سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: صنعت سرگرمی و رسانهای غرب با نمایش بیش از حد خشونت، قتل و خیانت، باعث کاشت الگوهای جدید و جعلی از واقعیات اجتماعی در ذهن مخاطبان میشود. قرار گرفتن بچهها در معرض خشونت رسانهها ازجمله تلویزیون، فیلم، موزیک ویدئو و بازیهای خشن، مخاطرات زیادی برای سلامت روح و روان کودکان و نوجوانان به همراه دارد. شواهد گسترده در تحقیقات مختلف نشان میدهد که خشونت رسانهای میتواند به بروز رفتارهای پرخاشگرانه، حساسیتزدایی نسبت به انواع خشونت، کابوسهای شبانه و ایجاد اضطراب ناشی از احتمال آسیبرسانی از سوی جامعه کمک کند. در چنین شرایطی بیشک وظیفهای سنگین بر عهده متخصصان روانشناسی اطفال و همچنین والدین است.
متخصصان روانشناسی اطفال میبایست میزان قرارگیری مراجعین خود در معرض رسانههای مختلف را ارزیابی کرده و در مورد مخاطرات رسانههایی که با سلامتی کودکان و نوجوانان گره میخورند، توصیههای لازم را به والدین ارائه دهند. متخصصان روانشناسی اطفال و دیگر ارائهکنندگان خدمات بهداشتی و درمانی کودکان میتوانند با تشویق به افزایش سواد رسانهای، استفاده معقول و پیشگیرانه از رسانهها توسط کودکان و والدین را ترویج داده و با گروهبندی برنامه رسانهها، محیط رسانهای امنتری برای کودکان بسازند و متعاقباً تولیدکنندگان برنامهها را نیز تحریک کنند تا نسبت به ساخت چنین برنامههایی مسئولانهتر عمل کنند تا درنهایت رسانههای مفیدتر و مؤثرتری برای کودکان داشته باشیم.
شواهد و مدارک به قدر کافی واضح و قانعکننده هستند که خشونت رسانهای یکی از دلایل خشونت و پرخاشگری در زندگی اجتماعی محسوب میشود. بنابراین، والدین باید در این زمینه به طور جدی اقدام مقتضی را بهعمل آورند.
متخصصان روانشناسی اطفال باید از نفوذ فراگیر و گستردهای که رسانههای مختلف سرگرمی در سلامت جسمی و روحی کودکان و نوجوانان دارند، آگاه شوند و آگاهسازی کنند. لازم است همایشهای آموزشی برای آموزش کودکان در مورد تأثیرات رسانهها برآنها برگزار شود.
متخصصان در بررسی موضوع «کودک-رسانه» باید از کودکان حداقل دو سؤال مربوط به رسانه را بپرسند:
۱- کودک یا نوجوان در روز چند ساعت رسانههای سرگرمی تماشا میکند؟
۲- آیا در اتاق خواب کودک یا نوجوان، تلویزیون یا ارتباط اینترنتی وجود دارد؟ به همه کودکان، گزینههای سالمی مانند ورزش، بازی «همکنشی» و مطالعه پیشنهاد شود.
هنگامی که از یک رسانه نامتناسب با سن کودک توسط وی استفاده میشود، متخصصان باید کودک را از نظر رفتارهای پرخاشگرانه، ترس یا اختلال خواب ارزیابی کرده و بهدرستی ورود کنند. کارشناسان باید والدین را ترغیب کنند تا به توصیههای مفید و ضروری عمل نمایند: تلویزیون، اینترنت و بازیهای ویدئویی را از اتاق خواب کودکان برداشته و رسانههای مناسب را با درایت انتخاب کنند. همینطور همراه با کودک از رسانه استفاده کرده و به آنها کمک کنند تا گزینههای غیرخشن را انتخاب کنند.
والدین باید تماشای «صفحه نمایش» (ازجمله تلویزیون، فیلم، بازیهای رایانهای و ویدئویی) را به یک الی دو ساعت در روز همراه با جلوگیری از انجام بازیهای خشونتآمیز محدود کنند؛ منظور بازیهایی است که مستلزم وارد کردن صدمه عمدی به سایر شخصیتهای بازی ازجمله کارتونی یا خشونت غیرواقعی و وحشتناک است.
اخذ مشاوره در مورد نحوه تعیین محدودیت استفاده از رسانهها و کاهش خشونت نیز مؤثر است. لازم است به والدین خاطرنشان کنیم که آنها نیز از نظر استفاده خودشان از رسانه برای بچهها الگوی مهمی هستند. متخصصان روانشناسی کودکان باید والدین، مدارس و جامعه را تشویق کنند تا به کودکان سواد رسانهای را به عنوان وسیلهای برای محافظت از آنها در برابر اثرات مضر رسانهها بر سلامتی آموزش دهند.
تحقیقات نشان داده که آموزش رسانه و استفاده مدبرانه از رسانهها میتواند موجب کاهش رفتارهای خشونتآمیز در کودکان شود. در سطح استانی و ملی، کارشناسان رفتار کودکان باید با سایر سازمانهای مراقبت بهداشتی، مربیان، دولت و متولیان تخصیص بودجههای تحقیقاتی همکاری کنند تا خشونت رسانهای در دستور کار بهداشت عمومی قرار گیرد.
خشونت رسانهای اغلب در حوزه عمومی به عنوان یک مسئله ارزشی توصیف میشود نه آنچه درواقع باید تعریف شود؛ یعنی باید یک مسئله مرتبط با بهداشت عمومی جامعه و یک موضوع زیستمحیطی تلقی شود. اخیراً مشخص شده که دو سوم والدین طرفدار نظارت دولتی بر رسانههای کودک و نوجوان هستند. متخصصان روانشناسی باید از رسانههای مثبت کودک حمایت کنند.
متخصصان روانشناسی و رفتارشناسی اطفال باید در زمینه سلامت کودک و در راستای توسعه رسانههای دوستدار کودک و «واقعیتنما»، از تولیدکنندگان این نوع رسانهها پشتیبانی و با آنها همکاری نمایند.
برنامهسازان نیز باید از بزرگنمایی همراه داشتن اسلحه و عادیسازی خشونت به عنوان وسیلهای قابل قبول برای پیروزی در درگیریها اجتناب کنند.
استفاده از خشونت در یک فضای طنزآلود یا در هر موقعیت دیگری که خشونت در آن سرگرمکننده و پیش پا افتاده نشان داده شود نیز پسندیده نیست.
از استفاده از خشونت بین فردی، پرخاشهای کلامی یا تولید موقعیتهای نفرتانگیز خودداری شود، مگر اینکه صریحاً نشان داده شود چنین کلمات و اقداماتی میتوانند برای انسان مخرب باشند. با این وجود، حتی همین مقدار نیز بهتر است در رسانههایی که برای کودکان خردسال تولید میشوند، وجود نداشته باشد. چنانچه ناگزیر صحنه خشونتآمیزی هم استفاده میشود، باید از آن به عنوان یک «نمایش درام» و جدی استفاده شود و همیشه رنج و ضرر و زیانهای قربانیان و مرتکبین را متذکر شود.
متن اشعار موسیقی نیز باید بهراحتی در دسترس والدین قرار گیرد تا قبل از تصمیمگیری در مورد خرید لوح فشرده، خوانده شوند.
گیمها نباید از اهداف انسانی یا سایر اهداف زنده استفاده کرده و برای قتل امتیاز بدهند زیرا این امر به کودکان میآموزد که لذت و موفقیت را در توانایی خود در ایجاد درد و رنج برای دیگران جستوجو کنند.
بازهای رایانهای باید محدود به گروه سنی مناسب آن بازی باشند. توزیع و فروش فیلم، بازیهای ویدئویی و نمایشگاه فیلمها باید بر اساس گروههای سنی مناسب طبقهبندی شوند. متخصصان باید از یک سیستم ساده گروهبندی رسانهای مبتنی بر محتوا حمایت کرده تا بر مبنای آن والدین بتوانند به فرزندان خود در انتخاب رسانههای سالم کمک کنند.
محتوای برنامهها باید بر اساس اینکه چه نوع تصویر رسانهای میتواند برای کودکان مضر باشد، ارزیابی شده و صرفاً به آنچه بزرگسالان تشخیص میدهند یا سلیقه آنها متکی نباشد.
همانطور که اهمیت دارد والدین از مواد اولیه موجود در غذای فرزندشان مطلع باشند، باید در مورد محتوای رسانهای که فرزندشان ممکن است از آنها استفاده کند، کاملاً آگاه باشند.
برگرفته از سایت: https://doi.org