سرویس سیاسی جوان آنلاین: گذشت نزدیک ۴۰ سال از قطع روابط سیاسی ایران و امریکا و تجربه مواجهه با دولتهای دموکرات و جمهوریخواه در ادوار مختلف تاریخی تجربه کافی در اختیار سیاستگذاران نظام جمهوری اسلامی برای درک تاثیرگذاری تغییر دولت بر سیاست خارجی واشنگتن گذاشته است، کما اینکه در مسئله برجام و به رغم اعلام رسمی «هیلاری کلینتون» نامزد دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری امریکا در سال ۲۰۱۶ پیرامون پایبندی به این توافق، برخی صاحبنظران عرصه سیاست خارجی در واشنگتن همچون جان کری وزیر خارجه اسبق این کشور خروج امریکا از برجام را سرنوشت محتوم توافق فوق میدانستند؛ کاری که آن را دولت ترامپ تنها با سر و صدا و جنجال بیشتری انجام داد.
با وجود تجربیات فراوان باز هم بحث انتخابات ریاست جمهوری امریکا در آبان ماه و احتمال تغییر دولت ترامپ به نقل محافل سیاسی در تهران تبدیل شده است. اگر چه موضع رسمی دولت بیاهمیت بودن این تغییر برای تهران است، اما نگاهی به موضعگیریهای جریان رسانهای مرتبط با یک جریان خاص و اظهار نظر برخی فعالان اقتصادی نشان میدهد اتفاقاً امیدواری بالایی برای روی کار آمدن دموکراتها در واشنگتن و بازگشت امریکا به برجام وجود دارد، البته این امیدواری با در نظر گرفتن برخی اظهارات «جو بایدن» کاندیدای اصلی دموکراتها درباره ضرورت بازگشت امریکا به برجام چندان بیاساس به نظر نمیرسد، اما برای پیشبینی دقیقتر نگاهی به نظرات حلقه اصلی مشاوران بایدن در عرصه سیاست خارجی و اسناد حزب دموکرات ضروری به نظر میرسد.
مشاوران بایدن چه میگویند
نگاهی کلی و گذرا به رسانههای غربی نشان میدهد اظهار نظرهایی که در این باره از سوی تیم مشاوران بایدن صورت گرفته، بسیار محدود است، اما در جدیترین آن گزارش چند روز پیش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه خبری «اکسیوس» در مطلبی مفصل به بررسی اولویتهای احتمالی دولت بایدن از نگاه مشاوران وی در حوزه سیاست خارجی پرداخت.
در این گزارش نظرات اشخاصی همچون «آنتونی بلینکن» مشاور بایدن در امور امنیت ملی، «سامانتا پاور» نماینده اسبق امریکا در سازمان ملل، «سوزان رایس» مشاور اوباما در امور امنیت ملی و «تام دونیلون» از اعضای شورای امنیت ملی امریکا بیان شده است که به احتمال زیاد ستون فقرات دولت احتمالی دموکراتها در حوزه سیاست خارجی را تشکیل خواهند داد.
در این گزارش علاوه بر بحثهایی همچون بازگشت امریکا به پیمانهای بینالمللی و تقویت همکاریهای نظامی، امنیتی و اقتصادی با شرکای اصلی این کشور تنها یک خط به ایران اختصاص یافته است و بر این اساس ادعای «زمان مورد نیاز ایران برای ساخت سلاح هستهای» مهمترین اولویت دولت بایدن درباره نظام جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. جمله «زمان مورد نیاز ایران برای ساخت سلاح هستهای» بیان جدیدی از موضوع قدیمی «زمان گریز» است که در مذاکرات دو ساله برجام هم مدتزمان زیادی برای حل و فصل اختلافها بر سر آن اختصاص یافت. برای درک اینکه در اولویت گرفتن «زمان گریز» چه معنایی برای ایران در سیاست خارجی دولت احتمالی دموکراتها خواهد داشت، باید ابتدا نگاهی به مفهوم و پیشینه آن بیندازیم.
مفهوم زمانگریز در برجام
در سال ۲۰۱۳ میلادی و زمانی که بر سر اولین معادله اساسی برجام یعنی محدود کردن توانمندیهای هستهای ایران و در مقابل برداشتن تحریمهای اقتصادی تفاهم حاصل شد، اولین سؤال جدی بر سر میز مذاکره این بود که دامنه این توانمندیها باید تا چه اندازه باشد تا امکان یک توافق جامع حاصل شود.
طبق اطلاعات امریکا و کشورهای غربی، ایران دو توانمندی جدی برای گذر از خطوط قرمز توانمندی هستهای داشت؛ یکی از آنها تکمیل تحقیقات رآکتور آب سنگین خنداب اراک بود که به ایران امکان تولید پلوتونیوم را میداد و دیگری توان غنیسازی در سایتهای هستهای نطنز و فردو بود.
درباره رآکتور آب سنگین اراک تقریباً یک راه علمی برای کاهش نگرانیهای احتمالی درباره کاهش تولید پلوتونیوم در عین حال حفظ توانمندیهای علمی مورد نیاز آن برای ایران وجود داشت، اما در خصوص توان غنیسازی ایران موضوع کمی پیچیدهتر بود.
نکتهای که درباره مطرح شدن مفهوم زمان گریز بعد از مذاکرات ژنو وجود داشت، این بود که رژیم صهیونیستی اصلیترین ایدهپرداز چنین ایدهای درباره توانمندی هستهای ایران بود و جان کری وزیر خارجه اسبق امریکا به صراحت طی مصاحبهای در سال ۲۰۱۵ این نکته را بیان کرد.
طبق نظر اولیه امریکاییها غنیسازی ایران باید به میزان «هزارو ۵۰۰ سو» کاهش پیدا میکرد تا فاصله تخمینی با تأمین مواد مورد نیاز برای ساخت ادعایی یک بمب هستهای از سوی تهران به دو سال کاهش پیدا کند. این عدد به هیچ عنوان مورد قبول ایران قرار نگرفت و پس از کش و قوسی یک ساله دو طرف روی حفظ ظرفیت «۶ هزارسو» توان غنیسازی در طول ۱۰ سال به توافق رسیدند.
ایران تا یک سال پیش و با وجود خروج امریکا از برجام و بازگشت تحریمهای اقتصادی به این تعهد پایبند باقی مانده بود، اما در نهایت با ادامه بدعهدیهای امریکا شروع به افزایش توانمندیهای هستهای خود کرده و با راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفتهتر هم اکنون به توانی نزدیک حدود «۱۱ هزار سو» برای غنیسازی دست یافته است.
این افزایش توانمندی علاوه بر امریکاییها موجب نگرانی رژیم صهیونیستی نیز شده است، به گونهای که رئیس موساد در گزارشی به «کنست» رکن قانونگذاری این رژیم، راهاندازی دستگاههای غنیسازی جدیدتر توسط ایران را یک توانمندی جدی برای بر هم زدن بازی عنوان میکند.
دموکراتها در اندیشه دائمی کردن محدودیتهای فنی
با در نظر گرفتن شرایط فوق به نظر میرسد مهمترین اولویت احتمالی دولت بایدن حفظ خطوط قرمز سابق و بازگشت توان هستهای ایران به شرایط قبل از خروج امریکا از برجام است.
این اولویت دو بعد عملیاتی مهم دارد. اول آنکه ایران از راهاندازی دستگاههای جدید غنیسازی همچون دست بکشد و همچنان با ماشینهای قدیمیتر به غنیسازی مشغول باشد و دوم آنکه محدودیت اعلامی برجام بر سر افزایش میزان و کیفیت غنیسازی در ایران موسوم به بند «غروب برجام» طولانیتر شود. هر دو درخواست علاوه بر اینکه میتواند پیشرفت برنامه هستهای ایران را با مشکل روبهرو کند، حقوق اصلی مندرج در برجام برای ایران را هم زیر پا خواهد گذاشت، از این رو اجرایی شدن آنها مستلزم مذاکره مجدد بر سر تغییر مفاد برجام هم میشود.
با این تحلیل میتوان سخنان چندی پیش «بلینکن» (مشاور بایدن) در خصوص ادامه فشار تحریمی بر ایران تا زمان بازگشت مجدد تهران به برجام را درک کرد. در حقیقت برنامه اصلی دموکراتها بازگشت به برجام به شرط موافقت تهران با قیودی است که محدودیتها در خصوص زمان گریز برنامه هستهای ایران را دائمی کند، البته این شروطی است که تنها در خصوص برنامه هستهای ایران ذکر شده و به طور حتم دولت بایدن در فکر مطرح کردن مذاکرات جدیتر بر سر توسعه برنامه موشکی ایران و همچنین فعالیتهای تهران در عرصه منطقهای است که در هر دو مورد تهران با جدیت در این باره مخالفت کرده است.
انتخاباتها بر سیاست خارجی واشنگتن بیتأثیر است
شاید حسن ختام این بحث اظهار نظر رسانهای دیگری باشد که به تاثیر انتخاباتهای داخلی امریکا بر سیاست خارجی این کشور میپردازد.
بردلی بلیکمن مشاور «جورج بوش» رئیسجمهور اسبق امریکا در مصاحبه با شبکه خبری العربیه در پاسخ به این سؤال که آیا با تغییر دولت کنونی امریکا احتمال تغییر در سیاستهای امریکا در قبال ایران وجود دارد، میگوید: امور بینالملل با انتخابات در امریکا تغییر نمیکند، مگر آنکه بحرانی وجود داشته باشد. ایران امروز در وضعیت بهتری نسبت به شرایطی که در ماه نوامبر تحت ریاست جمهوری ترامپ خواهد بود، قرار ندارد و در صورتی که ترامپ بار دیگر انتخاب شود، شرایط بدتر خواهد شد. شاید همین اظهار نظر در کنار گزارش اخیر «اکسیوس» به خوبی چشماندازی از دولت احتمالی دموکراتها در واشنگتن ارائه دهد.