جوان آنلاین: اثری که اینک در معرفی آن سخن میرود، همانگونه که از نام آن هویداست به «روزشمار ۱۵ خرداد ۱۳۴۲» پرداخته است. این پژوهش از سوی گروه تاریخ حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی انجام شده و انتشارات سوره مهر آن را روانه بازار کتاب کرده است. تارنمای ناشر در بازنمایی موضوع این کتاب، نکات پی آمده را مورد اشاره قرار داده است: «واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، یک روز تاریخی برای نهضت اسلامی مردم ایران است که در حافظه جمعی ایرانیان با چند ویژگی شناخته میشود. سخنرانی مهم امامخمینی (ره)، دستگیری امام و شهادت گروهی از طرفداران او. روز شمار ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، یک پروژه تحقیقاتی تاریخ معاصر بود که از نخستین روزهای سال ۱۳۷۶ آغاز شد. این بررسی از آغاز سال ۱۳۴۰ تا پایان سال ۱۳۴۳ شمسی را دربرگرفته است تا از مقدمه و بازتاب حوادث خرداد ۱۳۴۲ به صورت کامل یاد کند. منابع داخلی و خارجی این روزشمار در قالب کتاب، نشریه، مطبوعات و اسناد است که برخی از آنها برای اولین بار است که مورد توجه و استفاده قرار گرفتهاند. بررسی تمامی این منابع، حدود پنج سال طول کشید و اوایل دهه ۱۳۸۰، کار نگارش اثر آغاز شد. در این نگارش با هدف اطلاعرسانی دقیق وقایع، روایتهای منابع از یک خبر یا اتفاق به گونهای تلفیق شدهاند که در نهایت نمای کامل و در حد امکان لحظه به لحظهای از ماجرا ارائه کنند. روزشمار هر روز با عنوان خبرهای همانروز آغاز شده و سپس متن خبرها آمده است. این متن پینوشتی دارد که شامل نشانی منابع خبری است. نشانی منابع مطبوعاتی نیز در همین پینوشت آمده است، اما نشانی منابع کتابخانهای، در ضمیمه دیگری در پایان هر جلد با نام کتابنامه تکمیل شده است. در پایان هر جلد به جز کتابنامه، فهرست نمایه قرار دارد که شامل معرفی شخصیتها، مکانها، نشریهها، منابع خبری و شرح بعضی از مفاهیم است. لازم به ذکر است که معرفیشدگان در نمایه جلد اول، در جلدهای بعد دوباره معرفی نشدهاند و نمایه جلدهای بعد شامل نامهایی است که برای نخستین بار در آن جلدها آمده است....»
در بازسازی فضای خرداد ۱۳۴۲، میتوان به اسناد فراوانی مراجعه کرد. یکی از این اوراق، نامه تاریخی امام خمینی به آیتالله العظمی سید محمدهدی میلانی است که در آن آمده است: «مطالب به نظر حقیر، در پرده ابهام عجیبی است و مسائل روز بههیچوجه روشن نیست و اخبار گوناگون داخل و خارج، موجب نگرانی شدید اینجانب است و خوف آن است که دستهای خبیث ناپاکی، بخواهند به تمامیت ارضی مملکت خداینخواسته لطمهای وارد کنند. اولیای امور یا غافل هستند، یا معذور. در عین حال وضع خارجی خصوصاً مطالبی که در موضوع خوزستان و کردستان گفته میشود و اخیراً در جراید راجع به خوزستان نوشته میشود و دولت باید آرامش داخلی را به هر نحو است حفظ کند، دیده میشود که کارهای تحریکآمیزی در داخل انجام میگیرد. شیراز را به گرفتن آقای دستغیب و جهرم و حوالی آن را به گرفتن آقای میرحسین آیتاللهی و تبریز را به گرفتن آقای قاضی طباطبایی و قم و تهران را به گرفتن جمعی از اهالی منبر و خراسان را به گرفتن آقای طبسی و کارهای دیگر و اصفهان را به نحو دیگر و سایر بلاد را هر یک به نحوی، ناراحت و عصبانی میکنند. این مطالب حقیر را ناراحت و نگران کرده است و میترسم خداینخواسته صحنههای اسفانگیزی به وجود آید که برخلاف مصالح مملکت و اسلام است. تنبیه اولیای امور بیاثر است و مثلاً اینکه به طور خودکار یا الزام کارهایی انجام میشود که عاقبت و خیلی خداینخواسته داشته باشد....»