جوان آنلاین: حسین رحیمی، نویسنده کتاب «لذت مطالعه: چگونه کودک خود را کتابخوان کنیم»، مدیر خانه فرهنگ رشد و فعال فرهنگی است که سالها نیز در کتابخانههای عمومی شهر تهران فعالیت داشته است.
وی در رابطه با نقش خانوادهها در کتابخوانکردن نسلهای جدید میگوید: خانواده، اولین نهادی است که هر فرد در آن عضویت دارد. ما خوب میدانیم که کتابخوانی امری فطری یا وراثتی نیست که به صورت ارثی از فردی به فرد دیگر منتقل شود، بلکه یک عادت یا موضوعی اکتسابی است که باید از دوره کودکی و خردسالی در یک فرد نهادینه شود. کودکان در مراحل اولیه زندگی هر چیزی را بر مبنای تقلید از والدین فرامیگیرند، بنابراین در خانهای که کتاب وجود دارد و پدر و مادر خود را ملزم به مطالعه کتاب در خانه میدانند، به طور معمول فرزندانی کتابخوان تربیت میشوند. قدم اول در علاقهمندکردن کودکان به مطالعه در دوره خردسالی و زمانی که کودک با کتاب به عنوان یکی از اسباببازیهای خود ارتباط برقرار میکند، برداشته میشود.
به اعتقاد رحیمی برای علاقهمندکردن کودکان و نوجوانان به مطالعه مانند هر موضوع دیگری، نیازمند استفاده از مجموعهای از فنون و شیوههای کاربردی و اثربخش برای تشویق و ایجادانگیزه در آنها هستیم تا موجب نهادینهشدن انس با کتاب و کتابخوانی شود.
کلیدهای طلایی جذب کودکان به کتابخوانی
مدیر خانه فرهنگ رشد توضیح میدهد: بنده بر اساس سالها فعالیت در کتابخانههای عمومی کتابی را با عنوان «لذت مطالعه: چگونه کودک خود را کتابخوان کنیم» تدوین و تألیف کردهام که در این کتاب مجموعهای از شیوههای کاربردی و آسان برای علاقهمندکردن کودکان به مطالعه ارائه شده است. هدف این کتاب کمک به والدینی است که علاقه دارند فرزندانی کتابخوان تربیت کنند. مطالعه این اثر میتواند راهگشا و پاسخگوی بسیاری سؤالات و دغدغههای پدران و مادران دلسوز به موضوع کتابخوانی باشد. به طور خلاصه خانواده با استفاده از دو کلید طلایی فرزندان خود را در این مسیر هدایت میکند: ابزار اول تقلید کودکان از والدین و ابزار دوم تشویق کودکان به مطالعه است.
چند کتاب خواندهایم، چند کتاب خوردهایم؟
این فعال فرهنگی کیفیت مطالعه را مقدم بر کمیت میداند و در توضیح بیشتر بیان میکند: شاید اشتباهی که بسیاری از ما در موضوع کتابخوانی و شیوه مطالعه انجام میدهیم، این است که به کمیت و تعداد کتابهای مطالعهشده بیش از کیفیت منابع مطالعاتی و کیفیت چگونگی مطالعه کتاب اهمیت میدهیم. باید در نظر داشت که در مبحث کیفیت یا کمیت در مطالعه هرگز بیهدف به دنبال افزایش کمیت در مطالعه نباشیم. اصلاً مهم نیست که چند کتاب خواندهایم بلکه مهم آن است چند کتاب خوردهایم؟ شاید تعجب کنید که بنده از لفظ خوردن کتاب یاد میکنم؟ یا اساساً خوردن کتاب به چه معناست؟ هر انسانی در طول زندگی خود کم و بیش آثاری را از نویسندگان مختلف مطالعه میکند، ولی نکته مهم، توجه به این موضوع است که چه تعداد از این آثار مطالعه شده در روح، روان، افکار و ذهن این فرد نهادینه شده و در نهایت موجبات تغییر رفتار و افکار او شده است. به اصطلاح بنده طرف کتاب را نخوانده بلکه خورده! یعنی این کتاب تمام وجود او را در بر گرفته و سالیان سال و شاید تا پایان عمر بر فکر، ذهن، اعمال و رفتار او اثر گذاشته است.
چه کتابی بخوانیم یا نخوانیم؟
از رحیمی میپرسیم چه کتابی باید بخوانیم و چه کتابی نباید بخوانیم. وی در این باره به «جوان» میگوید: برای اینکه کتابی را برای مطالعه انتخاب کنیم، باید به برخی سؤالات پاسخ دهیم تا مسیر درستی برای انتخاب کتاب مشخص کنیم. سؤال اول: به چه موضوعاتی علاقهمندیم؟ بهتر است برای مطالعه، کتابها را از میان موضوعات مورد علاقه خود انتخاب کنیم تا از مطالعه آن لذت ببریم. سؤال دوم: هدف خود را از مطالعه مشخص کنیم. به طور مثال اگر برای اوقات فراغت خود به دنبال کتاب هستیم، بهترین نوع آن کتابهای رمان و داستان است یا اگر دوست داریم در مورد سفر به شهری اطلاعات کسب کنیم، کتابی با موضوع معرفی جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی آن شهر بخوانیم. سؤال سوم: آیا سیر مطالعاتی کتابهای منتشر شده در یک موضوع واحد را میدانیم؟ باید بدانیم که هر مؤلف کتاب خود را برای مخاطب با هدف خاصی مینویسد. به طور مثال یک کتاب برای استفاده پژوهشگران تألیف شده و کتاب دیگر مباحث مقدماتی یک موضوع را برای مبتدیان بیان کرده است، بنابراین در انتخاب کتابها در یک موضوع واحد، باید به سیر مطالعاتی کتابها دقت و مطالعه کتابها را از سطح مقدماتی تا پیشرفته با رعایت سیر مطالعاتی آغاز کرد. سؤال چهارم: آیا برای انتخاب کتابها با متخصصان موضوعی و کتابداران مشورت کردهایم؟ بهترین کار پیش از انتخاب کتاب برای مطالعه، مشاوره با متخصصان کتاب و کتابخوانی و استفاده از تجربیات آنان است. اهمیت این موضوع، مخصوصاً در شروع کار آنجاست که یک انتخاب غلط در عنوان کتاب، میتواند روند مطالعه را متوقف کند، بنابراین به این موضوع باید توجه ویژهای کرد.
فواید کتاب خواندن
رحیمی درباره نقش کتاب در زندگی افراد توضیح میدهد: خواندن کتاب موهبتی با ارزش و لذتی وصفناپذیر برای هر انسانی است. کتابخوانی فایدههای بسیاری دارد که یکی از آنها پرکردن اوقات فراغت به صورت سالم است.
به اعتقاد وی، نقش کتاب در زندگی هر انسان را میتوان در ابعاد مختلفی جستوجو کرد که بخشی از آنها عبارتند از:
- کسب دانش و آموختن مطالب پرفایده و مفید در موضوعات مختلف.
- سلامت مغز و فعال نگه داشتن آن و در واقع جلوگیری از زوال عقل و آلزایمر از مهمترین کارکردهای مطالعه است.
- جهان امروز جهانی پر از استرس است. کاهش استرس و کسب آرامش از تأثیرات انکارناپذیر مطالعه محسوب میشود.
- هر چه بیشتر از مغز استفاده کنیم، حافظه بیشتر و بهتر تقویت میشود. مطالعه میتواند در این بخش کمک مهمی به ما کند.
- افراد اهل مطالعه، دایره واژگان بیشتری دارند و در ارتباطات کلامی به راحتی میتوانند از این دایره واژگان استفاده کنند.
- استفاده از تجارب دیگران، مخصوصاً زمانی که ما کتابهای انگیزهبخش میخوانیم، در افزایش انگیزه ما بسیار مؤثر است.
- کتاب میتواند به عنوان یک همراه همیشه با ما باشد. کتاب را میتوان در جیب یا کیف گذاشت و با خود به همه جا برد. میتوان آن را همه جا، در سفر، در هواپیما، در رختخواب پیش از خواب، در زیر سایهای حین استراحت و حتی در تعطیلات مطالعه کرد.
پیشنهاداتی درباره کتاب و کتابخوانی
مؤلف کتاب «لذت مطالعه...» پیشنهاداتی نیز در حوزه کتاب و کتابخوانی ارائه کرد که در ادامه میخوانید:
- تغییر رویکرد آموزشی مدارس به سمت تشویق دانشآموزان به مطالعه کتابهای غیردرسی.
- تقویت کتابخانههای مدارس و الزام دانشآموزان برای استفاده از منابع مطالعاتی کتابخانهها.
- توجه جدی به وضعیت کتابخانههای عمومی و تقویت منابع مطالعاتی آنها.
- الزام به ایجاد و راهاندازی یک کتابخانه عمومی در هر محله شهر.
- تشویق کودکان و نوجوانان کتابخوان.
- حمایت از گروهها و نهادهای غیردولتی فعال در امر کتابخوانی.
- برگزاری جشنها و ویژه برنامههای شاد و متنوع در مناسبتهای مربوط به موضوع کتاب و کتابخوانی.
- معرفی الگوهای موفق و نویسندگان فاخر کشور برای الگوسازی گروه سنی کودک و نوجوان.