کد خبر: 1226264
تاریخ انتشار: ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۰
خرمشهر در گذر تاریخ و روایت مراحل اول عملیات آزادسازی آن در گفت‌و‌گوی «جوان» با یک پژوهشگر دفاع مقدس
بعثی‌ها در مجموع پنج‌لشکر قدرتمند را برای حفاظت از این شهر به کار برده بودند. خودشان روی دیوار‌های خرمشهر می‌نوشتند که «آمدیم تا بمانیم» لذا آرایش دفاعی‌شان را به نوعی ترتیب داده بودند که ماندگاری‌شان را تضمین کند. در خرمشهر و اطراف آن یک نوار امنیتی بسیار محکمی درست کرده بودند
علیرضا محمدی
جوان آنلاین: عملیات الی بیت‌المقدس از روز دهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ آغاز شد و پس از یک ماه و سه روز منجر به آزادی خرمشهر شد. خرمشهر، اما در طول تاریخ معاصر کشورمان، دستخوش حوادث بسیاری بود. شاید کمتر کسی بداند که این شهر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیز سه‌بار توسط بیگانگان به اشغال درآمده است! در آستانه شروع عملیات الی بیت‌المقدس به عنوان یکی از پیروزمندترین عملیات دفاع مقدس در گفتگو با سردار رضا میرزایی از محققان حوزه جنگ تحمیلی نگاهی به شرایط خرمشهر و همین‌طور مرحل اولیه عملیات فتح خرمشهر می‌اندازیم. 
 
 
خرمشهر یک شرایط سوق‌الجیشی در جنوب کشورمان دارد که همواره مورد طمع بیگانگان بود. تاریخ سیاسی این شهر چه مراحلی را پشت سرگذاشته است؟
این شهر قبل از پیروزی انقلاب به دلیل اهمیتش سه بار توسط دشمنان به تصرف درآمده بود. خرمشهر یک بندر پررونق بود و موقعیتش در کنار کارون و حاشیه اروند (دهانه خلیج فارس) باعث می‌شد که یک موقعیت ویژه‌ای داشته باشد. اولین بار در سال ۱۲۵۴ بعد از حمله محمدشاه قاجار به هرات، انگلیسی‌ها از علیرضا‌شاه، حاکم بغداد خواستند تا به خرمشهر حمله کند. او نیز به تحریک انگلیسی‌ها آمد و خرمشهر را تصرف کرد. بعد از اینکه محمدشاه از هرات عقب نشست، علیرضا‌شاه هم از خرمشهر عقب‌نشینی کرد. بار دوم در سال ۱۲۷۳ مجدداً به بهانه لشکرکشی ایران به هرات، انگلیسی‌ها خرمشهر را به تصرف درآوردند. حتی تا اهواز هم پیشروی کردند. در جنگ جهانی دوم و در جریان هجوم قوای انگلستان از جنوب و قوای روسیه از شمال، خرمشهر برای بار سوم توسط انگلیسی‌ها اشغال شد. 
 
بار چهارم هم که توسط بعثی‌ها در چهارم آبان سال ۵۹ به اشغال درآمد. 
همین‌طور است. این آخرین اشغال خرمشهر در تاریخ معاصر است. در اواخر جنگ هم بعثی‌ها فشار آوردند تا خرمشهر را مثل روز‌های اول جنگ به تصرف درآورند که با مقاومت رزمندگان موفق نشدند. گذشته از جنگ جهانی دوم که خرمشهر به همراه خاک ایران به اشغال متفقین درآمد، چهارمین اشغال خرمشهر یا همان تصرفش در آبان ماه‌۵۹، طولانی‌ترین اشغال این شهر نیز به شمار می‌رود. این شهر، چون از سمت شلمچه راه خشکی به عراق دارد، عموماً در تهاجم به آن دشمنان از همین راه وارد می‌شدند. سال ۵۹ عراقی‌ها از شلمچه آمدند و از طریق پل‌نو وارد خرمشهر شدند. جالب است که در عملیات الی بیت‌المقدس نیز نیرو‌های ما رفتند شهر را دور زدند و از شلمچه آمدند و دشمن را داخل شهر محاصره کردند. نهایتاً هزاران سرباز بعثی تسلیم شدند و خرمشهر آزاد شد. 
 
صدام روی حفظ خرمشهر خیلی ادعا داشت، گویی گفته بود که اگر ایرانی‌ها این شهر را آزاد کنند، کلید بصره را به آن‌ها می‌دهم. مجموع نیرو‌های بعثی که از خرمشهر حفاظت می‌کردند، چند نفر بودند؟
خب این حرف صدام از نظر خودش چندان هم غیر معقول نبود! بعثی‌ها در مجموع پنج لشکر قدرتمند را برای حفاظت از این شهر به کار برده بودند. خودشان روی دیوار‌های خرمشهر می‌نوشتند که «آمدیم تا بمانیم» لذا آرایش دفاعی‌شان را به نوعی ترتیب داده بودند که ماندگاری‌شان را تضمین کند. در خرمشهر و اطراف آن یک نوار امنیتی بسیار محکمی درست کرده بودند. آرایش نیرو‌های دشمن پیرامون خرمشهر از جنوب رودخانه کرخه تا هویزه شروع می‌شد. لشکر ۶ دشمن در این منطقه مستقر بود. بعد از آن هم لشکر ۵ بعثی‌ها از غرب اهواز تا روستای سیدعبود و لشکر ۱۱ پیاده از روستای سید عبود تا خرمشهر را پوشش می‌داد. تیپ‌های ۴۴، ۴۷، ۴۸ و ۴۹ لشکر ۱۱، خاص دفاع از خرمشهر بودند و از آنجا محافظت می‌کردند. لشکر ۳ زرهی‌شان هم در شمال خرمشهر مستقر بود و تیپ ۱۰ را هم به عنوان احتیاط در شرق بصره مستقر کرده بودند تا اگر مشکلی پیش آمد از آن استفاده کنند. در کل بعثی‌ها‌۳۶ هزار نفر نیروی پیاده برای دفاع از خرمشهر تدارک دیده بودند. ۴۱ گردان تانک شامل ۱۴۳۵ دستگاه از انواع تانک‌ها، ۱۳۳۰ دستگاه نفربر و ۵۳۰ قبضه توپ از خرمشهر محافظ می‌کردند. گذشته از همه مواردی که عرض کردم، وقتی رزمندگان ما عملیات الی بیت‌المقدس را شروع کردند، بعثی‌ها ۲۰ یگان دیگر را هم به این تعداد اضافه کردند!
یک جایی خواندم که، چون بعثی‌ها یک ارتش کلاسیک داشتند، تفکرات‌شان هم بر همین مبنا بود. یعنی فکر می‌کردند ایران از روی جاده خودش را به خرمشهر می‌رساند. نظر شما چیست؟
آنها، چون خودشان از نیروی زرهی به خوبی استفاده می‌کردند، تصور می‌کردند ایران هم برای حمله از روی جاده عبور می‌کند تا بتواند نیرو‌های پیاده و خصوصاً ادواتش را به خرمشهر برساند. در روش کلاسیک معمولاً حمله‌کننده با نیرو‌های بیشتر از مدافعان و با استفاده از تانک‌ها و خودرو‌های زرهی حمله می‌کند. بعثی‌ها هم چنین برداشتی داشتند. اتفاقاً در دو راهکار اصلی که برای طرح عملیات در نظر گرفته شده بود، یکی از این طرح‌ها مربوط به عبور از جاده بود. در آن صورت ما باید ۱۰۰ کیلومتر را طی می‌کردیم و با موانع و نیرو‌های انبوه دشمن در جاده مقابله می‌کردیم. اما در طرح دوم عبور از رودخانه کارون و تصرف منطقه حسینیه در نظر گرفته شده بود. یعنی ما می‌رفتیم عقبه دشمن را تصرف می‌کردیم و عقبه لشکر‌های ۵ و ۶ دشمن بسته می‌شد. به این ترتیب نیاز نبود با این دو لشکر در طول جاده اهواز_خرمشهر روبه‌رو شویم. البته این را هم عرض کنم که به هرحال عبور از رودخانه و جنگیدن با دشمن در آن سوی کارون کار راحتی هم نبود. عبور از موانع در طرح‌های نظامی بسیار دشوار است. چنانچه در عملیات والفجر ۸ هم عراق فکرش را نمی‌کرد ایران بخواهد از یک روخانه عریض و وحشی مثل اروند عبور کند. 
 
عکس‌العمل دشمن نسبت به ابتکار فرماندهان ایرانی برای عبور از کارون چه بود؟
در مرحله اول دشمن بسیار غافلگیر و سردرگم شده بود. فرماندهان و تحلیلگران نظامی ارتش بعث تصور می‌کردند که ایران یا از روی جاده اهواز- خرمشهر به سمت شرق می‌رود یا به سمت شمال حمله می‌کند. اما این مورد تنها غافلگیری آن‌ها نبود! در مرحله دوم عملیات رزمندگان به جای اینکه مستقیم به سمت خرمشهر بروند، از محور حسینیه به سمت دژ مرزی رفتند. نیرو‌های قرارگاه فتح از محور حسینیه به مرز رسیدند ولی نیرو‌های قرارگاه نصر زیر فشار دشمن قرار گرفتند. مرحله دوم عملیات ساعت ۱۰ و نیم شب ۱۶ اردیبهشت شروع شده بود. اما به دلیل مقاومت عراقی‌ها در محور قرارگاه‌نصر، عملیات تا روشن شدن هوا ادامه یافت. رزمندگان با استفاده از کانالی که حد بین دو قرارگاه نصر و فتح بود، مقابل پاتک‌های دشمن مقاومت کردند و نهایتاً بعثی‌ها از جاده عقب‌نشینی کردند و رزمندگان دو قرارگاه پس از ۱۲ کیلومتر پیشروی به مرز رسیدند. بعد هم که خرمشهر به محاصره درآمد و نهایتاً در سوم خردادماه ۱۳۶۱ آزاد شد.
 
نمای نزدیک
واكنش ديكتاتور عراق به شكست‌ در خرمشهر 
جالب است كه صدام بعد از شكست در خرمشهر، همه فرماندهان را به بغداد فراخواند و جلوي دوربين به چند نفر از آنها مدال افتخار اهدا كرد! قصدش اين بود جنگ تبليغاتي راه بيندازد و بگويد كه شكست در خرمشهر يك عقب نشيني تاكتيكي بوده است. اما آنطور كه بعدها نويسندگاني مثل وفيق سامرايي در كتاب‌هاي خود آوردند، صدام بعد از اينكه خبرنگارها را بيرون مي‌كند، برسر فرماندهان نظامي‌اش فرياد مي‌كشد و مي‌گويد: «اين مدال‌ها را كه گرفتيد حق‌تان بود؟ سرهاي شما بايد در زير چرخ‌هاي تانك له مي‌شد كه اينطور شما را نمي‌ديدم. محمره براي من مهم بود! بايد همه شما مي‌مرديد اما محمره سقوط نمي‌كرد.» كمي بعد دادگاه نظامي حزب بعث به دستور صدام مجازات 300 نفر از فرماندهان ارشد و جزء را صادر مي‌كند كه طي اين حكم، 61نفر از جمله فرمانده سپاه سوم ارتش عراق سرلشكر ستادصلاح قاضي، فرمانده لشكر3 زرهي ستاد جواد اسعدشيتنه و سرهنگ ستادمحسن عبدالله فرمانده تيپ12 زرهي اعدام شدند. سپس تعدادي خلع درجه شده و تعدادي هم زنداني مي‌شوند. 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار