جوان آنلاین: مراکز محلی مانند فرهنگسراها، مساجد، سراهای محله و... جدای از فضای تفریحی میتواند محلی برای ادامه حضور اجتماعی سالمندان قلمداد شود، جایی که سالمند در جمع همسالانش به عنوان یک فعال اجتماعی و کنار جوانان کوهی از تجربه میماند. خانواده هم از فشار مراقبت هر روزه رها شده و با ذهنی آسوده نقش همراهی و پشتیبانی را ایفا و به ماندگاری نقش اجتماعی سالمند کمک میکند. دکتر سارا حاجی مظفری، جامعه شناس با تأکید بر حضور مداوم سالمندان در چنین فضاهایی میگوید: «حفظ هویت اجتماعی سالمندان تنها با حمایتهای عاطفی یا مراقبتهای فیزیکی ممکن نیست باید حس تعلق به خانواده، به عنوان نخستین گروه اجتماعی فراهم و مشارکت اجتماعی آنها در گروههای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، ورزشی، فعالیتهای داوطلبانه یا حتی یادگیری مهارتهای جدید تقویت شود. این اقدامات، حس ارزشمندی و هویت اجتماعی سالمند را حفظ میکند. در غیر این صورت، او دیگر احساس تعلق به جامعه نخواهد داشت و به تدریج از جامعه حذف میشود. قرارگرفتن صرف در محیط خانه و فضای فردی، پیامدهایی روحی، روانی و حتی جسمی برای او به همراه خواهد داشت.» متن زیر ماحصل گفتوگوی ما با این جامعهشناس به مناسبت روز جهانی سالمند است که پیشرو دارید.
نقش خانواده در حفظ کرامت و نشاط سالمندان چیست؟
در جامعه ایران، خانواده همیشه ستون اصلی حمایت از سالمندان بوده است. وقتی سالمند احساس کند که مورد احترام است، دیده میشود، صدایش شنیده میشود و در تصمیمهای خانواده مشارکت دارد، به طور طبیعی حس ارزشمندی پیدا میکند. این حس نه تنها رابطه عاطفی او با اعضای خانواده را عمیقتر میکند، بلکه سلامت روان او را تقویت کرده و از تنهایی و افسردگی پیشگیری میکند. برای نمونه، سالمندی که نوههایش را در درس خواندن یا ازدواج تشویق میکند، احساس میکند هنوز عضوی فعال و اثرگذار است. یا سالمندی که در برنامهریزی مراسم خانوادگی نظر میدهد، نقش راهنما و هدایتگر خانواده را حفظ میکند. چنین مشارکتی باعث میشود سالمند فقط به عنوان فردی نیازمند مراقبت دیده نشود، بلکه عضوی فعال و مفید برای خانواده و جامعه شناخته شود. بنابراین باید در خانواده و همچنین در فعالیتهای اجتماعی، مذهبی، فرهنگی و ورزشی فرصت حضور و نقشآفرینی برای سالمندان فراهم کنیم. وقتی خانواده به سالمند اجازه میدهد در تصمیمهای کوچک و بزرگ شرکت کند، احساس احترام و اثرگذاری او تقویت میشود و جایگاهش به عنوان ستون اصلی خانواده حفظ خواهد شد. این کار با توجه به فرهنگ ایرانی که بر احترام به بزرگترها تأکید دارد، مانع میشود سالمندان از چرخه زندگی خانوادگی و اجتماعی کنار گذاشته شوند.
با توجه به اهمیت نکاتی که اشاره کردید، به نظر شما این نقش در سالهای اخیر تغییری پیدا کرده است؟ چرا؟
متأسفانه بله. بخشی از تغییر جایگاه سالمندان در جامعه امروز به تغییر سبک زندگی شهری و ساختار خانواده برمی گردد. در گذشته خانوادهها بیشتر گسترده بودند و چند نسل در یک خانه زندگی میکردند، اما امروز خانوادهها به شکل هستهای کوچک شدهاند و حتی برخی افراد تنها زندگی میکنند. مشغلههای کاری و تحصیلی نیز باعث شده فرزندان زمان کمتری برای حضور کنار والدین سالمند داشته باشند. این تغییر در کنار مهاجرت فرزندان چه به شهرهای بزرگ و چه به خارج از کشور احساس تنهایی سالمندان را افزایش میدهد. چنین وضعیتی امروزه هم در شهرهای بزرگ و هم در شهرستانهایی که جوانان به کلانشهرها رفتهاند، دیده میشود. حضور فرزندان برای سالمند، انگیزه، سرگرمی و تقویت دلبستگیهای عاطفی ایجاد میکند، اما این حضور اکنون کمتر امکانپذیر است. هرچند فناوری و شبکههای اجتماعی تا حدی این فاصله را جبران کردهاند و تماسهای تصویری یا روزانه میتواند حس نزدیکی را حفظ کند، حمایت عاطفی و مراقبتی مجازی هرگز به اندازه حضور فیزیکی فرزند اثرگذار نیست. کاهش دیدارهای حضوری و فاصله طولانی، از نظر روانی، عاطفی و روحی میتواند برای سالمند آسیبزا باشد و بر سلامت روان او تأثیر مستقیم بگذارد. در نتیجه، نقش و اثرگذاری سالمندان نسبت به گذشته کاهش یافته و دریافت حمایت خانوادگی و اجتماعی آنها نیز تضعیف شده است.
از نگاه شما، مهمترین چالشهای خانواده در نگهداری و همراهی با سالمندان چیست؟
این چالشها چندوجهی هستند. یکی از چالشهایی که امروزه اکثریت افراد جامعه به آن دچار شدهاند و شاید روی کیفیت روابطشان هم اثر گذاشته، بحث کمبود وقت است. کمبود وقتی که بخشی از آن به دلیل مشغلههای کاری و بخش دیگر به خاطر سبک زندگی شهری شکل میگیرد. بحث دوم که شاید حتی اهمیت بیشتری نسبت به مورد اول داشته باشد، هزینههای بالای درمان و داروست. این هزینهها، به ویژه برای بیماریهای مزمن که سالمندان به آن مبتلا هستند، فشار اقتصادی زیادی را برای خانوادهها در مراقبت از سالمندان فراهم میکند. این موضوع با مورد اول نیز همسوست. فرزندی که خودش ممکن است دچار مشکلات اقتصادی باشد و مدت زمان زیادی را صرف کار کند، حتی فرصت کافی برای ارائه خدمات مناسب به خانوادهاش ندارد، چگونه میتواند هزینههای مربوط به مراقبت از والدین سالمندش را نیز تأمین کند؟ قاعدتاً این فشار چندوجهی که روی فرزند وارد میشود، در راستای حمایت از سالمندان، به ویژه در حوزه دارو و درمان، میتواند هم برای خود فرد سالمند و هم برای فرزندش مشکلات زیادی ایجاد کند. نیاز به امکانات حمایتی در چنین شرایطی بیش از پیش احساس میشود. امکاناتی مانند مراکز مراقبت حرفهای سالمندان که تا حد ممکن بتوانند بار مراقبتی خانوادهها را کاهش دهند.
تجمیع این فشارها منجر به فرسودگی میشود. فرسودگیای که هم برای فرزندان در حوزه روانی، عاطفی و اقتصادی ایجاد میشود و هم برای خود سالمند باعث احساس ناامنی و کاهش کیفیت مراقبت خواهد شد. بنابراین، شرایط اقتصادی و اجتماعی یک جامعه میتواند روابط خانواده و سالمند را به طور مستقیم تحت تأثیر قرار دهد. در این زمینه، اهمیت و نقش حمایتهای دولتی و ساختاری خود را بیشتر نشان میدهد. باید برای این موارد، به ویژه در چند سال آینده، برنامه ریزیهایی صورت گیرد؛ با توجه به اینکه اکثریت خانوادهها تک والد هستند، مخصوصاً در شهرهای بزرگ و همچنین سالمندانی که فرزند ندارند یا به دلیل تجرد روند فزایندهای در جامعه ایران شاهد آن هستیم، نیاز است زیرساختهای لازم در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای حمایت و مراقبت از سالمندان ایجاد شود.
کوچ فرزندان به شهرها و دیگر کشورها چه اثری بر احساس سالمندان در خانواده گذاشته است؟
مهاجرت فرزندان میتواند تأثیر مستقیم و قابلتوجهی بر زندگی سالمند داشته باشد. وقتی فرزندان در شهرهای دیگر به خصوص در خارج از کشور زندگی میکنند، والد سالمند حس میکند کمتر شنیده میشود و دیگر نقشی در خانواده به آن شکل که قبلاً داشته، ایفا نمیکند. چه در تصمیم گیریها و چه در روابطی که میتواند برقرار شود. به خاطر این فاصله فیزیکی، این ارتباطها دیگر امکان پذیر نیست و رفتهرفته این مسئله میتواند برای فرد سالمند ایجاد افسردگی، انزوا و حتی کاهش انگیزه برای زندگی فردی خودش و همچنین زندگی اجتماعی و مشارکت اجتماعی را به وجود بیاورد.
آیا این فاصله با ارتباطات مجازی قابل جبران است؟
تا حدی میتوان با تماسهای تصویری یا هر روشی دیگر سالمند را با فرزندش مرتبط کرد تا همچنان حس عضویت و ارزشمندی را تجربه کند، اما چیزی که مهم است، این است این نوع ارتباط هم اصول خود را دارد، یعنی اگر این ارتباط بخواهد مانع از ایجاد حس انزوا و تنهایی در فرد سالمند شود، باید حتی در حالت غیرفیزیکی و تصویری و مجازی، به صورت منظم برقرار شود. این ارتباط باید به صورتی باشد که سالمند بتواند زمانی را با فرزندش از این طریق سپری کند، در روند جریان زندگی او قرار بگیرد و حتی ارتباطی با نوههای خود و فضای زندگی فرزندش داشته باشد تا حس تعلق از بین نرود. اگر این ارتباط صرفاً در حد یک مکالمه یکی دو دقیقهای، آن هم یک بار در هفته یا هر ۱۰ روز یا دو هفته یک بار باشد، چندان اثری برای سالمند نخواهد داشت، زیرا نگاه و سلامت روان آنها در این برهه سنی متفاوت از فرزندانشان است. بنابراین، در زمینه ارتباطگیری مجازی با سالمندان باید فاکتورهایی رعایت شود تا فرد حس نادیده گرفتهشدن یا زیادیبودن پیدا نکند و بتواند حس عاطفی خود را از این طریق حداقل تخلیه کند.
سالمندان در ساختار اجتماعی چه جایگاهی دارند؟ آیا این ساختار تغییری کرده است؟
در جامعه ایران، سالمند همیشه احترام و جایگاه ویژهای داشته است. تجربه و گاهی دانش او در بسیاری از زمینهها نسبت به نسلهای بعد ارزشمندتر است. بنابراین، بهتر است از این انباشتگی تجربی و دانشی حتی دانش عمومی در جامعه استفاده کنیم و از سالمندان مشورت بگیریم. با این حال، زندگی شهری و تغییر خانوادهها به سمت خانوادههای کوچک و حتی مجرد و همچنین مهاجرت فرزندان، باعث شده که جایگاه سالمند نسبت به گذشته کمرنگتر شود. سالمند ممکن است احساس کند در امور مختلف، حتی در خانواده و نزد فرزندان و نوههایش، کمتر دیده و شنیده میشود و فرصت اظهارنظر کمتری دارد. بسیاری اوقات دلیل این امر، این است که نسل جدید میگوید: «شما شرایط امروز را نمیدانید، سبک زندگی امروز را نمیشناسید و از خواستهها یا آرمانهای امروزی خبر ندارید.» در نتیجه، دانش و تجربه ارزشمند سالمند از نگاه نسل جدید ممکن است، منسوخ به نظر برسد و کمتر از او در خانواده استفاده شود. با این حال، حتی در چنین شرایطی، خانواده و خود سالمند باید تلاش کنند که او تا حدودی با فرهنگ روز جامعه و نیازهای نسل جدید تطبیق پیدا کند نه به طور کامل، اما تا جایی که امکان دارد. سالمند باید حضور فعال داشته باشد و همزمان بداند که تفاوتهای نسلی ممکن است مانع همپوشانی دیدگاهها یا ایجاد ارتباط قوی در بسیاری از زمینهها شود، حتی اگر تجربه و دانش ارزشمند او باقی مانده باشد. اهمیت دارد در فرهنگ ما، نقش و جایگاه سالمندان، علم، تجربه و مهارتهای آنان حفظ شود تا ارتباط بین نسلی برقرار بماند و فردی که مسیری طولانی را پیموده حتی اگر آن مسیر امروز دچار تغییر و تحول شده باشد همچنان بتواند چراغ راهی برای نسلهای جدید باشد. بنابراین، به رغم تغییرات ساختاری و سبک زندگی که نقش سالمند را کمرنگ کرده، باید با راهکارها و ترفندهای مختلف این نقش فعال را حفظ کنیم و از تجربیات، دانش و مهارتهای آنان بهره ببریم.
بسیاری از آنها پس از بازنشستگی احساس از دستدادن هویت شغلی یا جایگاه اجتماعی دارند. خانوادهها چگونه میتوانند این خلأ را جبران کنند؟
هویت اجتماعی هر فرد از طریق عضویت در جامعه تداوم پیدا میکند. وقتی فرد بتواند حس تعلق و عضویت خود را در گروههای مختلف اجتماعی حفظ کند، هویت اجتماعی او پایدار میماند. فرد سالمندی که به دلیل گذر عمر و پایان برخی نقشها جایگاه اجتماعی خود را از دست داده، باید در حوزههای دیگر برایش جایگزینهایی تعریف شود. این جایگزینها میتواند برای سالمندان خانم در بستر خانواده یا در برنامههای فرهنگی، اجتماعی و فعالیتهای داوطلبانه باشد. برای سالمندان مرد، این جایگزین میتواند شامل فعالیتهای محدود در خانه یا ادامه فعالیت در حوزههای تخصصی قبلی و ارتباط با گروههای شغلی گذشته، حتی در قالب روابط دوستانه باشد. این فرصتها باعث میشود سالمند بتواند از تجربه و دانش خود استفاده کند و حس ابراز وجود و ارزشمندی داشته باشد. حفظ هویت اجتماعی سالمندان تنها با حمایتهای عاطفی یا مراقبتهای فیزیکی ممکن نیست باید حس تعلق به خانواده، به عنوان نخستین گروه اجتماعی فراهم شود و مشارکت اجتماعی آنها در گروههای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، ورزشی، فعالیتهای داوطلبانه یا حتی یادگیری مهارتهای جدید تقویت شود. این اقدامات، حس ارزشمندی و هویت اجتماعی سالمند را حفظ میکند. در غیر این صورت، اگر بعد اجتماعی هویت از سالمند گرفته شود او دیگر احساس تعلق به جامعه نخواهد داشت و به تدریج از جامعه حذف میشود. قرارگرفتن صرف در محیط خانه و فضای فردی، پیامدهایی روحی، روانی و حتی جسمی برای او به همراه خواهد داشت.
چه نوع حمایتهای دولتی یا شهری میتواند فشار مراقبت از سالمند را برای خانوادهها کاهش دهد؟
نقش این حمایتها بسیار مهم است. مانند بیمههای مراقبتی که به صورت طولانیمدت حتی تا پایان عمر ارائه میشوند. مراکز روزانه نگهداری از سالمندان هم از جمله این حمایتهاست. این مراکز میتوانند موقتی یا دائمی باشند و گاهی برای خانواده بسیار مفید هستند. مثلاً ممکن است خانواده به دلایلی مانند سفر یا کار، یک هفته یا حتی یک ماه نتواند سالمند را همراه خود داشته باشد. در این شرایط، وجود مراکز موقتی که خانواده بتواند با اطمینان و حفظ کرامت سالمند از آنها استفاده کند، بسیار مؤثر است. خدمات درمانی و توان بخشی نیز در این دوره زمانی برای سالمندان اهمیت ویژهای دارد. علاوه بر این، آموزش خانواده نیز اهمیت دارد. اینکه فرزند چگونه با والد سالمند رفتار کند، چه فاکتورهایی را باید در نظر بگیرد و چه نیازهایی ممکن است والد در این سنین داشته باشد که فرزند تجربه نکرده است. توجه به آموزش خانواده میتواند فشار مراقبت از سالمند را کاهش دهد. برای تقویت نشاط و سلامت روان سالمند، برنامههای فرهنگی، آموزشی و ورزشی هم بسیار مؤثرند، اما نکته مهم کیفیت و کمیت این حمایتهاست. از نگاه جامعهشناسی، این حمایتها باید در سطح عدالت اجتماعی طراحی شوند نه به گونهای که باعث افزایش نابرابری یا کاهش کیفیت زندگی سالمندان شوند. حمایتهای دولتی و شهری باید به گونهای اجرا شوند که کرامت انسانی سالمند رعایت شود و صرفاً براساس طبقه اجتماعی یا فاکتورهای مالی و جایگاهی نباشد. باید نگاهی فراگیر و جهان شمول داشته باشیم و فارغ از جایگاه گذشته یا حال سالمند به او خدمت کنیم.
مرخصی مراقبت از سالمند یا بیمه پرستاری تا چه حد در ایران عملی و ضروری است؟
این موارد هنوز در ایران کمتر شناخته شدهاند، اما ضرورت زیادی دارند و باید به آنها توجه شود. مرخصی مراقبت و بیمه پرستاری به خانوادهها امکان میدهد بدون نگرانی از دست دادن شغل و بدون دغدغه هزینه مراقبت حرفهای از سالمند را انجام دهند و مانع شوند سالمند سریعتر دچار فرسودگی جسمی و روانی شود. کشورهایی نیز در این زمینه موفق بودهاند و از نظر فرهنگی و جغرافیایی به ایران نزدیک هستند، مانند ترکیه، امارات، قطر، عمان و برخی کشورهای آسیای میانه. در این کشورها، مرخصی مراقبت و بیمه پرستاری سالمند قانونی و رسمی است. تجربه نشان داده که این قوانین باعث کاهش فشار روی خانوادهها میشود و سالمندان خدمات حرفهایتر و بهتری دریافت میکنند. حتی در مقایسه با زمانی که تنها فرزند بدون داشتن مرخصی یا بیمه، مسئول مراقبت از سالمند باشد.
نهادهای محلی چه نقشی در کمک به خانوادههای دارای سالمند میتوانند ایفا کنند؟
فرهنگسراها، مراکز بهداشت، مساجد و سرای محلهها میتوانند با برنامههای آموزشی، اجتماعی، ورزشی و مذهبی و همچنین ارائه خدمات مشاورهای، حقوقی، بهداشتی، درمانی و اوقات فراغت، نقش مهمی در حمایت از سالمندان و کاهش فشار خانوادهها ایفا کنند. این مراکز همچنین میتوانند برنامههای آموزشی متنوعی ارائه دهند تا سالمندان با نگاهها و شرایط روز جامعه آشنا شوند. به عنوان مثال، برگزاری نشستها و میتینگهای گفتوگو محور در حوزههای سیاسی و اجتماعی، فرصت میدهد تا سالمندان شرکت کنند، نظر دهند و نقش فعال شهروندی خود را حفظ و احساس ارزشمندی کنند.