سرویس سیاسی جوان آنلاین: دو روز بعد از آغاز ناآرامیهای ناشی از گرانی بنزین «بیانیه جمعی از فعالان سیاسی در دفاع از حق اعتراض و محکومیت خشونت» تحت عنوان «به خواست مردم احترام بگذارید» همراه با نام ۷۷ نفر از آقایان و خانمهای اصلاحطلب منتشر شد.
در ابتدای آن پاسخ تفصیلی آمده است: پیش از هرگونه تحلیل باید گفت که هر بحثی درباره اعتراضات آبان ماه و رویدادها و تحولات مرتبط با آن باید با در نظر داشتن این حقیقت مهم آغاز شود که اگر هم اعتراض بحقی در جامعه وجود دارد- که دارد- مخاطب اصلی این اعتراض دستگاههای اجرایی هستند که با وعدههای بزرگ و حیرتانگیز و با تکرارهای پرطنین به صحنه آمدند، اما اکنون نه کارنامهای دارند که از آن دفاع کنند و نه آبرویی که با آن وعده جدید بدهند و زمان بخرند. این سخن مبتدای کلام قرار گرفته است به این دلیل که هرگونه بحثی در نفی آشوب و اغتشاش میتواند گرفتار این آسیب شود که اعتراض بحق مردم به دستگاههای اجرایی را نبیند یا کماهمیت بشمارد و آنگاه این سوءتفاهم را پدید بیاورد که گویی همه معترضان آشوبگرند و نفی آشوب به معنای نفی اعتراض بحق، مشروع و مسالمتآمیز هم است. با این تذکر مهم اکنون میتوان سراغ تحلیل بیانیه اصلاحطلبان رفت که اگر آن را «مانیفست ویرانی» هم بخوانیم، بیراهه نرفتهایم.
در بخشی از این نقد آمده است: مسلم است که هیچ کس راضی به کشته شدن حتی یک نفر نیست، اما باید پرسید اگر شما بودید و میدیدید عدهای به سمت مخازن سوخت یک شهر مانند سیرجان هجوم آوردهاند و میخواهند آنها را آتش بزنند چه میکردید؟ آیا اجازه میدادید شهری را به آتش بکشند. آن وقت اگر نیروی انتظامی اقدامی نکرده بود آیا اعلامیه نمیدادید و این بار از مردم شهر دفاع نمیکردید؟ در واقع سؤال بزرگ این است که هدف امضاکنندگان این بیانیه از توجیه قتل و غارت به اسم اعتراض و دفاع تلویحی از حمله به جان و مال مردم چیست و پشت این بیانیه چه هدفی خفته که دفاع از ویرانی و جنایت را هم توجیهپذیر میکند؟
بخش دیگری از این نقد به «تأخیر» و «بیبرنامگی» و «بیتوجهی به معضلات اساسی که سالیان متمادی مورد اشاره کارشناسان و دلسوزان کشور بوده» اشاره کرده که باید پرسید چه کسی مقصر است؟ آیا کسی غیر از دولتی که با حمایت شما روی کار آمده مقصر است؟ در حقیقت مقصر اصلی خود شما اصلاحطلبان هستید که همه توش و توان خود را برای پیروزی رئیسجمهور فعلی که نامزد هر دو دوره اصلاحطلبان در انتخابات رئیسجمهوری بوده، به کار گرفتهاید و حتی حاضر شدهاید آقای عارف، نامزد اصلی و حزبی خود را به زور و ضرب منصرف سازید تا راه برای پیروزی او هموار شود. مگر همه نیروهای حزبی و همفکران شما در این دولت به وزارت و وکالت و تصدی انواع پستهای اجرایی نرسیدهاند و مگر قوه مجریه که باید در قضیه بنزین درست عمل میکرد یکسره در دست شما نیست؟ پس شما از چه کسی گلایه میکنید؟ آیا این یک «فرار به جلو» و «فرافکنی» آشکار نیست؟
در بند سوم، اصلاحطلبان امضاکننده بیانیه با اشاره به «فشارهای شدید اقتصادی و معیشتی حاصل از تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی» خواهان آن شدهاند که «مسیر اعتراضات مسالمتآمیز» باز گذاشته شود و «حقوق مصرح ملت در قانون اساسی به رسمیت شناخته شود» و حکومت به جای ایستادن در برابر مردم عاصی در کنار آنها بایستد.
اینجا بار دیگر آقایان و خانمهای اصلاحطلب چشم خود را بر غارت و کشتار جمع آشوبگر رخنهکننده در میان معترضان بسته و اعتراضات را «مسالمتآمیز» دانستهاند و حکومت را به نقض حقوق ملت در قانون اساسی و ایستادن در برابر مردم متهم کردهاند. هر فرد منصفی که شاهد رفتار آشوبگران مسلح و غارتگر و ویرانگر در حوادث روزهای ۲۵ و ۲۶ آبان بوده یا صحنههای آن را در اخبار مشاهده کرده تصدیق میکند که امضاکنندگان این بیانیه چشم خود را بر واقعیت بسته و تنها میخواستهاند از آب گلآلود ماهی گرفته و ژست طرفداری از حقوق بشر و مردم و قانون اساسی بگیرند. اگر قرار بود حکومت با اعتراض مقابله کند، باید با همه امضاکنندگان این بیانیه که غیرمنصفانهترین اعتراضها را به حکومت کردهاند مقابله کند، آیا چنین کاری اتفاق افتاده است؟ این عادت همیشگی شماست که از آزادی استفاده یا دقیقتر بگوییم «سوءاستفاده» میکنید تا بگویید آزادی نیست.
کشاندن بحث مربوط به ناآرامیهای بعد از گرانی بنزین به رقابتهای «سیاسی و جناحی» و «انتخابات» به خوبی پرده از نگرانی پنهان آقایان و خانمهای اصلاحطلب امضاکننده بیانیه برمیدارد. آنان با مشاهده بیتدبیری و ناکارآمدی دولت منتخب و مورد حمایت خود و اعتراض مردم به دولت و مجلسی که اکثریت آن در اختیار اصلاحطلبان است به شدت در خصوص انتخابات اسفند ماه ۹۸ مجلس احساس نگرانی کرده و ترس خود را از رویگردانی مردم به جریان سیاسی خود با این عبارت بیان کردهاند.
نکته مهم بند پنجم بیانیه این است که امضاکنندگان از «متصدیان حکومت» (بخوانید متصدیان نظام) خواستهاند با عادیسازی روابط خارجی بساط تحریمها را جمع کنند. واضح است که آقایان تحریمها را علت اصلی مشکلات اقتصادی میدانند، اما راه علاج را «عادیسازی روابط خارجی» قلمداد میکنند. باید پرسید مقصود شما از «عادیسازی روابط خارجی» چیست؟ مگر همین دولت محبوب و مورد حمایت شما یک بار به همین توصیه شما عمل نکرد و در دولت اوباما روابط خارجی را عادی کرد و با سران امریکا و اروپا مذاکره کرد و برجام را به وجود آورد؟ یک ملت چند بار باید از یک سوراخ گزیده شود؟
آیا تجربه تلخ برجام برای ملت ما کافی نیست که حال شما دوباره نظام جمهوری اسلامی را متهم میکنید که، چون روابط خارجی را عادی نکرده گرفتار تحریم شده است. ما عبارت «عادیسازی روابط خارجی برای رفع تحریمها» را دعوت به مذاکره با امریکای بدعهد و جنایتکار میدانیم و معتقدیم امضاکنندگان به صورتی رندانه همان دعوت و ادعای دشمن را تکرار کرده و همسویی و همصدایی خود را با او نشان دادهاند. واقعاً باید به صادرکنندگان و امضاکنندگان این بیانیه و صاحبان چنین تفکر و تحلیلی دست مریزاد گفت، حقیقتاً آقایان و خانمها زحمت کشیدهاند! به این حضرات باید گفت آقایان و خانمها، این دولت که شما هم به آن معترضید و میخواهید با این بیانیهها و آدرس غلط دادنها خود را از عواقب ندانمکاریها و کمکاریهای آن برای انتخابات آینده مصون و محفوظ نگه دارید، ساخته و پرداخته خود شما و نتیجه «تکرار میکنم»های شماست. این آشی است که خود شما پختهاید و حالا از بس شور شده، خودتان هم فهمیدهاید. ملت هم فهمیده است. پس لطفاً دیگر «تکرار نکنید.»