صبح زود چند روز قبل، صغری موعودی پس از سفری طولانی از لنگرود به زندان قزلحصار کرج رسید؛ برای اجرای حکم قصاص تیمور، قاتل پسرش یوسف. ۹ سال از قتل گذشته بود، اما درد هیچگاه التیام نیافته بود. زن خسته و مصمم، مقابل در ورودی زندان ایستاده بود که صدایی ظریف از پشت سر آمد: «مادربزرگ... میشه بابامو ببخشی؟»