شعار اصلی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ «اول امریکا» بود؛ شعاری که بعد از پیروزیاش در آن انتخابات همچنان محور تبلیغات او بود و حتی در مراسم سوگند ریاست جمهوری هم آن را تکرار کرد. این شعار برای برخی از رأیدهندگان جذاب بود، زیرا حس ملیگرایی آنها را تحریک میکرد به خصوص اینکه با مایههای نژادپرستانه همراه بود، اما برای تحلیلگران دستکم گنگ و مبهم بود، زیرا دقیقاً نمیدانستند ترامپ با این شعار میخواهد چه کند. حالا ترامپ ماههای آخر از این دور ریاست جمهوریاش را سپری میکند و با خارج کردن امریکا از پیمانها و معاهدات بینالمللی، منظورش را از شعار «اول امریکا» روشن ساخته و معلوم شده که امریکای او با یکجانبهگرایی افراطی از هر وقت دیگری تنهاتر شده است.
این یکجانبهگرایی با معاهده اقلیمی پاریس مشهور به توافق پاریس شروع شد که ترامپ فقط شش ماه بعد از ورودش به کاخ سفید از این معاهده خارج شد. پیمان تجاری و سرمایهگذاری ترانس-آتلانتیک، پیمان تجاری اقیانوس آرام یا شراکت ترانس-پاسیفیک، برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام، قرارداد تجارت آزاد امریکای شمالی مشهور به نفتا، معاهده تجارت تسلیحات و پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد فهرست بلند پیمانهایی است که ترامپ امریکا را از آنها خارج کرده و حالا نوبت به معاهده آسمانهای باز رسیده که ترامپ در ۲۱ مه قصد خود را برای خروج از این معاهده بیان کرد و وزارت دفاع امریکا هم در روز بعد خروج امریکا را از آن اعلام کرد. این پیمان سه دهه قبل به همراه روسیه و کشورهای اروپایی منعقد شد و به ۳۴ کشور عضو آن اجازه میدهد با پروازهای جاسوسی بر فراز قلمرو یکدیگر، فعالیتهای نظامی را زیر نظر داشته باشند تا مطمئن شوند که اقدامی علیه آنها انجام نمیشود. در واقع، این پیمانی اعتمادساز است که به عنوان یکی از سازوکارهای اصلی برای حفظ صلح شناخته میشود، اما ترامپ مثل پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد، این بار هم روسیه را متهم به نقض این پیمان کرد تا بتواند بهانهای برای خروج از آن داشته باشد. گفته میشود که او سه سال قبل و به دلیل یکی از پروازهای روسیه بر فراز املاکش خشمگین شده بود و از آن موقع به صورت جدی قصد خارج کردن امریکا از این پیمان را داشته است.
به هر صورت، خروج امریکا از معاهده آسمان باز مثل پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد به صورت مستقیم تأثیر منفی بر امنیت اروپا دارد. اروپاییها با تکیه بر این پیمان میتوانستند تحرکات نظامی روسیه را از آسمان زیر نظر داشته باشند، اما حالا ترس از این دارند که روسیه مثل آن پیمان در این مورد هم مقابله به مثل کند و از این پیمان خارج شوند. خروج روسیه به معنای سقوط کامل این معاهده است و رقابتهای جاسوسی از فضا در دوران جنگ سرد دوباره از سر گرفته میشود. این موضوع با توجه به پیمان کاهش تسلیحات هستهای مشهور به استارت نو اهمیت بیشتری پیدا میکند، زیرا مهلت این پیمان کمتر از یک سال دیگر به پایان میرسد و اگر هم این پیمان به سرنوشت دیگر پیمانها مبتلا شود، دیگر هیچ ساز و کاری برای کنترل تسلیحات استراتژیک وجود نخواهد داشت و اروپا از حالا خطر بازگشت رقابت تسلیحاتی جنگ سرد را احساس میکند. نکته جالب توجه اینجا است که ترامپ در همه این موارد خارج کردن امریکا از پیمانها وعده پیمان جدید و «بهتری» داده، اما به جز نفتا به توافق جدیدی دست نیافته و روشن است که در سه پیمان استراتژیک منع موشکهای هستهای میانبرد، آسمانهای باز و نواستارت نمیتوان به راحتی جایگزینی برای آنها ایجاد کرد. ترامپ با خارج کردن امریکا از این پیمانهای استراتژیک در عمل چارچوبهای امنیت بینالملل را به هم زده و با توجه به اینکه متحدان امریکا در هیچ یک از این اقدامات موافق او نبودهاند و به صورتی یکجانبه اقدام به خروج امریکا کرده بود، امریکا را بیش از هر زمانی تنها کرده است. شاید ترس از این تنهایی است که سناتورهای دموکرات ادوارد جی مارکی و جیمی پانتا به فکر افتادهاند تا با ارائه لایحهای در مجلس سنا اختیارات ترامپ را برای زیر پا گذاشتن توافقات بینالمللی محدود کرده و خروج امریکا از این توافقات را منوط به رأی کنگره کنند، اما همچنان که در مورد لایحه محدودیت اختیارات جنگی رئیسجمهور دیده شد، این اقدام هم به جایی نخواهد رسید، زیرا ترامپ تا آن حد حزب جمهوریخواه را به گروگان گرفته که سناتورهای جمهوریخواه جرئت مخالفت با او را ندارند و او همچنان به شعار اول امریکای خود عمل میکند!