گستردگی، تنوع اطلاعات ورودی، ناشناس بودن، دسترسی لحظهای به اطلاعات، از بین رفتن بعد زمان و مکان و ارتباط لحظهای و بیمعنی شدن فاصله میان افراد و بسیاری از موضوعاتی از این دست از جمله ویژگیهای فضای مجازی است؛ فضایی که گرچه صفت مجازی بودن را به دوش میکشد، اما امروز به وجه مهمی از زندگی واقعی انسانهای این قرن تبدیل شده است. اتفاقاتی که در مجاز پیش میآید، روی زندگی وقعی افراد تأثیر گذاشته و بعضاً ممکن است روال عادی زندگی را بههم بزند.
فضای مجازی بهطور عام و شبکههای اجتماعی بهطور خاص، امروزه تبدیل به تأثیرگذارترین وجوه زندگی اجتماعی افراد شدهاند، به طوری که با بارگذاری یک پست در یکی از شبکههای اجتماعی شاهد جریانسازی، کنشها و واکنشهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و حتی در سطح مقامات سیاسی جامعه هستیم. انتشار یک خبر، مصاحبه و حتی یک درددل در شبکههای اجتماعی میتواند به موضوعی حاشیهدار تبدیل شود و آن وقت است که هشتگهای لحظهای و البته نوآورانه از سر و روی اینستاگرام، توئیتر و... بالا میرود و حتی آن را به موضوع اول بحثهای میان افراد تبدیل میکند.
نفس فعالیت نیروی انتظامی، مأموریتهای بالقوه و بالفعل پلیس و اخبار و مصاحبههای فرماندهان نیز در دیدرس فعالان فضای مجازی است، به طوری که ممکن است با انتشار یک خبر، گفتگو با یکی از رؤسای پلیس یا موضعگیری در خصوص مأموریتی که انجام یا به تازگی به پلیس محول شده است، شاهد موجی از هشتگها و واکنشها علیه و یا له ناجا در شبکههای اجتماعی باشیم؛ پیشرفت فضای مجازی و شبکههای اجتماعی روزافزون است، شاید تا همین چند سال پیش نهایت پیشرفت، انتشار بلوتوث بود که تازه اگر تلفن همراه این ویژگی را داشت میتوانستیم تبدیل به یک انتشاردهنده اتفاقات شویم و خود را بهروز نشان دهیم، اما امروز به مدد پیشرفت گوشیهای اندروید و احساس لزوم داشتن یکی از آنها در دست هر فرد، تمام جامعه به پاپاراتزیهایی تبدیل شدهاند که گویا موظفند از همه اتفاقات اطرافشان فیلم و عکس تهیه کرده و ارسال کنند. تا پیش از این، نظریهپردازان معتقد بودند که «رسانه همان پیام است»، اما در حال حاضر این عبارت تغییر کرده «پیام همان رسانه است»، شکل جدید این عبارت است. این به آن معناست که پیام دیگر منتظر رسانه نمیماند، راه خود را پیدا میکند و از هر رسانهای خود را به سمع و نظر مخاطب هدف میرساند؛ امروز شبکههای اجتماعی این روند را دنبال میکنند به طوری که نگارش یک کپشن یا توئیت میتواند موضوعی دنبالهدار با حاشیههای فراوان را باعث شود.
پلیس نیز از این قاعده مستثنا نبوده و انتشار هر کدام از اقدامات این قوه قهریه میتواند واکنشهای مثبت یا منفیای را در فضای مجازی به همراه داشته باشد. همینجاست که میزان اهمیت و تأثیرگذاری فضای سایبر بیشتر خودنمایی میکند. مصاحبه یک فرمانده پلیس و واکنشهای آن در فضای مجازی نشان از شناخت یا عدم شناخت پلیس از رسانه است.
بدیهی است که در هر مأموریتی که پلیس برای آن اعزام میشود، برخوردهای قهری صورت بگیرد، اما دوربینها تنها بخشی از آن را ثبت میکنند و در نهایت این پلیس است که با انتشار فیلمها و تصاویر، مورد قضاوت قرار خواهد گرفت و در اکثر مواقع نیز از این فیلمها علیه پلیس استفاده میشود. گرچه ممکن است اعمال انساندوستانه و صمیمانه مأموران پلیس نیز گاهی توسط دوربینها شکار شوند، اما متأسفانه در حال حاضر بیشتر فعالان فضای مجازی کمر به انتقادات تند و بعضاً دور از واقع علیه مأموران ناجا بستهاند و این همان چیزی است که از آن به عنوان تخریب چهره پلیس در فضای مجازی یاد میشود؛ تخریبی که بعضاً موجب نادیده انگاشته شدن دیگر مأموریتهای پلیس شده که در آن پلیس نه تنها صحیح و دقیق عمل کرده، بلکه موجب نجات دادن جان عده زیادی از مردم شده است.
متأسفانه در حال حاضر، در شبکههای اجتماعی جای دیو و دلبر را عوض میکنند. انتشار مطالب در این فضا بهگونهای است که متخلفان و مجرمان را افرادی پاک، سالم و مظلوم واقع شده نمایش میدهند و از آنان دلبری پریگونه میسازند که حالا گیر نامردمانی به نام پلیس افتادهاند و در مقابل، مأموران پلیس را دیوهایی معرفی میکنند که کمک به فرار کردن متخلفان از چنگ آنان، امری ضروری و محتوم است. پلیس دژخیمانی است که به جان مردم افتاده و در مقابل متخلف و مجرم، فردی است که مورد ظلم پلیس قرار گرفته است. فضای مجازی فضایی است که تنها نام مجازی دارد، اما این روزها تبدیل به فضایی واقعیتر از واقعی شده تا جایی که با یک توئیت یا انتشار یک فیلم ناقص از صحنه درگیری مهندسی شدهای، اکثر مقامات اجتماعی، سیاسی و حتی فرمانده پلیس نیز آن را مدنظر قرار داده و واکنش نشان میدهند. این در حالی است که انتظار میرود حداقل فرماندهان و مسئولان پلیس با مداقه بیشتری نسبت به موضوعات واکنش نشان دهند. در فضای مجازی جای شهید و جلاد با اندک تحریفی در واقعیت و کوچکترین تغییر در کلمات عوض میشود.
در کارگاههای روزنامهنگاری مثل معروفی وجود دارد که میگوید اخبار در فضای مجازی به این صورت نمایش داده میشود که «یک مار شجاع یک ماهی گرفتار در آب را نجات داد». البته اساساً شکل انتشار در فضای مجازی برای ایجاد جذابیت و جذب مخاطب، صورتی غلو شده دارد، اما این غلو گاهاً تا جایی پیش میرود که به دروغ و انتشار اخبار کذب، طعنه میزند، در حال حاضر متأسفانه چهره پلیس نیز دستخوش این موضوع شده و مردم نیز با سطحینگری به این قضاوتها دامن میزنند. البته بعضاً پلیس نیز با تصمیمات نسنجیده و غیرکارشناسی زمینه تولیدات رسانهای علیه خود را فراهم میکند، اما در هر صورت میطلبد تا مردم و کاربران فضای مجازی به طور اعم و شبکههای اجتماعی به صورت اخص، سطح سواد رسانهای خود را افزایش دهند و بازیچه دست فعالان فضای مجازی که بعضاً سرنخ آنها نیز به معاندان میرسد، نشوند.
خلاصه کلام اینکه پلیس با وجود گستردگی و تنوع مأموریتهایی که دارد و مأموریتهایی که هر روز به آن اضافه میشود، بحرانهای زیادی را میبینید و از سر میگذراند و انصاف نیست که با انتشار یک متن، کلیپ، تصویر و... تمام زحمات آنها را نادیده انگاشت، چراکه در این صورت باید تمام خونهایی که در راه حفظ و ارتقای امنیت ریخته شده را نیز ندید گرفت و به راحتی با انتشار و ارسال حداکثری یک نقص در بدنه کلی پلیس، آن را پایمال کرد. در فضای مجازی جای دیو و دلبر را عوض نکنیم.
*رئیس اداره مطالعات اجتماعی فرمانده انتظامی تهران بزرگ