دفاع مقدس
خاطراتی از روز آزادسازی خرمشهر در گفت‌و‌گوی «جوان» با یک رزمنده حاضر در عملیات الی‌بیت‌المقدس
رزمنده‌هایی که در لحظات اولیه به حاشیه اروند رسیده بودند، می‌بینند آنجا پر از کلاهخود‌های آهنی و اسلحه نیرو‌های دشمن به صورت انبوه روی زمین ریخته شده است. عراقی‌ها این اجسام سنگین و حتی لباس‌های‌شان را درمی‌آوردند تا راحت‌تر روی آب شناور شوند. رزمنده‌های ما به نیرو‌های دشمن که در داخل آب شنا می‌کردند، شلیک نمی‌کردند...
فتح خرمشهر و تغییر معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی
تا قبل از اینکه ایران بتواند خرمشهر را پس بگیرد، همواره در رسانه‌های خارجی از عراق به عنوان طرف پیروز جنگ نام برده می‌شد، اما آزادسازی خرمشهر این نگاه را به کلی تغییر داد. ایران در جبهه حساس و استراتژیک جنوب به مرز‌های بین‌المللی رسید و از همان زمان زمزمه‌ها برای ورود عن قریب رزمندگان به داخل خاک عراق به گوش رسید
گفت‌وگوی «جوان» با خواهر شهید سیدحمید رضا لاله‌پرور که پیکرش بعد از مدتی مفقودی در خرداد ۶۷ تشییع شد
وقتی پدرم از یافتن پیکر حمیدرضا ناامید می‌شود، کنار رودخانه با خودش نجوا می‌کند. یکی از محلی‌ها به او می‌گوید ما حدود ۲۰ روز پیش پیکری را پیدا کردیم و، چون آب خیلی سرد بود، پیکر سالم مانده بود. به ژاندارمری اینجا اطلاع دادیم و آنها آمدند پیکر را بردند. فکر نمی‌کردیم این پیکر از بچه‌های سپاه باشد برای همین به سپاه اطلاع ندادیم
شروع مرحله چهارم عملیات الی‌بیت‌المقدس در اول خرداد ۱۳۶۱
خوشحالی نیرو‌های عراقی خیلی طول نکشید و با آغاز مرحله چهارم عملیات، ارتباط بین نیرو‌های عراقی در هر دو سوی مرز قطع شد. چند هزار سرباز دشمن داخل خرمشهر به محاصره افتادند. خبرنگاران خارجی که تنها چند روز قبل از روحیه بالای عراقی‌ها گزارش تهیه کرده بودند، حالا با تعجب شکست آنها را مخابره می‌کردند
۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۵ سالروز اشغال دوم مهران از سوی بعثی‌ها
سال‌های برتری ایران در جنگ طولانی‌ترین بخش از دفاع مقدس را شامل می‌شوند. ابتدای جنگ عراق دست برتر را داشت و یک سال بعد این برتری را از دست داد. سپس ایران شروع به حملاتی کرد که صرف نظر از میزان موفقیت آنها تا اواخر سال ۶۶ این برتری را در حالت هجومی حفظ کرده بود
خاطراتی از شهید اسماعیل شعبانی در گفت‌و‌گو با همرزم و برادر شهید 
در عملیات کربلای ۲، ۱۱ شهید مفقودالاثر از بچه‌های بخش کومله در منطقه جا مانده و اسماعیل هم در بین آنها بود. خانواده‌ها تا سال‌ها چشم انتظار بازگشت پیکر عزیزانشان بودند. این چشم انتظاری تا پنج سال بعد از پایان دفاع مقدس طول کشید. سال ۱۳۷۲ پیکر اسماعیل از سوی گروه‌های تفحص شناسایی شد و به خانه برگشت
گفت‌وگوی «جوان» با جعفر جهروتی‌زاده، فرمانده تخریب لشکر ۲۷ و از رزمندگان حاضر در عملیات الی‌بیت‌المقدس
در فتح خرمشهر وظیفه حاج احمد و نیروهایش این بود که همه راه‌های مواصلاتی به خرمشهر را ببندند. الی بیت المقدس در چهار مرحله عملیات اتفاق افتاد. در مرحله اول به جاده آسفالت اهواز - خرمشهر رسیدیم، در مرحله دوم رسیدیم به دژ محلی و مرز را بستیم، در مرحله سوم به سمت شلمچه حرکت کردیم و در مرحله چهارم تمام راه‌های مواصلاتی را روی دشمن بستیم
گفت‌وگوی «جوان» با سعید ریاضی‌پور، از رزمندگان دفاع مقدس پیرامون خاطراتی از ۳ فرمانده شهید دفاع مقدس
وقتی خبر شهادت مهدی باکری را به احمد کاظمی دادم، دیدم زانو‌های حاج احمد لرزید و خم شد. بعد کناری رفت و کمی در خودش فرو رفت، اما به یکباره ایستاد و نماز خواند. در آن سن و سال پیش خودم فکر می‌کردم الان چه وقت نماز خواندن است؟ اما این همان نماز دو رکعتی عشق بود...
گفت‌وگوی «جوان» با پدر و خواهر شهید قهرمان ابوالفضلی زنجانی از شهدای عملیات الی‌بیت‌المقدس که پیکر فرزندش را بعد از ماه‌ها تفحص به خانه آورد 
قهرمان احترام زیادی برای من و مادرش قائل بود. او نمونه خانه‌ام بود. اهل مسجد، عبادت، مراسم‌ها و هیئت‌های مذهبی بود. روحیه انقلابی داشت. خیلی به خواندن قرآن و آموزش آن علاقه داشت و همه امورات مسجد تا زمانی که راهی جبهه نشده بود با قهرمان بود. بچه‌های محل را به مسجد می‌آورد و به آنها قرآن آموزش می‌داد
ماجرای یک عکس یادگاری به روایت جانباز دکتر عباس شهدی
روحیه بچه‌ها به خاطر شرکت نکردن در عملیات بهم ریخته بود. خصوصاً که در حین عقب نشینی بین گل‌و‌لای، افتان و غلتان طی مسیر می‌کردیم و خمپاره‌های بعثی‌ها هم از سمت کوه‌های گردرش و قامیش به سمت ستون گردان سرازیر می‌شدند. بالاخره حوالی ظهر به منطقه دور از دسترس خمپاره و تیربار بعثی‌ها رسیدیم و مقابل قله قامیش عراق مستقر شدیم