جوان آنلاین: کتابخوانی یک ضرورت در زندگی انسانهاست به این دلیل که انسان نیاز مبرم به دانستن دارد و یکی از راههای افزایش دانایی، کتاب خواندن است. اگر به این موضوع باورمند شویم، یعنی انگیزه لازم برای کتابخوانی را به دست آوردهایم، اما بر اساس نظریات علمی حوزه روانشناسی، برای انجام هر کاری انسان باید انگیزش و هیجان داشته باشد، بنابراین جهت به دست آوردن هیجان لازم برای کتابخوانشدن باید نیازمندی برای دانستن و بیشتر دانستن در انسان تقویت شود. راههای مختلفی برای ایجاد و افزایش انگیزش و هیجان لازم برای کتابخوانشدن وجود دارد که یکی از مهمترین آنها درک درست میزان نادانستهها در مقابل میزان دانستهها در انسان است. این موضوع بسیار اهمیت دارد که بدانیم و بفهمیم در مقابل آنچه میدانیم، نادانستههای زیادی هم داریم که باید آنها را بدانیم و از جنبههای شکلی و محتوایی دانستههایمان بهرههای لازم را ببریم. این موارد در هر سن و سالی به صورتهای مختلف میتواند مورد فهم و درک قرار گیرد. در این زمینه راهکارهایی هم وجود دارد که بهتر است هر کسی بر اساس نیاز خود برای برخورداری و بهرهمندی از آنها تلاش کند.
جوامع بشری نیازهای مختلفی دارند تا به توسعه و پیشرفت دست یابند، بهترین کتاب و کتاب خوب کتابی است که در راه پیشرفت و توسعه فردی و اجتماعی به انسان کمک کند. هر کسی در هر سن و سالی که باشد، نیازهایی دارد که باید درباره برخورداری و بهرهمندی از آنها دانش و بینش کافی را داشته باشد. برای این منظور حتماً باید به کتاب و کتابخوانی روی آورد و بهترین کتاب برای هر کسی آن کتابی است که مجموعه دانشها و بینشهای لازم و ضروری را برای آن فرد فراهم سازد. به عنوان مثال در رشتههای عمومی و رشتههای تخصصی، یک کتاب خوب باید شرایطی را داشته باشد که آن فرد را از آن سطح داناییای که قرار دارد به سمت داناترشدن پیش ببرد. شناخت کتاب خوب وابسته به شناخت نیازمندیهای انسان برای دانستن است. هر مقدار انسان بتواند نیازمندیهای خود را برای دانستن بهتر بشناسد در شناسایی کتاب خوب نیز موفقتر خواهد بود.
اما بهترین روش کتابخوانشدن چیست؟ بهترین روش برای کتابخوانشدن برنامهریزی برای تخصیص اوقاتی برای کتابخوانی است که این موضوع میتواند به صورت فردی و اجتماعی صورت گیرد. اگر پدرها و مادرها مایل باشند فرزندانشان کتابخوان شوند، بهتر است از خودشان شروع کنند و اگر کودکان در مراحل مختلف رشد خود ببینند که پدر و مادرشان کتاب میخوانند، آنها نیز میل به کتابخوانی پیدا خواهند کرد. من بر این باور هستم که اگر پدرها و مادرها از بدو تولد فرزندانشان در شبانهروز زمانی را برای کتابخوانی در نظر بگیرند، به صورتی که کودکان نیز ببینند که پدر و مادرشان در حال کتابخوانی هستند، محال است که این کودکان در آینده کتابخوان نشوند. بر اساس اصل محرک و پاسخ در روانشناسی، این روش بسیار مؤثر و مفید خواهد بود و جریان کتابخوانی را در سطح وسیعی به جامعه سرایت خواهد داد. اگر به این روش باورمند باشیم، پس عامل و روش خوبی برای کتابخوانشدن بزرگترها نیز است، زیرا پدر و مادری را سراغ ندارید که نخواهند فرزندشان کتابخوان شود.
کتاب و کتابخوانی در دو بخش عمومی و تخصصی قابل بررسی است. رویکرد کتابخوانی به صورت عمومی را باید بر اساس هدایت عمومی و در بخش دیگر، بر پایه هدایت تخصصی در نظر بگیریم و هر یک از این موارد دارای شرایط ویژهای است که در چارچوب برنامهریزیهای عمومی و تخصصی باید تعیین و تبیین شود. نظام اولویتبندی در کتاب و کتابخوانی باید شکل گیرد تا بدانیم باید از چه نوع کتابهایی شروع کنیم و با چه کتابهایی به کتابخوانی ادامه دهیم. اولویتبندی در کتاب و کتابخوانی نیز به خودی خود نیازمند دانستن مواردی است که هر شخص باید درباره آنها بداند و برای این منظور نیز کتابهایی وجود دارد که مخاطبان خود را راهنمایی میکند. اصل اولویتبندی در کتاب و کتابخوانی باید بر اساس اصول اولیه و ثانویه مربوط به حوزههای روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی باشد و بیتردید برای دانستن این موارد باید عناصر مفهومی مربوط به اولویتبندی در زندگی فردی و اجتماعی را بدانیم. کتاب و کتابخوانی باید بر دانش و بینش انسان بیفزاید و افزایش دانش و بینش نیز باید بهبود شرایط و وضعیت سبک زندگی را به دنبال داشته باشد. دانستن و باور داشتن به این محورها میتواند راهنمای خوبی برای رویکرد هرچه بهتر و بیشتر به سوی کتاب و کتابخوانی از سوی هر فرد و اجتماعی شود.
اگر شما انسان را به یک درخت و جامعه انسانی را به یک باغ تشبیه کنید، خواهید دید که هر یک از درختان با دو مسئله روبهرو هستند: ابتدا برای رشد، به مواد غذایی، خاک، آب و نور احتیاج دارند و از طرفی دیگر، برای دفع آفات باید سم و مواد کشنده و دافع آفتها را نیز داشته باشند. اگر درختان یک باغ به طور مساوی از این امکانات برخوردار و بهرهمند نشوند، ما هیچگاه از یک باغ سالم و سرزنده برخوردار نخواهیم بود. باورم این است که کتاب خواندن و خوب کتاب خواندن و همچنین کتابهای خوب خواندن میتواند به افراد جامعه کمک کند تا هم به خوبی رشد کنند و هم در مقابل آفات انسانی و نابودگرهای جوامع بشری دوام بیاورند. اگر افراد جامعه خواهان امنیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باشند، باید هم کتاب بخوانند و هم در ترویج کتاب و کتابخوانی تلاش و کوششی خستگیناپذیر داشته باشند. زمانی ما به امنیت واقعی دست مییابیم که همه افراد جامعه به اندازه کافی از دانش و بینش برخوردار باشند و بیتردید چنین جامعهای در انتخاب روشهای درستتر برای داشتن زندگی بهتر و سالمتر کمتر دچار اشتباه و انحراف میشود. باید موضوع کتاب و کتابخوانی را به امنیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گره بزنیم تا هم مردم و هم حاکمیت در راه تضمین امنیت کشور، کتاب و کتابخوانی را بیش از پیش جدی بگیرند.