اخباري كه اين روزها در خصوص پرونده كالدرون شنيده ميشود و مشكلي كه براي باشگاه پرسپوليس به واسطه بدهي به اين مربي ايجاد شده باز هم حكايت كهنه سوءمديريت حاكم بر فوتبال ايران است.
این رسم فوتبال ايران شده، گرهاي را كه با دست باز ميشود به دندان بگيرند و دستآخر هم نتوانند به موقع و به درستي آن را باز كنند تا هم آبرو و حيثيتمان به باد برود و هم ميلياردميليارد از بيتالمال به هدر و تازه اين تنها يك قسمت كار است و قسمت بعدي برميگردد به محروميتهايي كه در همين پروندهها نصيب باشگاههاي ايراني شده، ميشود و خواهد شد.
پرسپوليس با مشكل جذب بازيكن خارجي مواجه است، موضوعي كه اعتراض يحيي گلمحمدي، سرمربي سرخها را هم در پي داشته، اما پرونده مفتوح كالدرون كه مدتها پيش از اين ميشد راحتتر و با مبلغ پايينتر آن را بست، حالا به استخواني در گلو تبديل شده كه نه ميتوان فرو بردش و نه برگرداندش. پرسپوليس با مشكل روبهروست، اما اول بايد مشكلي را حل كند كه ميراث مديران قبلي اين باشگاه براي مسئولان امروز است. همان مديراني كه كالدرون را به بهانههاي واهي پس زدند و در عقد قرارداد با او هم دقت نكردند تا امروز ميراث شومشان به معضل بزرگ قهرمان پنج دوره گذشته ليگ برتر تبديل شود.
مسئله درست همينجاست؛ امروز اوضاع پرسپوليس خراب است و فردا اين معضل براي رقيب پيش ميآيد، چرا؟ چون هيچكس پاسخگو نيست. هيچكس هم پيدا نميشود كه مثلاً از مديران قبلي پرسپوليس سؤال كند که چرا عذر كالدرون را خواستيد و بعد از دو سال هنوز بدهي او را پرداخت نكردهايد. همين حالا استقلال كه سرمست از دو پيروزي خوب ابتداي فصل است بايد خطر شكايت دياباته را جدي بگيرد، ولي خب ظاهراً قرار نيست از اين همه اتفاق مشابه و تكراري درس بگيريم و همچنان در بر همان پاشنه ميچرخد.
با نگاهی وسيعتر به خود فدراسيون ميرسيم كه در پرونده ويلموتسگيت متهم است و همين امروز و فردا حكم بدهي چندده ميلياردي آن صادر ميشود، اما نه آقايان متهم پرونده ابايي دارند و نه آقايان فعلي فدراسيوننشين تلاشي انجام ميدهند. اين روند ادامه دارد و تا وقتي كه فساد اينقدر گسترده است كه حتي كنفدراسيون فوتبال آسيا هم مدارك جعلي باشگاههاي ايراني در تسويهحسابهاي بينالمللي را قبول و مجوز حرفهاي بودن آنها را امضا ميكند نبايد اميدي به اصلاح اين ساختار غلط و فاسد داشت.
امروز پرسپوليس اسير يك حاشيه خودساخته ديگر است. همه خوب به ياد دارند كه كالدرون، جوانمردي را در حق پرسپوليس تمام كرد، وقتي كه بهرغم تمامي بيمهريهاي مديريت وقت به پرسپوليس زمان داد، ولي در اين سو اتفاقي رخ نداد تا صبر مرد آرژانتيني تمام شود و حالا براي گرفتن پولش، پرسپوليس را با مشكل مواجه كند. پولي كه آماده است، اما باز هم به سبب تحريمهاي بانكي قادر به پرداخت آن نيستيم.
حال سؤال مهم این است که چه زماني قرار است نقطه پايانی بر اين جريان گذاشته شود. تا كي قرار است سرخابيهاي وابسته به بيتالمال اينگونه با مديران نامديرانشان هزينهتراشي كنند و براي فوتبال باشگاهي مشكل به وجود آورند و هيچ اتفاقي رخ ندهد! بدهي كالدرون بالاخره پرداخت ميشود، آن هم با تمام سود و ضرر و زیانش، اما همانطور كه گفتيم دير نيست كه پروندهاي جديد يا براي همين پرسپوليس يا براي استقلال باز شود و باز هم اتفاقات امروز پرسپوليس تكرار شود.
اين حاصل فوتبالي است كه با زدوبند و پروندهسازي و جعل مدرك در فدراسيونهاي قبلي به اينجا رسيده و معلوم نيست حالا كه چشم به «خوبان عالم» دارد و حتي از خط قرمزها هم عبور کرده، سرنوشت آن به كجا خواهيد رسيد.