جوان آنلاین: ایام شهادت حضرت زهرا (س) بهترین فرصت برای آشنایی با فضایل و کرامات آن حضرت است. آشنایی با ابعاد گوناگون زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و عبادی آن حضرت میتواند الگوی مناسبی برای بهره بردن از سبک زندگی سالم و اسلامی برای همگان باشد. فرهنگ فاطمی آنچنان غنی و دارای گستره وسیعی از نمونههای تربیتی است که نه تنها برای دختران و زنان، بلکه حتی برای مردان نیز میتواند به عنوان الگویی کامل تعریف شود.
محمدحسین رجبیدوانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام، فرزند مرحوم علامه علی رجبیدوانی است. وی دارای دکترای تاریخ و تمدن ملل اسلامی از دانشگاه تهران و عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع) است. به گفته این پژوهشگر تاریخ اسلام اگر تنها به مصیبتهای حضرت زهرا (س) بپردازیم، کافی نیست. در صورتی ویژگیهای حضرت و سایر فضیلتهای ایشان در جوانان مسلمان نفوذ میکند که از سوی علمای بزرگ تبیین شود. از سوی دیگر این فرهنگ غنی باید از سوی هنرمندان مؤمن با وسایل گوناگون و جذاب به جامعه و جوانان عرضه شود، به گونهای که آنها را تحت تعلیم خود قرار دهد و باعث الگوبرداری شود. این فرهنگ آنچنان غنی است که میتواند با تبیین و تعلیم درست و هنرمندانه همگان را مصون و در امان نگه دارد.
بر همین اساس به مناسبت ایام فاطمیه پیرامون موضوع فرهنگ فاطمی و اثرگذاری و ماندگاری آن روی دختران و زنان کشورمان با این استاد گرانقدر به گفتگو پرداختهایم که حاصل آن در ادامه تقدیم مخاطبان میشود.
ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا (س) فرصت خوبی برای تبیین فرهنگ فاطمی است. به نظر جنابعالی فرهنگ فاطمی چه شاخصههایی دارد؟
فرهنگ فاطمی از ابعاد مختلفی قابل بحث است. از نظر زندگی فردی میتوان به نقش دختری در خانواده، همسری نمونه در زندگی مشترک، نقش مادری در بارزترین نمونههای تربیتی فرزندان و از منظر دیگر به زندگی اجتماعی و سیاسی آن حضرت پرداخت. وجود ایشان علاوه بر این ابعاد، از نظر معنوی و عبادی نیز دارای ویژگیها و عظمتهای کمنظیر است. حضرت زهرا (س) بهعنوان الگوی مناسب یا بهترین الگو برای فرزندانی است که نسبت به پدر چگونه رفتار کنند. ایشان نسبت به مادر نیز با اقدامات خود چه هنگامی که کودک بودند و چه زمانی که ازدواج کرده بودند و زندگانی جداگانهای داشتند، احساس مسئولیت میکنند. ایشان به گونهای عمل میکنند که حضرت محمد (ص) او را امابیها میخوانند. حضرت زهرا (س) علاوه بر آنکه در دوران تجرد مظهر بهترین فرزند است، هنگام ازدواج نیز به عنوان بهترین الگوی همسری معرفی میشود. ایشان به گونهای شوهرشان را درک و آن حضرت را همراهی میکردند و در سختیهای زندگی پابهپای حضرت بودند که امام علی (ع) میگفتند، او هیچ وقت چیزی نخواست که در توان من نباشد و هیچگاه چیزی که باعث آزردگی من شود بر زبان نیاورد.
حضرت زهرا (س) همسر مردی بود که سردار بی نظیر اسلام بود و حضرت امیر و بخش عمدهای از زندگی مشترکشان در دفاع از اسلام و مقابله با توطئههای نظامی و جنگهای تحمیلی بر اسلام نوبنیاد گذشت. حضرت علی (ع) در مواقع بسیاری در مأموریتهای نظامی و سخت جنگی بود و تنها حضرت زهرا (س) در غیاب آن حضرت فرزندان و زندگی مشترک را به خوبی اداره میکردند و وظیفه اصلی تربیت فرزندان بر عهده ایشان بود. او فرزندانی را پرورش داد که برترین انسانهای جهان بعد از جد بزرگوارشان و مادر عظیمالشأنشان بودند؛ چه امام حسن (ع) و چه امام حسین (ع) و به ویژه وجود مقدس حضرت زینب (س) که ما از او نسبت به خواهرشان یعنی حضرت امالکلثوم (س) اطلاعات بیشتری داریم. حضرت زینب (س) اگرچه به ظاهر مقام امامت و ولایت نداشتند، اما به ویژه در واقعه قیام امام حسین (ع) از خود چنان شخصیتی نشان دادند که از صاحب ولایت کم نداشتند و این از آموزههایی بود که از مادرشان آموخته بودند.
از منظر سیاسی و اجتماعی، ایشان تا زمانی که احساس نکرده بودند اساس دین و میراث عظیم پدر بزرگوارشان به خطر نیفتاده است، وارد عرصه اجتماعی و فعالیت سیاسی نمیشدند، اما بعد از رحلت پیامبر (ص) وقتی میبینند چگونه اسلام به انحراف بزرگی کشانده میشود و دستاوردهای رسالت در معرض خطر نابودی قرار دارد، به میدان میآیند و پیشتاز در آگاهیبخشی به جامعه و مقابله با توطئهها و انحرافات و غصب حق ولایت میشود. آن وجود مقدس بنا بر ضرورت هنگامی که افرادی از اصحاب پدر بزرگوارشان در زمان حیات پیامبر (ص) که مدینهالعلم بودند و شوهرشان حضرت علی (ع) باب مدینهالعلم پیامبر (ص)، میخواهند بهره علمی ببرند، دریغ نمیکنند و افرادی مانند سلمان فارسی، جابربن انصاری از شاگردان حضرت زهرا (س) میشوند. این نشاندهنده علم وافر آن وجود مقدس است. هنگامی هم که ولایت در معرض خطر قرار میگیرد، حضرت به میدان میآید و به مقابله برمیخیزد و سکوت نمیکند.
عبادات حضرت زهرا (س) هم در اوج بود و در این زمینه نیز نقلهایی داریم که آن وجود مقدس در حالی که وظایف خود را به عنوان همسر و مادر و اداره زندگی به خوبی انجام میدادند، در پیشگاه خداوند چنان عبادتی داشتند و چنان به تضرع میایستادند که پاهای حضرت متورم میشد و در آن حالات معنوی از خود بیخود میشدند.
تولد حضرت زهرا (س) زمانی اتفاق افتاد که جاهلیت، وجود دختر را ننگ میدانست. این تولد با برکت و نگرش و رفتار حضرت رسول اکرم (ص) چقدر در تغییر و دگرگونی نگاه جاهلیت تأثیر داشت؟
این تولد مبارک در جاهلیتی که تولد دختر را ننگ میدانست، تحولی بزرگ ایجاد کرد. طبق آیات قرآن کریم و روایات، عرب داشتن دختر را ننگ میدانست و به شدت از داشتن دختر منزجر بود، اما میبینیم که پیامبر (ص) چگونه با رفتار خود و ارج نهادن به دختر خود و بالا دانستن مقام او، برای زن اهمیت قائل میشود و داشتن دختر را برکتی فوقالعاده میداند.
به همین جهت فرهنگ عربی را تحت تأثیر قرار داد و هر آن کسی که مسلمان میشد، باید به دیدگاهها و نگرشهای جاهلی خود پشت پای اساسی میزد و شأن زن و دختر را آنگونه که پیغمبر (ص) ترسیم کرده بودند، رعایت میکرد و محترم میشمرد، بنابراین رفتار پیامبر (ص) با دختر عظیمالشأنشان، سبک نگرش به زن را دگرگون ساخت.
از القاب حضرت زهرا (س) امابیهاست. پیامبر (ص) بنا بر چه ویژگیهایی ایشان را شایسته چنین لقبی دانستند؟
در حقیقت پیغمبر (ص) با آن وجود مقدس، اما با مشکلاتی به خصوص در مکه و به ویژه بعد از رحلت حضرت خدیجه (س) در قبال عرضه اسلام مواجه شد. حضرت زهرا (س) با اینکه کودکی بیش نبود، اما در حقیقت دلداریدهنده و مأمن پیغمبر (ص) شده بود، به گونهای که باعث رفع ناراحتیها و آزردگیهایی از پدرشان شده بود که او در مقابله با مشرکان دیده و تحمل کرده بود. همانطور که اشاره شد فاطمه (س) بعد از ازدواج نیز از وظیفه خود نسبت به پدرشان غافل نبود، از این رو پیامبر (ص) او را امابیها به معنای مادر پدرش نامیدند.
این جمله گوهربار از حضرت فاطمه (س) را بسیار شنیدهایم که «بهترین زینت برای زن آن است که نامحرمی او را نبیند و او نیز نامحرمی را نبیند»، اما در جایی خطبه و سخنرانیهای زیاد و حضور ایشان در مواقع خاص را شنیدهایم. با توجه به شرایط و برهههای زمانی از صدر اسلام تاکنون، چگونه حضور اجتماعی زنان را مطابق شناخت فاطمی لازم میدانید؟
منظور حضرت از این جمله آن است که زنان بدون ضرورت در اجتماع و در معرض دید مردان حاضر نشوند و به نظرم این رهنمود بسیار ارزنده و مهمی در حفظ شأن و جایگاه و حرمت زن است. زن بنا بر ضرورت در جامعه حضور پیدا میکند و چارهای هم نیست، اما وقتی ضرورت نیست، باید از دید نامحرمان محفوظ باشد و او هم نامحرمی نبیند، ولی میبینیم و شنیدهایم وقتی پای دفاع از ولایت به میان میآید، ایشان این اصل را که در شرایط عادی بیان فرموده است با استثنایی نادیده میگیرند و در جمع مردان نامرد روزگار که خلاف سفارشات اکید پیغمبر (ص) به دستاوردهای اسلام خیانت و به ولایت پشت کردند و حق ولایت را نادیده گرفتند، حضور پیدا میکنند و در برابر آن انحراف و خیانت با همه وجود میایستند و با ایراد خطبه با بیانی بیلغ و تکاندهنده با آنها اتمام حجت میکنند. دفاع از ولایت صرفاً به خطبه و سخنرانی هم ختم نمیشود، حضرت برای اتمام حجت با مردم خائن همراه شوهرش به در خانههای اصحاب با سابقه پیغمبر (ص) میروند و به این شکل با آنها نیز اتمام حجت میکنند.
با توجه به این همه کرامات و توصیفات بانوی دو عالم که در این مجال نمیگنجد، چرا در معرفی و نهادینهکردن چنین الگوی بارزی در نسل دختران و زنان جامعه موفق نبودهایم؟ چه کنیم تا دختران و زنان ما با فرهنگ فاطمی بیشتر آشنا و عجین شوند و بدون هیچ شبههای این فرهنگ غنی را بپذیرند و مهمتر اینکه این پذیرش ماندگار شود؟
متأسفانه تا به امروز بیشتر به مصیبتهایی که بر حضرت زهرا (س) وارد شده است، پرداختهایم. گویی آن وجود مقدس فقط به این دنیا آمد که درد و رنج بزرگ رحلت پیغمبر (ص) و خیانت به ولایت را ببیند و در برابر آنها بایستد و به شهادت برسد، در حالی که ایشان بهترین الگو در زندگی فردی و اجتماعی و عبادت خداوند و فضیلتهای بزرگ دیگری است، بنابراین به سبب اینکه ما عمدتاً فقط از بعد احساسی و مصیبتهایی که به حضرت وارد شده است، پرداختهایم، در مقابل نیامدهایم از وجود مقدس حضرت نه تنها برای دختران و زنان بلکه در برابر مسئولیت اجتماعی و دفاع از ولایت حضرت که برترین الگو برای زن و مرد است، الگوسازی کنیم. حالا این غفلت را باید با ابزارهای متنوع و تأثیرگذار و با هنرمندی به جامعه معرفی کرد. باید ویژگیهای حضرت در زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و سیره آن وجود مقدس در معرفت به ذات خداوند و سایر فضیلتهای آن حضرت از سوی علمای بزرگ تبیین و از سوی هنرمندان مؤمن به وسایل گوناگون و جذاب به جامعه و جوانان ما عرضه شود تا تحت تعلیم خود قرار دهند و باعث الگوبرداری شود.