جوان آنلاین: روز گذشته سی و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان با میزبانی پرحرف و حدیث شهر اصفهان و البته با حواشی و اتفاقات قابل تأملی به پایان رسید. متأسفانه با وجود اهمیت راهبردی و استراتژیک سینمای کودک و نوجوان، توجه و تولیدات مرتبط با این طبقه سنی بسیار کم شده، تا جایی که مسئولان برگزاری برای انتخاب اثر و برپا کردن سالانه این رویداد، دچار چالش شدهاند. در حالی که همه کشورهای دنیا معطوف به آیندهنگری و حفاظت و صیانت از فرهنگ، تمدن و ارزشهای اجتماعی خودشان برنامهریزیهای مدون و بلندمدتی را برای تولید محتوا و آثار ارزشمند در این عرصه دارند، مسئولان سازمان فارابی به عنوان متولیان برگزاری جشنواره کودک و نوجوان همچنان درگیر مجاب کردن برخی مدیران و کارمندان میانی دستگاههای حاکمیتی مانند تلویزیون به منظور پوشش حرفهای این رویداد مهم هستند. «جوان» در گفتوگو با حامد جعفری، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و دبیر جشنواره فیلم کودک، ابعاد و مشخصات این دوره از جشنواره و همچنین برخی حواشی و اتفاقات پشت پرده را بررسی کرده است.
وجه تمایز این دوره از جشنواره فیلم کودک با ادوار قبلی آن چیست؟
کلیت جشنواره شبیه ادوار قبل است، چون که فاصله شکلگیری فضای جشنواره خیلی کوتاه بود. در واقع ۲۱مردادماه تفاهمنامه برگزاری را با اصفهان امضا کردیم. بلافاصله هفته بعد از امضای این تفاهمنامه اعضای شورای سیاستگذاری منصوب و مدیران ستادی جشنواره نیز مشخص شدند. به بیان دیگر عملاً یک ماه و نیم وقت برای برگزاری جشنواره داشتیم. از طرفی این مسئله خیلی مهم بود چه اینکه سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم کودک اولین رویداد بینالمللی بعد از وقوع دفاع مقدس ۱۲ روزه بود. بنابراین باید تلاش میکردیم که بخش بینالملل این رویداد پررنگ باشد.
چه تدابیری برای این اقدام اتخاذ کردید؟
از روز نخست دقت کردیم که هم یک تنوعی در چینش داوران و فیلمسازان بینالمللی داشته باشیم، هم اینکه چهرهها و شخصیتهایی که در ادوار قبلی جشنواره معمولاً در روز برگزاری اختتامیه حضور پیدا میکردند از روز نخست این رویداد در آن حاضر باشند تا این در کنار هم قرار گرفتن حداقل به انتقال تجربه و شناخت متقابل منجر شود. دومین چیزی که در این جشنواره برایمان مهم بود، این بود که فضای شادی و نشاط در کشور را بعد از وقوع دفاع مقدس ۱۲ روزه و همچنین نمایش فضای شاد در جامعه، بهخصوص در بین قشر کودک و نوجوان را به صورت عملیاتی و علیالارض نشان بدهیم. بنابراین گفتیم این شادی و نشاطی را که برای بچهها در اصفهان به سبب برگزاری شکل میگیرد، بتوانیم به همه فضای کشور تسری دهیم. از اینرو بر مبنای همین برنامه، امسال ما بخش استانها را در جشنواره بعد از سالها مجدداً ایجاد کردیم و با ۲۴ استان هماهنگی لازم انجام شد و فیلمها را در این ۲۴ استان نمایش دادیم تا این فضای امیدواری و نشاط به کودکان و نوجوانان منتقل شود.
این مسائل را میتوان به عنوان برگزاری شکلی و محتوایی جشنواره قلمداد کرد، اما ظاهراً در بحث شرایط حضور آثار در این رویداد انتقاداتی مطرح شده است، در این مورد توضیح دهید؟
طی یکی، دو سال اخیر یک تصمیمگیری شده بوده - حتماً مقتضیاتی داشته- که جشنواره فیلمهایی را که قبلاً اکران شدهاند هم در خودش جای دهد. به نظر میرسد که این اقدام کار صحیحی نبوده، چون جشنوارهای که در دنیا با عنوان یک جشنواره (کودک) سطح بالا شناخته شده یا میشود و ادوار مختلفی نیز برگزار شده را با این شکل برگزاری به یک دورهمی تنزل جایگاه دادیم. در حقیقت اینکه ما رسانه دعوت میکنیم برای این است که بگوییم امسال این کار اتفاق افتاده و یک موفقیتی هم ایجاد شود که در نهایت بتوانیم بگوییم که کمکی به سینمای کودک شده است. طبیعتاً این مسئله باعث شده ما کمی مورد انتقاد قرار بگیریم که مثلاً چرا تعداد آثار کم است یا موارد مشابهی در این فضا. البته ما عملاً صبوری میکنیم، یعنی خیلی اهل حاشیه و پاسخگویی به حواشی نیستیم.
انتخاب آثار براساس چه ملاکهایی انجام شده است؟
واقعیتش این است که ما از بین ۲۵ فیلم رسیده به دبیرخانه، فیلمهایی را انتخاب کردیم که اولاً، حتماً اکران نشده باشند و اولین اکرانشان در جشنواره باشد. دوماً اینکه به لحاظ کیفیت حداقل استانداردهای لازم را داشته باشند. موضوع سوم هم بحث مخاطب است، چون این فیلمها قرار است برای جامعه مخاطب کودک و نوجوان پخش شوند، به همین دلیل سعی کردیم که دقت کنیم از جهت اینکه کاری که ممکن است آسیبی برای مخاطب داشته باشد - حالا در حد بضاعت فهم و درک خودمان- آن را کنار بگذاریم. این کار را یک هیئت انتخابی که از سوی دبیرخانه جشنواره انتخاب شده، انجام داده است.
چه تعداد فیلم به جشنواره ارسال شده بود که از بین آنها نهایتاً به هشت فیلم رسیدید؟
بهطور کلی ۲۵ اثر از سوی فیلمسازان به دبیرخانه جشنواره ارسال شده بود که از بین آن ۲۵ فیلم بلند، نهایتاً هشت فیلم انتخاب شد که دو فیلم از آنها بین کودک و نوجوان مشترک بود، یعنی ما برای کودکان و برای نوجوانان دستهبندی داریم که طبق آن فیلمها پخش میشوند. دو مورد از این آثار مشترک هستند. البته هر کدام از این دو بخش سه فیلم اختصاصی دارند. در بخش فیلم کوتاه و انیمیشن هم تعداد درخواستهایمان زیاد بود، ولی خب باید همین استانداردهای کیفی را در نظر میگرفتیم که در حقیقت احترام جشنواره را حفظ کنیم، آنجا هم تعداد قابل توجهی کار پخش شد و هیئت انتخاب که در دبیرخانه جشنواره شکل گرفته بود، کارها را دیدند و در نهایت از ۱۹ کار کوتاه به ۱۱ کار رسیدند تا در جشنواره حضور داشته باشند. مثلاً فرض کنید کاری بوده که برای انتخاب مورد بررسی قرار گرفته و محل سؤال بوده و در جلسات متعددی راجع به آن بحث شده است که آیا این کار میتواند در جشنواره باشد یا خیر. مثلاً بحث ابیوز (آزار) در مورد کودکان و پارامترها و شاخصههای آن برایمان مهم بودهاند.
بخش بینالملل چطور؟
اتفاقاً موضوع سوم مربوط به بخش بینالملل بود؛ در این بخش۱۸۳ اثر مورد بازبینی قرار گرفت که بعضی از آنها مناسب فرهنگ ما نبودند و بعضیهای دیگر نیز، چون به لحاظ کیفی مناسب نبودند مجوز حضور در جشنواره را نگرفتند. ولی در نهایت به این چند فیلم بلند و اثر کوتاه رسیدیم که باید استاندارد و مؤلفههای مورد نظر ما را پاس میکردند. حتی در رابطه با فیلمهای بخش مسابقه بینالملل هم شاخصههایی از جمله عدم اکران را رعایت کردیم و تا آنجایی که در ذهنم هست، حتی بعضیها قرار است تا چند ماه دیگر اکران شان شروع شود. این مسئله باعث شد صاحبان آثار در دادن فایلها خیلی سختگیری کنند.
در مورد دعوت و حضور آثار و فیلمسازان خارجی احتمالاً اوضاع متفاوت از سالهای گذشته بوده، چون جنگ اتفاق افتاده و حتماً یک ترسی جلوی پای تعدادی از هنرمندان خارجی برای آمدن به ایران گذاشته میشود. آیا چالشی در مورد میهمانان خارجی حاضر در جشنواره از فیلمسازات تا داوران داشتید؟
جالب است که هیچ انصرافی نداشتیم و الان یک تنوعی از داورهای مختلف از کشورهای مختلف داریم. ما فکر کردیم که این پیام آرامش و شادی و نشاطی را که در جامعه ایران وجود دارد، سینماگرها به جوامعی که در آن هستند بهتر میتوانند منتقل کنند، برای همین دوست داشتیم که نمایندگانی از آنها در این رویداد حضور داشته باشند.
برنامه بنیاد سینمایی فارابی برای تقویت تولید محتوا در سینمای کودک چیست؟
ساخت فیلم برای بچهها سهل و ممتنع است، یعنی از یک جهتی ساده است، چون مخاطب پیچیدگی خاص سلیقهای ندارد، از طرفی سخت و ممتنع است، چون مخاطب به شدت صادق است و هر جایی که باب میلش نباشد از سالن بیرون میآید. این اتفاقی است که به زمان نیاز دارد تا ما بتوانیم مسیر صحیح و ریل درست در این حوزه را پیدا کنیم و کار را روی ریل خودش بیاوریم.
این اقدام اتفاق خیلی مهم و اثرگذاری است، چطور میخواهید آن را محقق کنید؟
مثلاً فرض کنید در فارابی یک اثر تولید میکنیم، حالا شاید این کار تأثیر فرایندی نداشته باشد، اما ما باید یک ریلی بگذاریم که در طول زمان خیالمان راحت باشد که این مسیر ادامه پیدا میکند، برای همین من معتقدم اگر الگوهای موفق در این مسیر شکل بگیرند به سینماگران انگیزه میدهند تا در این حوزه کار کنند. علاوه بر اینها یک موضوع مهم دیگر هم این است که بالاخره سینمای کودک سینمایی است که جدی گرفته نمیشود، یعنی انگار مثلاً درجه ۲ تلقی میشود و ما باید مدام برای تقویت آن تلاش کنیم. حالا امسال محدودیت زمانی و اتفاقات باعث شده که شاید نتوانیم خیلی برای سینماگران کودک کاری انجام بدهیم، اما باید اصطلاحاً آنها را حلواحلوا کنیم تا ضمن از بین بردن نگاه و احساس اشتباه کماهمیت داشتن که امروز وجود دارد، آنها حس کنند سینمای کودک و سینماگران فعال در آن شخصیتهای مهم و مورد احترامی هستند که اینگونه هم هست. متأسفانه جشنواره نتوانسته این کار را بکند، شاید بخشی از اینکه در شهرستان اصفهان، همدان و کرمان جشنواره برگزار شده برای همین نوع نگاه بوده که به آن مانند یک دورهمی نگاه میشده و برگزارکنندگان به نوعی میخواستند در این شهرهای سیاحتی و توریستی مثلاً یک فاصله و انقطاعی از روزمرگی پیدا کنند. به نظرم این ضعف جشنواره در ادوار قبل بوده و خود من هم جزو منتقدین این بخش از جشنواره بودم.
برای گذار از این مرحله و اصلاح نوع نگاه اشتباهی که به آن اشاره کردید، چه اقداماتی صورت گرفته است؟
ما خیلی تلاش کردیم مثلاً یک برنامه تخصصی در رسانههای مختلف بگذاریم تا فیلمسازان کودک دیده و به اصطلاح وایرال شوند، از این جهت که مثلاً به آنها توجه میشود، هر کدام از این اتفاقات کمک میکند به اینکه یک الگوی موفقی شکل بگیرد و این الگوی موفق باعث شود سینمای کودک ریل خودش را پیدا کند و مسیرش تداوم داشته باشد. باید کاری کنیم که همه بگویند کاش ما هم از فارابی فاند (کمک مالی) میگرفتیم و در جشنواره شرکت میکردیم.
گستره این تقویت تولید چه نوع سلایق و علایقی را دربر خواهد گرفت؟
حتماً برنامهریزی این است که در سالهای بعد تلاش کنیم این مسئله رفتهرفته اوضاعش بهتر شود و تنوعش بیشتر باشد. فارابی نهاد ملی سینماست پس باید تنوع مخاطب را بهجا بیاورد، چه اینکه سینما متعلق به همه مردم ایران است. البته جا افتادن این موضوع زمانبر است.
طراحی وجوه تبلیغاتی و رسانهای علمی و دقیق این مسئله برای تصحیح نگاههای بعضاً اشتباه و غلط داخلی و خارجی که نسبت به این رویداد ایجاد شدهاند، خیلی مهم است؛ صداوسیما به دلیل شبکههای بینالمللی و گستره وسیع مخاطبی که در اختیار دارد، میتواند کمک زیادی به ضریب دادن اسم جشنواره و احیای شأن و جایگاه حقیقی این رویداد بینالمللی، بهخصوص برای فیلمسازان خارجی داشته باشد. آیا از این ظرفیتها برای محقق کردن اهداف آینده جشنواره کودک هم استفاده کرده یا میکنید؟
شخص آقای برمهانی (معاون سیما) واقعاً در این زمینه خیلی کمککننده هستند و شخصاً انگیزه زیادی داشت که کمک کند و موضوع جشنواره خیلی برایش محترم است، ولی متأسفانه ساز و کار غلطی در سالهای گذشته شکل گرفته که انگار رسانه قرار بوده ابزاری باشد برای پروموشن (هر نوع ارتباط برای بازاریابی). اتفاقاتی که مربوط به کشور و یک رویداد ملی و بینالمللی است، تبدیل شده به اینکه بگویند خوب شما الان (به عنوان برگزارکننده) یک خواستهای دارید و از آنجایی که در گذشته به این شکل بوده که تلویزیون ابزاری برای دیده شدن بوده، این به نوعی باعث گروگان گرفتن در بعضی جاها شده است و برای پوشش آن رویداد مطالباتی را مطرح میکنند. این نگاهها کار را برای جشنواره نحیف و لاغری مثل جشنواره کودک که از نظر بودجه و حمایت خیلی محدودیت دارد، سخت میکند. از طرف دیگر بهخاطر روند غلط گذشته علاقهمندی بازیگران شناخته شده و سلبریتیها در آن به نسبت سینمای بزرگسالخیلی کمتر است. از طرفی با این شرایط جذابیتی نیز برای اسپانسرها ندارد که سرمایهشان را به آنجا بیاورند. اینها در کنار هم باعث میشود منابع آن، این رویداد را نحیف و لاغر کند. حالا مثلاً فرض کنید دستگاهی که وظیفه حاکمیتی برای حضور پیدا کردن و پوشش این رویداد بینالمللی را دارد، شرط و شروط بگذارد.
به نظر میرسد که کمک کردن به چنین رویدادهایی بیش از آنکه یک پیشنهاد و درخواست باشد، یک الزام و باید است؟!
دقیقاً؛ وقتی یک رویداد ملی و بینالمللی بعد از تحمیل یک جنگ ۱۲ روزه با این درجه از اهمیت برگزار میشود، خود حاکمیت (دستگاههای مربوطه و دارای وظیفه) باید پای این باشد و برای آن هزینه کند. بهطور مثال بودجه صداوسیما برای چیست؛ برای این است که کارهای شبیه به این رویداد را پوشش بدهد و این نشاط را به همه کشور گسترش بدهد و به کشورهای خارجی نشان دهد که با وجود بروز یک جنگ تحمیلی، مردم آن کشور و بهخصوص کودکان و نوجوانانش در حال خندیدن و لذت بردن از رویدادهای فضای کشورشان هستند و فضاهای ترس و وحشتی که دشمنان توقع دارند و برای القای آن از طریق رسانهها هزینههای زیادی میکنند، اصلاً وجود ندارد، اما متأسفانه در این مورد بهخصوص، چنین فضایی نیست. به نظرم کار بزرگی اتفاق افتاده، ولی متأسفانه در بازنمایی این کار بزرگ کجسلیقگیهایی وجود دارد. واقعیت این است که بازنمایی این رویداد برای کشور اهمیت بالایی دارد، ولی متأسفانه برخی افراد که در لایههای پایین مدیریتی حضور دارند، نمیخواهند یا نمیتوانند این مسئله را درک کنند!