جوان آنلاین: حجتالاسلام والمسلمین ضرابی، پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه در گفتوگو با «جوان» میگوید: در زندگی پرهیاهو و شلوغ امروز، معمولاً اولین چیزی که قربانی میشود، نماز و ارتباط با خداست. علت اصلی این اتفاق، کمبود آگاهی درباره اهمیت نماز و یاد خدا برای خود فرد است، نه برای خدا. همانطور که ما بهداشت فردی را رعایت میکنیم، چون میدانیم برای سلامتی و کیفیت زندگیمان مفید است، باید بدانیم که نماز و ارتباط با خدا نیز به ما سود میرساند. نماز تنها وظیفهای برای خدا نیست، بلکه نیاز واقعی ما انسانهاست. متن گفتوگو را بخوانید:
این روزها به رغم پیشرفت، تکنولوژی و رفاه بیشتر، مردم و به خصوص جوانان دچار نوعی سردرگمی، اضطراب، بیقراری و بیهدفبودن هستند. امکانات بیشتر شده، اما آرامش کمتر شده است. چرا؟ چه چیزی در سبک زندگی ما کم است؟
در نگاه دینی، انسان موجودی دوبُعدی است؛ مادی و معنوی. بُعد مادی او زودگذر و فانی است، اما بُعد معنویاش ماندگار و اصل وجود اوست. در قرآن نیز تأکید شده است که زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست و زندگی حقیقی در جای دیگری است. مشکل انسان امروز این است که تمام تمرکزش بر بُعد مادی قرار گرفته و بُعد معنوی را که منبع آرامش درونی است، فراموش کرده. انسان ذاتاً معناگراست؛ به دنبال چیزی فراتر از داراییهای مادی، اما در سبک زندگی مدرن، دنبال معنا در جاهای اشتباه میگردد؛ تکنولوژی، تجمل یا توصیههای انگیزشی زودگذر.
برای مثال، وقتی کسی تمام آرزویش خرید یک ماشین خاص است، شبها با خیال آن میخوابد، اما به محض خریدن، جذابیتش از بین میرود و جای آن را خلأ جدیدی میگیرد. این نشان میدهد مادیات نمیتوانند انسان را به آرامش پایدار برسانند. سبک زندگی امروز دچار فقدان معنا شده و همین خلأ معنوی، یکی از دلایل اصلی اضطرابها، استرسها و بیماریهای روانی است. مردم برای جبران آن، دوباره به مدرنیته پناه میبرند، اما نمیدانند این مسیر، آنها را از معنا و در نتیجه از آرامش واقعی دورتر میکند. ترسم نرسی به کعبهای اعرابی / این ره که تو میروی به ترکستان است
چرا در شلوغیهای زندگی، معمولاً اولین چیزی که فدا میشود، نماز و ارتباط با خداست؟ چه توصیهای برای این داریم که «خدا در اولویت» بماند و البته چگونه؟
در زندگی پرهیاهو و شلوغ امروز، معمولاً اولین چیزی که قربانی میشود، نماز و ارتباط با خداست. علت اصلی این اتفاق، کمبود آگاهی درباره اهمیت نماز و یاد خدا برای خود فرد است، نه برای خدا. همانطور که ما بهداشت فردی را رعایت میکنیم، چون میدانیم برای سلامتی و کیفیت زندگیمان مفید است، باید بدانیم که نماز و ارتباط با خدا نیز به ما سود میرساند. نماز تنها وظیفهای برای خدا نیست، بلکه نیاز واقعی ما انسانهاست.
امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه فرمودهاند: خدا به عبادت ما نیازی ندارد، بلکه ما به عبادت او نیازمندیم. قرآن هم تأکید میکند خدا بینیاز است: «فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ»، بنابراین وقتی خدا در اولویتهای زندگی پایین میآید، دلیلش نداشتن آگاهی درباره این ضرورت اساسی است. با افزایش فهم و شناخت، افراد تمایل پیدا میکنند که نماز و ارتباط با خدا را در زندگی خود اولویت دهند و از آثار مثبت آن بهرهمند شوند.
چگونه میتوانیم اولویتهای زندگی را طوری تنظیم کنیم که خدا و معنویت در جایگاه اول باشند؟
برای اینکه خدا و معنویت جایگاه اول را در سبک زندگی پیدا کنند، باید ابتدا معرفت و آگاهی نسبت به اهمیت ارتباط روزانه با خدا، بهویژه نماز، در جامعه افزایش یابد. این کار نیازمند عزم جدی دستگاههای فرهنگی و آموزشی، بهویژه آموزش و پرورش است تا فرهنگسازی مؤثر در این زمینه صورت بگیرد. تربیت نسل جوان باید بیشتر مبتنی بر عمل و رفتار باشد تا صرف گفتار، همانطور که در اسلام آمده است: «کونوا دعاه الناس بغیر ألسنتکم» یعنی با رفتار و گفتار همزمان، جوانان را به ارتباط عمیق و آگاهانه با خدا دعوت کنیم تا تأثیرگذاری بیشتر و ماندگارتر شود. یک نمونه موفق این موضوع، تجربهای است از فعالیت با جوانان در شمال تهران که پایبندی به نماز اول وقت و ارتباط مستمر با خدا موجب شد یکی از آنها مسیر زندگیاش را بهخوبی بسازد، وارد سپاه شود و با تلاش به درجه سرداری برسد. او که همراه با شهید سردار حاجیزاده بود، در جنگ تحمیلی مجروح و به فیض شهادت نائل آمد. این نمونه نشان میدهد وقتی خدا و معنویت در صدر اولویتها قرار گیرد، زندگی انسان معنا و جهت روشنی مییابد.
چه چیزی جای خالی «معنویت» را در زندگی امروز برای افراد پر کرده و آیا موفق بوده است و افراد توانستهاند از آن آرامش کسب کنند؟
آنچه امروز شاهد آن هستیم در جایگزینی معنویت، آرامشهای مجازی است که البته ما صددرصد آن را نهی نمیکنیم بلکه مخالف بهرهمندی صرف از فناوری بدون در نظر گرفتن معنویت هستیم. از منظر فلسفه علم فناوریهای نوین صرفاً برای آرامش و آسایش تولید، گسترش و پیشرفت میکنند، اما متأسفانه باید گفت این نگاه تکقطبی به مقوله آرامش است، زیرا در دنیای کنونی شاهد پیشرفتهای شگرفی در ارتباطات و فناوری هستیم، اما در عین حال ناآرامی در عمق دنیای انسان بدون معنویت موج میزند. دنیای بدون معنویت امروز آنچه را که از انسان گرفت، حس آرامش واقعی است. به یاد دارم برخی فیلسوفان غربی در آثار خود آوردهاند، هر جا قانون هست، امنیت و آرامش است و هرجا حاکمیت خدا برجاست، جنگ و خونریزی دستاورد آن حکومتهاست، در حالی که میبینیم امروز بسیاری از چپاولها و غارتها با لباس قانون بر مردم جهان تحمیل میشود، نسلکشی ماشین آدمکشی صهیونیست منحوس با قانون امریکایی- اروپایی تیشه به ریشه مردم مظلوم غزه زده است و اگر اخلاقمداری با چاشنی باور به خدابردنیای غرب حاکم بود، هرگز چنین فاجعه انسانیای رخ نمیداد.
آیا میشود گفت حضور خدا فقط محدود به عبادات رسمی مثل نماز و روزه است یا در تمام فعالیتهای روزمره مثل کار، درس و تفریح هم میتوانیم حضور خدا را درک کنیم؟
آموزههای قرآن به ما میآموزد که ارتباط با خدا منحصر در فریضههای معمول و متعارف نیست و میتوان در هر حال و هر جایی با معبود بیهمتا ارتباط داشت، چنانکه خداوند سبحان در قرآن میفرماید: «رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ»، بنابراین میتوان در هر شغل و هر کاری با ذات اقدس الله ارتباط داشت و با خدا با هر زبانی بدون هیچ تکلفی سخن گفت. در حکایت موسی (ع) و شبان که مولانا آن را به زیبایی هر چه تمامتر به تصویر کشیده است، میبینیم که وقتی موسی (ع) از ادبیات شبان ناراحت میشود و او را مؤاخذه میکند، باریتعالی با تندی به موسی (ع) تشر میزند و میگوید:
وحی آمد سوی موسی از خدا/ بنده ما را ز ما کردی جدا/ تو برای وصل کردن آمدی/ یا برای فَصل کردن آمدی؟
چگونه میتوانیم برنامهریزی روزانه خود را به گونهای تنظیم کنیم که معنویت و خدامحوری محور اصلی آن باشد؟
یاد خدا در همیشه تاریخ مخصوصاً در این برهه از زمان ساحل آرامش است؛ آرامشی که همیشه گمشده انسان در زندگی مادی بوده است و هیچ جای دیگر این گمشده یافت نمیشود، چنانکه در توفان سهمگین، خدا به نوح (ع) فرمود: «و قال ارکبوا فیها بسم الله مجراها و مرساها»، ما نیز باید بدانیم که در تمام مراحل زندگی آنچه به همه چیز ما رنگ الهی میدهد، یاد خداست و یاد خداست که مایه برکت کسب و کار و زندگی میشود، یاد خداست که ما را در کوران حوادث آرام میکند و مایه رشد و تعالی ما میشود. اگر ما به این باور قویاً پایبند شویم، خدامحوری رنگ دیگری به زندگی ما میبخشد.
از آستان پیر مغان سر چرا کشیم؟
دولت در آن سرا و گشایش در آن در است