جوان آنلاین: جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی و ترور چند فرمانده برجسته مقاومت به دست اسرائیل، صرفاً یک منازعه نظامی نبود؛ این رخداد در میدان رسانهای هم امتداد یافت. به تعبیر پژوهشگران «رسانهشناسی جنگ»، هر جنگ معاصر دو جبهه دارد: جبهه فیزیکی و جبهه نمادین. در جبهه دوم، روایتها، تصویرها و حافظهها تعیین میکنند که یک حادثه چگونه در تاریخ ثبت شود. از همین منظر، ورود حوزه هنری به تولید برنامههای گفتوگو محور، چون «مافوق صوت»، «ماجرای جنگ» و «همالعهد» نه یک انتخاب صرف، بلکه ضرورتی فرهنگی بود. این برنامهها تلاش دارند به جای روایت سطحی یا احساسی صرف، با بهرهگیری از گفتوگو، پرسشگری و روایتپردازی، ابعاد عمیقتری از جنگ و شخصیتهای مقاومت را آشکار کنند.
گفتوگو و حافظه جمعی
مطالعات حافظه جمعی نشان دادهاند ملتها هویت خود را نه تنها از طریق اسناد رسمی، بلکه از طریق روایتهای شفاهی و رسانهای بازتولید میکنند. گفتوگوی رسانهای با فرماندهان، کارشناسان یا خانواده شهدا، در واقع سندی زنده برای تاریخ است. تجربههای موفق جهانی نشان میدهد «برنامههای میزگردی و گفتوگویی» میتوانند شکاف میان حافظه فردی و حافظه ملی را پر کنند.
برای مثال: شبکه الجزیره در پوشش جنگهای غزه نه تنها به خبرهای لحظهای، بلکه به تولید مستند- گفتوگوهایی پرداخت که بعدها به منابع پژوهشی بدل شد.
بیبیسی در دوران جنگ فالکلند (۱۹۸۲) با تولید مستندهای تحلیلی و گفتوگو با سربازان و فرماندهان، روایتی ماندگار ساخت که تا امروز در آرشیو رسانه و مطالعات جنگ مورد استناد است.
در امریکا برنامههای CNN در خلال جنگ خلیج فارس (۱۹۹۱) نشان دادند که چگونه گفتوگوی زنده با مقامات و کارشناسان میتواند افکار عمومی را همزمان شکل دهد. این الگوها نشان میدهند گفتوگو یک تکنیک رسانهای برای ثبت حافظه زنده جنگ است؛ تکنیکی که حوزه هنری نیز در برنامههای اخیر خود بهکار گرفت.
تجربه ایرانی از «روایت فتح» تا «راز»
ایران سابقهای طولانی در ثبت و روایت جنگ دارد. مجموعه «روایت فتح» (به کارگردانی سیدمرتضی آوینی) با ترکیب مستند و روایت انسانی، تبدیل به الگوی اصلی روایتگری دفاع مقدس شد. در دهههای بعد، برنامههایی، چون «راز» (نادر طالبزاده) نشان دادند که قالب گفتوگو میتواند بستری برای تحلیلهای ژرف و پرسشهای چالشبرانگیز در باب سیاست و فرهنگ مقاومت باشد. همچنین پروژههای تاریخ شفاهی دفاع مقدس (مرکز اسناد انقلاب اسلامی و حوزه هنری) بر اهمیت ثبت مصاحبههای بلند با رزمندگان و فرماندهان تأکید کردهاند. برنامههای جدید حوزه هنری در واقع در امتداد همین سنت، اما با توجه به اقتضائات روز و میدان رسانهای دیجیتال تولید شدهاند.
برنامه تلویزیونی پساجنگ، رویکرد و مزیت
۱. مافوق صوت (با روایت میلاد گودرزی)
این برنامه تمرکز خود را بر گفتوگو با شخصیتهای دانشگاهی، فرهنگی و چهرههای شناختهشده درباره وطنپرستی و ابعاد اجتماعی جنگ ۱۲ روزه گذاشته است. مزیت اصلی آن این است که مفاهیم انتزاعی و ارزشمحوری مثل «وطن» و «مقاومت» را در سطحی فراتر از شعار بررسی میکند. گودرزی با طرح پرسشهای مستقیم، میهمانان را به بازخوانی ریشههای هویتی و اخلاقی جنگ وامیدارد. این قالب موجب میشود برنامه نه صرفاً نظامی، بلکه فرهنگی - فلسفی باشد؛ رویکردی که در رسانههای جهانی کمتر به چشم میخورد و میتواند برای نخبگان و دانشجویان الهامبخش باشد.
۲. ماجرای جنگ (با روایت محمدجواد موگویی)
موگویی با سابقه مستندسازی تاریخی («انحصار ورثه» و «خارج از دید») نگاه کلان و تحلیلی خود را به میدان آورده است. در «ماجرای جنگ»، او سراغ پشتصحنههای سیاسی و نظامی جنگ ۱۲ روزه میرود: دلایل آغاز، محاسبات اشتباه، پیامدهای منطقهای و رسانهای. این برنامه به نوعی «کلاس درس تاریخ معاصر» است و میتواند خلأ مطالعات تطبیقی درباره جنگهای اخیر ایران و مقاومت را پر کند. ارزش افزوده «ماجرای جنگ» در این است که وقایع جاری را به زمینههای تاریخی و استراتژیک پیوند میزند.
۳. همعهد (با روایت علی صدرینیا)
برنامه «همعهد» تمرکز خود را بر زندگینامه و سیره فرماندهان شهید مقاومت قرار داده است. صدرینیا که پیشتر در حوزه روایتگری فرهنگی فعال بوده، با نگاهی همزمان عاطفی و تحلیلی، فرماندهان را بهعنوان انسانهای اخلاقی و اجتماعی تصویر میکند. این برنامه در واقع لایه «فرهنگ و اخلاق مقاومت» را برجسته میکند؛ چیزی که بدون آن روایت جنگ ناقص خواهد ماند. «همعهد» برای پیوند عاطفی نسل جوان با شهدای مقاومت اهمیت حیاتی دارد و میتواند در آینده به بخشی از آرشیو فرهنگی مقاومت تبدیل شود.
اگر «مافوق صوت» در سطح مفهومی و هویتی عمل میکند، «ماجرای جنگ» تحلیل سیاسی - تاریخی ارائه میدهد و «همعهد» بر بُعد انسانی و اخلاقی تمرکز دارد. این سه زاویه دید مکمل یکدیگرند و کنار هم تصویری جامع از جنگ ۱۲ روزه و فرهنگ مقاومت میسازند.
اهمیت استمرار و آیندهنگری
تجربههای جهانی نشان دادهاند یک برنامه گفتوگو محور اگر به صورت سریالی و بلندمدت ادامه یابد، به یک «منبع مرجع» بدل میشود. اگر حوزه هنری این مسیر را ادامه دهد، میتواند آرشیوی ارزشمند برای پژوهشگران، مستندسازان و نسل آینده فراهم کند.
در دوران «جنگ روایتها»، تولید برنامههای گفتوگومحور اینچنینی پاسخی استراتژیک به نیاز زمانه است. «مافوق صوت» با پرسشهای هویتی، «ماجرای جنگ» با تحلیل کلان و «همعهد» با روایت انسانی، هر کدام بخشی از پازل مقاومت رسانهای را تکمیل میکنند. آنها در کنار هم به بازسازی حافظه جمعی کمک میکنند؛ حافظهای که نه تنها برای امروز، بلکه برای تاریخ آینده ضروری است.