اکران "تابستان همان سال" با موج مثبتی از سوی منتقدان مواجه شد و بسیاری از تماشاگران کیفیت بالای فیلم را ستودند.
علی اوجی تهیهکننده این فیلم اظهار داشت: همیشه زحمت ما روی دوش اهالی رسانه است و از شما تشکر میکنم. امیدوارم فیلم را دوست داشته باشید.
اوجی درباره فعالیتش در حوزه سینمای عامهپسند و سرگرمیساز و حضورش در فیلمی جدی و دغدغهمند گفت: من سالها در سینمای عامهپسند کار کردهام، ولی سلیقهام من را به سمت جنس متفاوتی سوق داده است. من برای اینکه خرج بسیاری از فیلمها را در بیاورم خیلی اوقات دنبال سرگرمی رفتهام. من کیف میکنم با آدمی مثل کلاری کار کردم و لحظه لحظه فیلم برایم مستر کلاس بود و از دقت و ظرافت ایشان لذت بردم. فریم به فریم فیلم فکر شده بود و آقای کلاری فیلمبردار با آقای کلاری کارگردان تفاوت دارد و اتفاق بینظیری در سینما هستند.
در ادامه محمود کلاری کارگردان تابستان همان سال گفت: من قبلاً به نوعی آن طرف صحنه بودم و روزگاری عکاس بودم و در نشریات کار میکردم و اکنون این طرف صحنه هستم. در همین ابتدای برنامه از شما بابت صدای بد پخش فیلم در سالن عذرخواهی میکنم.
کلاری ضمن گلایه از نظم برگزاری جشنواره تاکید کرد: امروز روز دوم جشنواره است و امیدوارم مجریان برگزاری جشنواره نظمی به این نمایشها دهند تا فیلمها درستتر دیده شوند. دقیقه ۲۰ فیلم هنوز افراد در سالن رفت و آمد میکردند.
وی ادامه داد: این همه در جشنوارههای مختلف در جهان شرکت کردهایم و من تاکنون چنین چیزی ندیدهام و افراد پس از پخش فیلم دیگر حق ندارند وارد سالن شوند.
کلاری همچنین تصریح کرد: اگر افراد نریشن اول فیلم را نشوند، متوجه داستان نمیشوند. واقعیت امر این است که من سعی کردم در این فیلم قصهگو باشم؛ دقیقاً مانند مادربزرگ خودم. همچنین تلاش کردم ۹۰ دقیقه برای مخاطبان قصه تعریف کنم، زیرا در سینمای ما اکنون قصهگویی رنگ باخته است؛ و درنهایت باز از شما عذرخواهی میکنم البته شاید عذرخواهی وظیفه و کار من نباشد.
وی درباره ساخت تکپردگی و خاطرهمحور بودن فیلم و ریتم کند آن همچنین گفت: هیچ تدبیری برای ریتم کند یا تند فیلم نداشتیم. براساس تجربه ۴ دهه ارتباط با افراد مختلف و آموختن از هر آنها، فکر کردم که در ارتباط با موضوع باید فیلم ساخت و ریتم تند و کند به برداشت مخاطب روز بستگی دارد. این را از من بشنوید که دستکاری در این مقوله به فیلم ضربه میزند. فیلمی که فطرت کندی دارد، هیچگونه تند نمیشود و فیلم با مضمون و محتوای هر سکانس ریتم میگیرد.
کلاری ادامه داد: بافت قدیمی شهر درحال خراب شدن است. من متولد تهرانم و ریشهمان برای شمال ایران است. با شعر نیما فیلم را شروع کردم و مضمون اصلی فیلمم را همین شعر تشکیل میدهد. پدربزرگم با نیما همشهری بود و ایشان از آنجا به تهران آمد. بافت قدیمی تهران دارد جایش را به معماری جدید میدهد و الان این اتفاق افتاده است.
این فیلمبردار پیشکسوت بیان کرد: آن الفت، مناسبات و آن جنس از روابط رنگ باخته و این مناسبات بین مادربزرگ، مادر و فرزند و درسهایی که در طول فیلم از شخصیتها میگیریم جهانی تصویر میکند که به سالیان رشد ما مربوط میشود. ما سعی کردیم در آن مسیری که در وجودمان شکل گرفته، حرکت کردیم، ولی امروز آن رنگ باخته است.
کلاری افزود: فیلم زحمات زیادی داشت. از ساختن خانه بگیرید تا چیزهای دیگر. قرار بود اواخر تابستان شروع کنیم بعد فیلم به اول زمستان رفت و دی ماه فیلمبرداری را شروع کردیم. ما صحنه زندان را میگرفتیم بیرون برف میآمد و به خاطر آن کار را چند روز تعطیل کردیم و زحمت زیادی کشیدیم تا این حس به وجود بیاید اتفاقات فیلم در تابستان افتاده است.
سميرا حسنپور نیز درباره حضورش در این فیلم گفت: خیلی خوش شانس بودم که اولین بار در سینما مقابل دوربین آقای کلاری قرار گرفتم و بسیاری از ایشان یاد گرفتم. نقش مادر عطا که من ایفاگر نقشش بودم مربوط به زمانی است که ما در آن زندگی نمیکنیم. این زن غربت و تنهایی دارد و درونی بودنش خیلی به نقش کمک میکند. خیلی به چیزهایی که به درونی کردن نقش کمک کند، فکر کردم و از بازی در این نقش لذت بردم.