دکتر مهدی نصرتی در کانال تلگرامی خود نوشت: پنجمین قهرمانی متوالی پرسپولیس را به طرفداران تبریک میگویم. دوست عزیزم، دکتر علی سرزعیم در کانالش نوشته بود: «این پاداش (پاداش ۸۰ میلیونی به بازیکنان پرسپولیس پیش از قهرمانی) هیچ صدایی را بلند نمیکند، ولی همان برای هیئتمدیره بانک تجارت اینهمه هیاهو ساخت. وقتی ارزش یک مدیر اقتصادی کمتر از یک فوتبالیست است، تخصیص استعدادها غیربهینه میشود». مقایسه خوبی است، ولی نتیجهگیری، غلط است. به نظرم مشخص است که ایراد و تفاوت در کجاست:
۱- بازیکن تیمی مثل پرسپولیس در یک فرآیند نسبتاً رقابتی و نسبتاً مبتنی بر شایستهسالاری انتخاب میشود (هرچند فضای فوتبال هم بدون رانت و رابطه نیست)، ولی من یادم نمیآید تا به حال هیچ بانک دولتی یا خصوصی برای انتخاب هیئتمدیره، فراخوان داده باشد* و عموماً فرآیند انتخاب، یک فرآیند رانتی یا حاصل بدهبستان یا در بهترین حالت حاصل اعتماد و شناخت شخصی مقامات سیاسی از افراد است.
همیشه این سؤال وجود دارد که چرا منِ نوعی عضو هیئتمدیره شرکتهای دولتی و خصولتی نیستم؟ ولی برای عضویت در باشگاه پرسپولیس تا به حال چنین سؤالی به ذهنم نرسیده، چون میدانم قابلیتم در چه حد است!
۲- عملکرد فوتبالیستها کاملاً شفاف و قابل قضاوت است و مستقیماً هم روی وضعیت تیم، اثر دارد. اگر بازیکن خوب گل بزند، خوب تکل بزند و خوب دفاع کند، نتیجه مستقیمی روی موقعیت تیم دارد. بازیکن اگر دو تا بازی خوب کار نکند، فشار افکار عمومی خواهان تعویضش میشود، ولی در مورد هیئتمدیره بانکها اینگونه نیست. حتی سودهای این بانکها هم عمدتاً سودهای غیرعملیاتی و حاصل جهش نرخ املاک و نرخ ارز و... است!
بهطور خلاصه تأثیر بود و نبود بازیکن در عملکرد تیم کاملاً مشهود است، اما درباره هیئتمدیره بانکها چنین نیست.
۳- قدر و قیمت بازیکنان در بازار جهانی فوتبال، نسبتاً شفاف است. بازیکنی مثل مهدی طارمی (بازیکن سابق پرسپولیس) در سطح جهانی ۲۰۰، ۳۰۰ میلیارد تومان قیمت دارد. بازیکنهای فعلی پرسپولیس میتوانند در کشورهای دیگر، دستمزدی در حدود دستمزد فعلی خود را دریافت کنند و باشگاه برای حفظ آنها، باید دستمزدهای رقابتی پرداخت کند.
اما در خصوص هیئتمدیره خصولتیها، عموماً برای هریک از کرسیها، دهها فرد با همان قابلیتها را میتوان جایگزین کرد. خیلی از هیئتمدیرههای محترم شرکتهای دولتی و خصولتی، اگر در این سمتها نباشند، بعید است از عهده اداره یک بقالی هم بربیایند.
۴- پاداش بازیکنان پرسپولیس بهعنوان محرک و با هدف انگیزه دادن پیش از بازی نهایی پرداخت شده است. اما پاداش بانک مذکور در پایان دولت قبلی و پیش از استقرار قوه مجریه جدید است که احتمالاً با روی کار آمدنش، کرسیهای رانتی هیئتمدیرهها نصیب افراد جدید خواهد شد.
البته من نه مدافع بذل و بخشش بیحساب در فوتبال هستم و نه مخالف پاداش به مدیران موفق اقتصادی. بحث هم بر سر حق و ناحق بودن این پاداشها نیست، بلکه درباره حساسیت و واکنش مردم است. معتقدم نباید رفتارها و مواضع عموم مردم را دستکم گرفت. معمولاً در حرفهای مردم، رگههایی از حکمت و حقیقت وجود دارد، هرچند که شاید ظاهر لحنشان عوامانه باشد. در این باره در آینده بیشتر خواهم نوشت.
*پینوشت پس از تحریر: ظاهراً بعضی بانکها، آگهی فراخوان برای هیئتمدیره منتشر میکنند، که شرط مهمش موافقت کتبی ۵ درصد سهامداران است. ممنون از دوستانی که تذکر دادند.