جوان آنلاین: تصور کنید یک ساعت در دنیا، هیچ خبری منتشر نشود. ممکن است برخیها بگویند که خیلی بهتر است و انسانها در آرامش و فضایی آرامتر زندگی میکنند، اما واقعیت دنیای امروز، چیز دیگری است به گونهای که وقتی تنها دقایقی گوشی تلفن همراهتان را فراموش کردهباشید، تازه متوجه فاجعه بیخبری از دنیای پیرامونتان خواهید شد.
همین که سراغ بچهتان را از همسرتان بگیرید، خود یک خبر است. خبر از وضعیت کنونی فرزندتان که کجاست و چه میکند. مهمترین چالش کنونی بشر، عقبماندن سواد آدمها از روند پرسرعت تغییر و تحول در حوزه رسانه است.
شناخت اولیه از علوم اجتماعی، مخاطبشناسی و تحلیل روانشناسانه وقایع، شفافیت در گفتار و کردار، دوری از افراط و تفریط در بیان حقایق، بررسی چالهها و ضعفهای فرهنگی موجود، داشتن حداقل سواد مطلوب رسانهای برای اقناع کردن افکار عمومی، مدیریت منطقی بحران و بصیرت کافی جهت تجزیه و تحلیل اصولی وقایع از ابتداییترین مواردی هستند که باید مدیران ارشد و تأثیرگذار هر کشوری در هر جایگاهی بدان آگاه بوده یا تسلط نسبی داشتهباشند.
در جامعه و جغرافیایی با تنوع فرهنگی، قومی و نسلی مثل ایران که شوربختانه هر لحظه مورد هجوم گاه و بیگاه دشمنان شناختهشده و ناشناخته است، تسلط مدیران ارشد در حاکمیت به داشتن شناخت و سواد اولیه در موارد مطرح شده به یک ضرورت اجتنابناپذیر تبدیل شدهاست.
وقتی در قوانین، جلسات و سخنرانیها به کرات اهمیت خبر، تولید و انتشار آن، مقابله با هجمهها و تحریفهای رسانهای و شناخت قدرت فضای مجازی مطرح میشود، اما در عمل همیشه جامعه رسانهای مورد غفلت واقع میشوند یا مسئولان و متولیان امر به صورت شعارگونه از کنار آنها میگذرند، نتیجهاش این میشود که جامعه و به خصوص نسل جوان ما با اندک تولید محتوایی از سوی رسانههای خارجی به شدت تحتتأثیر آن قرار میگیرند.
نسل نوجوان و جوانی که در طول سالها حاکمیت کرونا در جهان از آنها غافل شدیم و هدایت آنها را به فضای مجازی سپردیم بیآنکه به عواقب ناخوشایندش بیندیشیم و این در حالی بود که دیگران حتی یک لحظه از حاکمیت مطلق بر این فضا شانه خالی نکردند و تولید محتوا نمودند برای اینکه در شرایطی و به بهانهای بتوانند افکار خود را به جامعه ما انتقال دهند.
فاصله بین نسلها
سیستم معیوب آموزشی ما در مدارس به خصوص در مقطع ابتدایی و عدم استفاده از معلمان، مربیان و راویان تخصصی حوزه رسانه جهت تبیین و روشنگری نسل نوجوان ما و شناخت از آسیبها و معرفی ظرفیتهای بستر مجازی و دیگر رسانهها همچون ماهواره و محدودیتهای رسانه ملی باعث میشود که هر روز فاصله بین نسلی جامعه ما عمیقتر شود و این شکاف، همان سنگرهای سستی هستند که به دشمن اجازه میدهند از آن طریق به داخل کشور نفوذ کند و هر گونه بخواهد ضربه بزند.
دشمن من رسانهای با دشمن موشکی فرق دارد. دشمن فرهنگی و رسانهای یعنی کسی که با تیتر به جای تیر بر قلب جوان هموطن من شلیک میکند و هویتش را از او میگیرد.
دنیای امروز بدون رسانه شبیه به یک سلول انفرادی بزرگ است و سواد رسانهای مانند نوعی تغذیه است. کسی که مهارت خوبی در تحلیل رسانه کسب کرده، میتواند نوع تغذیه دریافتی و رژیم خود را انتخاب کند. در واقع همه اطلاعات و اخباری که امروزه از طریق موبایل، تلویزیون و شبکههای جهانی به فکر و ذهن مردم تزریق میشود، ترکیبی از انواع تغذیههایی است که برای همه مناسب نیست.
تنها سواد رسانهای میتواند به فرد در تشخیص درست نوع تغذیه کمک کند. در غیر این صورت فرد دچار مسمومیتهای ذهنی و فکری میشود و قدرت تشخیص درست و نادرست را از دست میدهد.
رسالت رسانهها
افرادی که سواد رسانهای پایینی دارند دچار انتخابهای نادرست و هیجانات تلقینی رسانه میشوند. این گونه افراد کنترل تصمیمات و هیجانات خود را به رسانه واگذار میکنند و این موضوع تبعات خطرناکی برای جامعه و به صورت کلان کشور دارد. تأثیری که در آشوبها و بحرانهای اجتماعی اخیر شاهد آن بودیم.
راهکار این است که در فضایی آرام و منطقی نسبت به تغییر عملکردها اقدام کنیم. رسالت رسانهها و نهادهای فرهنگی را تغییر داده و خواهان عمل گرا بودن آنها در تزریق افکارشان به جامعه باشیم از سوی دیگر همچون دیگر موارد موفق کشور مثل اقتدار نیروهای مسلح در ساخت و تجهیز انواع موشک، ماهواره و پهپاد با کمک مؤسسات دانشبنیان و مراکز علمی و رسانهای به تقویت نرمافزارهای رسانهای استاندارد جهانی و البته ملی پیش برویم تا بتوانیم ضمن اعتمادسازی جامعه به این بسترهای رسانهای، هدایت افکار عمومی را منطبق با فرهنگ ملی و دینی و تولید محتوای مطلوب پیش ببریم.
روز خبرنگار است، روزی که بنا بر ضرورت باید به هفته خبرنگار تبدیل شود. هفتهای که امیدوارم از شعار یا انجام برنامههای روتین و تکراری در آن فاصله بگیریم.
دولت در این هفته باید چتر حمایتش از رسانهها را طوری بگستراند که آنها را از دریافت کارت هدیههای ناخوشایند و بازدارنده بینیاز کند.
دولت باید اینترنت نامحدود بدون فیلتر در اختیار همه رسانهها قرار بدهد، بیمه همه اصحاب رسانه را لحاظ کند و بستر آموزش و ترویج رسانههای تخصصی را فراهم آورد.
حاکمیت باید کمک کند که نشریات زنده بمانند و فضای مجازی را رها نکند که این همه بیپروا در دل جامعه تاخت و تاز کند و به مخاطبان آسیب برساند.
جامعه رسانهای حرمت دارند و این حریم باید تخصصی شود. ورود به جرگه رسانه باید از فیلترهای سختی عبور کند که مثل امروز تنها کمیت مدنظر نباشد که خیلیها یک شبه وارد این بستر مهم و کاملاً تخصصی شوند.