبکارانه حرف میزنند.
وی با بیان اینکه تیم اقتصادی دولت کاملاً بیبرنامه است، افزود: وقتی قیمت پول ملی یکسوم شده است، هر نوع کالایی که صادر شود و عوارض گرفته نشود آن کالا سه برابر سود میبرد، از این رو شاهدیم سیبزمینی کیلویی ۵هزار تومان است در حالی که نباید این قیمت باشد، اما وقتی صادر میکنند، صادرکننده ۱۵هزارتومان فروش دارد و ۱۰هزار تومان سود خواهد داشت.
اعضای تیم اقتصادی دولت برنامهای ندارند تا متوجه شوند سیب زمینی نباید با درآمد مردم به این قیمت به فروش برسد، بنابراین باید به گونهای برنامهریزی کنند تا از این محصول که صادر میشود عوارض بگیرند و درآمد آن را صرف نهادههای کشاورزی کنند. این نشان از بیبرنامگی تیم اقتصادی دولت است. رئیس فراکسیون اصولگرایان خانه احزاب بار دیگر به ترکیب تیم اقتصادی دولت که از سوی اصلاحطلبان شکل گرفته است اشاره میکند و با بیان اینکه ترکیب اصلاحطلبان در این مجموعه از اعتدالگرایان بیشتر است، گفت: اکثر آنها از جریان اصلاحات هستند و باید پاسخگوی عملکرد خودشان در دولت باشند.
تشدید اوضاع با روی کارآمدن تجدیدنظرطلبان
آنچه مهم مینماید این مسئله است که دولت حکم چوب دو سر طلا را برای اصلاحطلبان بازی میکند که نه میتوانند به راحتی از آن عدول کرده و اعلام برائت کنند و نه میتوانند همچنان به رویه متعصبانه خود برای تأیید و تحسین آن روی بیاورند و خروجی چنین وضعیتی پایدار ماندن این دیدگاه در بین افکار عمومی است که جریان اصلاحات در کشور ناتوان از اداره کشور چه در عرصه اجرایی و چه در عرصه قانونگذاری است و روی کارآمدن افراد تحت حمایت این جریان به معنای تشدید اوضاع نابسامان اقتصادی و معیشتی مردم است.