خاطراتی از نقش تدارکات در عملیات الی بیت‌المقدس برگرفته از کتاب «موقعیت الله وکیل»
روزی که خرمشهر به محاصره نیرو‌های ما درآمد، حسین خرازی که وضعیت دشمن را دیده بود، به‌منظور تضعیف روحیه آنها و تقویت روحیه رزمندگان، با خودرو از خاکریز خودی عبور و به سمت مرکز شهر خرمشهر حرکت کرد. خرازی هیچ ترسی از دشمن نداشت و در حین عملیات دائم می‌گفت این قسمت را پر کنید، فلان جا را آتش بریزید...
گفت‌و‌گوی «جوان» با خواهر و برادر  شهید محمد صالحی از شهدای دفاع مقدس
وقتی والدینم از پیش محمد به شیراز برمی‌گشتند، همان موقع کاروان محمد و همرزمانش به وسیله جنگنده‌های دشمن بمباران شدند و به شهادت رسیدند. قبل از اینکه مادر‌و‌پدرم به شیراز برسند، پیکر محمد و تعدادی از همرزمانش زودتر برگشته بود. مادر هنوز خبر نداشت پسرش شهید شده، اما دلشوره عجیبی داشت
گفت‌و‌گوی «جوان» با جانباز علیرضا مرادی از رزمندگان حاضر در عملیات الی‌بیت‌المقدس
در عملیات فتح خرمشهر واقعاً بچه‌ها روحیه بسیار بالایی داشتند. در سخت‌ترین شرایط نماز را فراموش نمی‌کردند. وقتی می‌گفتیم نماز را نشسته بخوانید، ناراحت می‌شدند و جایی می‌رفتند تا بتوانند نماز را ایستاده و کامل بخوانند. هوا گرم بود و از شدت تشنگی بی‌طاقت شدیم. کمترین امکانات اولیه و حتی سنگر نداشتیم...
خاطراتی از روز آزادسازی خرمشهر در گفت‌و‌گوی «جوان» با یک رزمنده حاضر در عملیات الی‌بیت‌المقدس
رزمنده‌هایی که در لحظات اولیه به حاشیه اروند رسیده بودند، می‌بینند آنجا پر از کلاهخود‌های آهنی و اسلحه نیرو‌های دشمن به صورت انبوه روی زمین ریخته شده است. عراقی‌ها این اجسام سنگین و حتی لباس‌های‌شان را درمی‌آوردند تا راحت‌تر روی آب شناور شوند. رزمنده‌های ما به نیرو‌های دشمن که در داخل آب شنا می‌کردند، شلیک نمی‌کردند...
فتح خرمشهر و تغییر معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی
تا قبل از اینکه ایران بتواند خرمشهر را پس بگیرد، همواره در رسانه‌های خارجی از عراق به عنوان طرف پیروز جنگ نام برده می‌شد، اما آزادسازی خرمشهر این نگاه را به کلی تغییر داد. ایران در جبهه حساس و استراتژیک جنوب به مرز‌های بین‌المللی رسید و از همان زمان زمزمه‌ها برای ورود عن قریب رزمندگان به داخل خاک عراق به گوش رسید
گفت‌وگوی «جوان» با خواهر شهید سیدحمید رضا لاله‌پرور که پیکرش بعد از مدتی مفقودی در خرداد ۶۷ تشییع شد
وقتی پدرم از یافتن پیکر حمیدرضا ناامید می‌شود، کنار رودخانه با خودش نجوا می‌کند. یکی از محلی‌ها به او می‌گوید ما حدود ۲۰ روز پیش پیکری را پیدا کردیم و، چون آب خیلی سرد بود، پیکر سالم مانده بود. به ژاندارمری اینجا اطلاع دادیم و آنها آمدند پیکر را بردند. فکر نمی‌کردیم این پیکر از بچه‌های سپاه باشد برای همین به سپاه اطلاع ندادیم
شروع مرحله چهارم عملیات الی‌بیت‌المقدس در اول خرداد ۱۳۶۱
خوشحالی نیرو‌های عراقی خیلی طول نکشید و با آغاز مرحله چهارم عملیات، ارتباط بین نیرو‌های عراقی در هر دو سوی مرز قطع شد. چند هزار سرباز دشمن داخل خرمشهر به محاصره افتادند. خبرنگاران خارجی که تنها چند روز قبل از روحیه بالای عراقی‌ها گزارش تهیه کرده بودند، حالا با تعجب شکست آنها را مخابره می‌کردند
۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۵ سالروز اشغال دوم مهران از سوی بعثی‌ها
سال‌های برتری ایران در جنگ طولانی‌ترین بخش از دفاع مقدس را شامل می‌شوند. ابتدای جنگ عراق دست برتر را داشت و یک سال بعد این برتری را از دست داد. سپس ایران شروع به حملاتی کرد که صرف نظر از میزان موفقیت آنها تا اواخر سال ۶۶ این برتری را در حالت هجومی حفظ کرده بود
خاطراتی از شهید اسماعیل شعبانی در گفت‌و‌گو با همرزم و برادر شهید 
در عملیات کربلای ۲، ۱۱ شهید مفقودالاثر از بچه‌های بخش کومله در منطقه جا مانده و اسماعیل هم در بین آنها بود. خانواده‌ها تا سال‌ها چشم انتظار بازگشت پیکر عزیزانشان بودند. این چشم انتظاری تا پنج سال بعد از پایان دفاع مقدس طول کشید. سال ۱۳۷۲ پیکر اسماعیل از سوی گروه‌های تفحص شناسایی شد و به خانه برگشت
گفت‌وگوی «جوان» با جعفر جهروتی‌زاده، فرمانده تخریب لشکر ۲۷ و از رزمندگان حاضر در عملیات الی‌بیت‌المقدس
در فتح خرمشهر وظیفه حاج احمد و نیروهایش این بود که همه راه‌های مواصلاتی به خرمشهر را ببندند. الی بیت المقدس در چهار مرحله عملیات اتفاق افتاد. در مرحله اول به جاده آسفالت اهواز - خرمشهر رسیدیم، در مرحله دوم رسیدیم به دژ محلی و مرز را بستیم، در مرحله سوم به سمت شلمچه حرکت کردیم و در مرحله چهارم تمام راه‌های مواصلاتی را روی دشمن بستیم
۲