از اول هم معلوم بود کار امیر قلعه نویی در تیم ملی سخت است. حتی سختتر از ۱۵ سال قبل، اما شاید خودش هم تصور این حجم مخالفت علنی را نداشت.
قلعه نویی پانزده سال پیش فقط، با چند بازیکن مشکل داشت. همانها که خودشان را بزرگتر از سرمربی تیم ملی تصور میکردند. اما اوضاع بیرون خوب بود امیر مخالفی نداشت کارنامه پربار او در لیگ اجازه مخالفت را نمیداد.
امروز، اما مخالفان او حتی بعد از نمایش قابل قبول تیمش مقابل روسیه هم چشم در چشم او مخالفتشان را داد میزنند.
تیم ملی مقابل روسیه خوب بود. حتی میتوانست برنده باشد، اما سوت پایان بازی که شنیده شد حرفهای تکراری همیشگی هم شنیده شد، اینکه تیم اصلی روسیه نبوده و چند بازیکنشان نبوده اند. اما برخلاف تمام اینها باید اذعان داشت که ایران مقابل روسیه خوب بود، جسور و بدون ترس درست همان چیزهایی که در دو بازی تلخ جام جهانی نداشت.
شیطنتهای مخالفان ژنرال شروع شده، شعلههای ریز آن را میتوان در غیبتهای نه چندان موجه سردار آزمون و جهانبخش دید و این درست همان چیزی است که سرمربی تیم ملی باید به آن توجه داشته باشد.
تیم ملی نیازمند تغییر اساسی است. قلعه نویی اگر میخواهد موفق باشد و به سرنوشت تلخ اسکوچیچ دچار نشود باید محکم با بازیکن سالاری در تیم ملی مبارزه کند. کاری سخت، اما شدنی که ژنرال از عهده آن بر میآید. هیچ بازیکنی نباید حاشیه امنیتی به اسم حضور دائمی در ترکیب تیم ملی داشته باشد.
قلعه نویی برای گام برداشتن در این مسیر سخت نیازمند حمایت است، حمایت فدراسیون، حمایت رسانهها و حمایت هواداران، بازی با کنیا در پیش است، دیداری ظاهرا دوستانه، اما حساس برای قلعه نویی، خارجی پسندان چشم دو خته اند که باخت ایران با قلعه نویی را ببینند و این وظیفه تمام آنهایی که دل در گرو پیروزی ایران و ایرانی دارند را سختتر میکند.
شکی نیست که میتوان با اتکا به دانش و توانمندی داخلی پیروزیهای بزرگی را رقم زد. امیر قلعه نویی در ابتدای این مسیر سخت است پس او را تنها نمیگذاریم.