جوان آنلاین: با افزایش سن، خطر ابتلا به زوال شناختی، مانند از دست دادن حافظه یا مشکل در تمرکز، افزایش مییابد. زوال عقل، بیماریای است که به شدت بر زندگی روزمره و استقلال تأثیر میگذارد و به یک نگرانی بزرگ تبدیل میشود. علاوه بر این چالش، بسیاری از سالمندان با مشکلات مزمن متعدد سلامتی (که به عنوان بیماریهای چندگانه شناخته میشوند) نیز مواجه هستند که میتواند بر خطر ابتلا به زوال شناختی تأثیر بگذارد. به علاوه، خود مشکلات شناختی ممکن است سلامت جسمی را بدتر کنند.
به گزارش ایسنا، جالب اینجاست که آنچه میخوریم نقش بزرگی در سلامت مغز دارد. رژیمهای غذایی مانند رژیم مدیترانهای، سرشار از غلات کامل، ماهی، میوهها و سبزیجات، با کاهش التهاب و پشتیبانی از عملکرد مغز، از بدن در برابر بیماریهایی مانند زوال عقل محافظت میکنند. اما تحقیقات بیشتری برای درک چگونگی تأثیر غذاهای خاص بر عملکرد شناختی در بزرگسالان مسن با بیماریهای مختلف مورد نیاز است. برای پر کردن این شکاف در دانش، محققان اخیراً بررسی کردهاند که چگونه انواع مختلف غذا بر علائم شناختی در بزرگسالان مسن با بیماریهای مختلف تأثیر میگذارد و نتایج آن در مجله Nutrients منتشر شده است.
این مطالعه چگونه انجام شد؟
این مطالعه از دادههای «بررسی طول عمر سلامت چین» (CLHLS) در سالهای ۲۰۱۷-۲۰۱۸ استفاده کرد، پروژهای در مقیاس بزرگ به رهبری دانشگاه پکن برای مطالعه سالمندان در چین. این نظرسنجی که هفت بار بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۸ انجام شد، اطلاعات دقیقی در مورد سلامت، سبک زندگی و رژیم غذایی از شرکتکنندگان ۶۵ سال به بالا جمعآوری کرد.
برای این تجزیه و تحلیل، محققان بر روی ۳۴۴۳ فرد مسن مبتلا به بیماریهای مزمن متعدد و دادههای موجود در مورد عملکرد شناختی و مصرف غذا تمرکز کردند. میزان مصرف غذا با استفاده از یک پرسشنامه ساده اندازهگیری شد که از شرکتکنندگان میپرسید چند وقت یکبار ۱۳ غذای خاص از جمله میوهها، سبزیجات، گوشت و لبنیات مصرف میکنند و پاسخها از «تقریباً هر روز» تا «به ندرت یا هرگز» متغیر بود. عملکرد شناختی با استفاده از آزمایشی به نام معاینه مختصر وضعیت ذهنی (MMSE) ارزیابی شد که حافظه، توجه، زبان و موارد دیگر را ارزیابی میکند و نمرات آن بر اساس سطح تحصیلات تنظیم میشود تا اختلال شناختی تعریف شود.
این مطالعه همچنین به بررسی چندبیماری (multimorbidity) که به صورت داشتن دو یا چند بیماری مزمن مانند دیابت، بیماری قلبی یا آرتروز تعریف میشود، پرداخت. محققان با استفاده از ابزارهای آماری پیشرفته به نام تحلیل شبکه، چگونگی ارتباط مصرف غذا و عملکرد شناختی را تجزیه و تحلیل کردند. این روش، روابط را به صورت یک شبکه تجسم میکند، که در آن علائم و متغیرها "گره" و اتصالات آنها "لبه" هستند. لبههای ضخیمتر پیوندهای قویتری را نشان میدهند و رنگها (سبز یا قرمز) نشاندهنده ارتباطات مثبت یا منفی هستند. این تجزیه و تحلیل، تأثیرگذارترین علائم (گرههای مرکزی) و علائم پلزنندهای را که خوشههای مختلف را به هم متصل میکنند، شناسایی کرد و به تعیین دقیق حوزههای مداخله کمک کرد. این مطالعه همچنین با استفاده از روشهای آماری، قابلیت اطمینان این یافتهها را آزمایش کرد تا از پایداری و دقت نتایج اطمینان حاصل شود.
این مطالعه چه چیزی را نشان داد؟
در گروه تواناییهای شناختی، توجه و محاسبه بیشترین ارتباط را با مهارتهای زبانی داشتند، در حالی که تواناییهای حافظه و یادآوری نیز ارتباط قوی داشتند. در بخش غذا، دو غذا قویترین ارتباط را داشتند. آنها عبارت بودند از:
محصولات آجیلی (مانند بادام یا گردو)
قارچ یا جلبک (مانند جلبک دریایی)
برخی از غذاها به طور ویژه در این شبکه تأثیرگذار بودند. قارچ یا جلبک بیشترین تأثیر را داشتند و پس از آن محصولات لبنی و محصولات آجیل قرار داشتند که نقش اصلی آنها را در حمایت از سلامت شناختی نشان میدهد. هنگام بررسی چگونگی تعامل غذا و تواناییهای شناختی، میوههای تازه بیشترین ارتباط را با توانایی جهتیابی (دانستن زمان، مکان و غیره) داشتند و پس از آن سبزیجات تازه قرار گرفتند. سبزیجات تازه همچنین کمترین تأثیر را در گروه غذایی داشتند و توانایی جهتیابی کمترین ارتباط را در گروه شناختی داشت - به این معنی که سبزیجات کمتر احتمال دارد بر انواع غذاهایی که میخورید تأثیر بگذارند و توانایی جهتیابی کمتر احتمال دارد بر سایر بخشهای شناخت تأثیر بگذارد.
اگرچه این مطالعه بینشهای تازهای در مورد چگونگی ارتباط غذاهای مختلف با تواناییهای شناختی خاص ارائه میدهد، اما چند محدودیت نیز دارد. اول، از آنجا که این مطالعه بر اساس یک تصویر لحظهای از زمان - با استفاده از یک طرح مقطعی - انجام شده است، نمیتوانیم با اطمینان بگوییم که آیا خوردن غذاهای خاص مستقیماً عملکرد شناختی را بهبود میبخشد یا عوامل دیگری در این امر نقش دارند.
دوم، دادهها برای گزارش عادات غذایی و تواناییهای شناختی شرکتکنندگان به حافظه آنها متکی است که میتواند برخی از اشتباهات را ایجاد کند. در نهایت، حتی اگر این مطالعه شامل یک نمونه نماینده باشد، یافتهها ممکن است به طور کامل در مورد مناطق خاص یا گروههای خاصی از مردم صدق نکند. تحقیقات آینده با جمعیتهای متنوع برای تأیید و گسترش این نتایج مهم خواهد بود.
این موضوع چگونه در زندگی واقعی صدق میکند؟
این مطالعه نقش قدرتمندی را که غذا میتواند در حمایت از سلامت مغز ایفا کند، به ویژه برای بزرگسالان مسنتر که با بیماریهای مزمن متعدد دست و پنجه نرم میکنند، برجسته میکند. به عنوان مثال، گنجاندن بیشتر قارچ، آجیل و لبنیات در رژیم غذایی میتواند تأثیر معناداری بر تواناییهای شناختی مانند حافظه و توجه داشته باشد. این غذاها به ویژه در این مطالعه تأثیرگذار بودند و نشان میدهند که ممکن است به پر کردن شکاف بین سلامت جسمی و عملکرد مغز کمک کنند. حتی تغییرات ساده، مانند اضافه کردن یک مشت گردو به ماست یا اضافه کردن قارچ به برگر یا غذاهای سرخ کردنی، میتواند گامی به سوی سلامت شناختی بهتر باشد.
این یافتهها همچنین بر اهمیت یک رویکرد جامع برای سالمندی سالم تأکید میکنند. سلامت شناختی به طور جداگانه وجود ندارد؛ بلکه ارتباط نزدیکی با سلامت جسمی و انتخابهای سبک زندگی دارد. با تمرکز بر غذاهای غنی از مواد مغذی که التهاب را کاهش میدهند و از عملکرد مغز پشتیبانی میکنند، افراد مسن میتوانند به طور بالقوه روند زوال شناختی را کند کرده و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند. در حالی که تحقیقات بیشتری برای تأیید این ارتباطات و بررسی چگونگی تأثیر غذاهای خاص بر سلامت مغز در طول زمان مورد نیاز است، این مطالعه یک نقطه شروع عملی ارائه میدهد. این یادآوری است که آنچه میخوریم نه تنها برای بدن ما، بلکه برای ذهن ما نیز مهم است و تغییرات کوچک و عمدی در رژیم غذایی میتواند با افزایش سن تفاوت بزرگی ایجاد کند.
جمعبندی
محققان با تجزیه و تحلیل دادههای یک نظرسنجی در مقیاس بزرگ، غذاهای خاصی مانند قارچ، آجیل و لبنیات را شناسایی کردند که نقش محوری در حمایت از عملکرد مغز دارند. این یافتهها نشان میدهد که انتخابهای غذایی خاص ممکن است به بهبود تواناییهای شناختی مانند حافظه و توجه کمک کند، ضمن اینکه رابطه پیچیده بین سلامت جسمی و روانی را نیز برجسته میکند. اگرچه این مطالعه علت و معلول را اثبات نمیکند، اما بینشهای ارزشمندی در مورد چگونگی تأثیر غذا بر سلامت مغز ارائه میدهد و پایه و اساسی برای تحقیقات آینده فراهم میکند.
منبع: eatingwell