کد خبر: 1199998
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۴۰۲ - ۰۵:۲۰
بازگشت پول‌ها به جیب چه کسی است؟
قدم به قدم ادامه دارد تا تلاش‌ها به سمتی برود که این روز‌ها کمتر کسی چندان درگیر به جای آوردن آداب اسلامی و نگران میتی باشد که به خاک سپرده شده است! مگر قرار نبود با دیدن اموات به یاد خدا و قیامت بیفتیم، پس چرا گذر از قبرستان و شرکت در مجالس ختم و خاکسپاری به جای اینکه ما را از دلبستگی به دنیا فاصله بدهد بیشتر ترغیب‌مان می‌کند به چسبیدن به دنیا و مادیات؟!
نیره ساری
جوان آنلاین: فرقی نمی‌کند چه کسی و کجا و در چه جایگاهی باشد! از قدیم گفتند شتری است که مقابل منزل همگان می‌خوابد. عزرائیل بالاخره قرار است روزی در گوشه‌ای از این جهان هستی مأمور شود که جان ما را بگیرد و به خانه ابدی رهسپارمان کند. این شروع ماجرایی است که خانواده داغدیده و مصیبت زده با آن مواجه می‌شوند. قدم به قدم ادامه دارد تا تلاش‌ها به سمتی برود که این روز‌ها کمتر کسی چندان درگیر به جای آوردن آداب اسلامی و نگران میتی باشد که به خاک سپرده شده است! مگر قرار نبود با دیدن اموات به یاد خدا و قیامت بیفتیم، پس چرا گذر از قبرستان و شرکت در مجالس ختم و خاکسپاری به جای اینکه ما را از دلبستگی به دنیا فاصله بدهد بیشتر ترغیب‌مان می‌کند به چسبیدن به دنیا و مادیات؟!
 
صاحبان مصیبت را به زحمت نیندازیم
به توصیه پیشوایان دینی‌مان اگر انسان میان شرکت در مراسم ختم یا یک میهمانی مردد باشد و چاره‌ای جز حضور در یکی از آن دو را نداشته باشد، بهتر است مورد اول را انتخاب کند؛ زیرا مجلس ختم، یادآور آخرت است. کسی منکر تکریم مرده چه برای خاک سپاری و چه بعد از آن که در اسلام تأکید فراوان شده است، نیست. همان گونه که گفتن تسلیت به بازماندگان و همراهی با آن‌ها سفارش شده است، در عین حال تأکید شده تا صاحبان مصیبت را به زحمت نیندازند. جالب است که به سفارش اسلام خانواده صاحب عزا، نباید میهمانان شرکت کننده در تشیع جنازه و برگزاری جلسات ترحیم را اطعام کنند بلکه سفارش بر این است که همسایگان غذای خانواده داغدیده را تهیه کنند. 
در روایات آمده است زمانی که حضرت جعفر طیار (ع) در جنگ موته شهید شد پیامبر (ص) از حضرت فاطمه (س) خواست که به نزد اسماء همسر جعفر و خانواده‌اش برود و برایشان غذا تهیه کند، بعد از این دستور پیامبر (ص)، میان مسلمانان رسم شد که وقتی کسی دچار مصیبت می‌شد همسایگان و خویشان او برایش غذا تهیه کرده و می‌بردند. 
آنچه در اسلام تأکید شده این است که میت روی زمین نماند و در قبرستان مسلمین دفن شود، نه اینکه حتماً در فلان قطعه قبرستان که قیمتش چندین میلیون تومان است یا فلان سنگ قبر گران قیمت روی مزار متوفی نصب شود تا هم هزینه‌های خانواده داغدیده بالا رود و هم باعث چشم و هم چشمی‌های بعدی شود! کاش ماجرا فقط به فلان قطعه ختم می‌شد. پیش‌تر از این در برخی خبر‌ها هم شنیده می‌شد که هزینه‌های هنگفت برای تدفین در محل‌های خاصی، چون اطراف حرم امام رضا (ع) وجود دارد. سایر مکان‌های زیارتی، چون قم یا حرم عبدالعظیم حسنی (س) در شهر ری هم مستثنی از این امر نیست. 
 
اگر چنین و چنان نکنیم، حرف مردم را چه کنیم؟
صدای شیون بلند می‌شود. گریه‌های بی‌امانی که از دو حال خارج نیست؛ یا مرگ عزیز از دست رفته جانکاه است یا به هر حال اگر برای متوفی گریه و شیون سر ندهند، مردم چه می‌گویند! همین یک جمله زندگی‌های ما را به ورطه نابودی کشاند: «مردم چه می‌گویند؟!» پدری، مادری، برادری، خواهری، همسری، فرزندی از دنیا رفته و فرزندان در غم از دست دادن قاعدتاً باید به عزاداری بنشینند و تلاش کنند تا از همان لحظه اول روح متوفی آسان‌تر از زمین مفارقت کند. همه در جنب و جوش هستند. یک نفر دنبال خرید تاج‌گل، دیگری دنبال جای خاص برای چاپ اعلامیه روغنی، یک نفر به تیپ خودش برای فردای خاکسپاری فکر می‌کند که فلان شخص مهم را می‌بیند. سایر بستگان دنبال لباس آنچنانی و البته می‌ماند اجاره سالن برای مراسم سوم و شب هفت تازه درگذشته که جای خود دارد. 
تجملات وارد دنیای اموات هم شده است. سبک و سیاق تشریفات به گونه‌ای پیش رفته است که گویا مردن هم دیگر راحت نیست و هزینه‌های سرسام آوری به خود گرفته است. البته که مردن راحت نیست و آنچه می‌ماند اعمال و رفتار ما زیر خاک است. به هر حال حرف از سخت شدن مردن برای ترویج این حجم از تشریفات و تجملات است، به حدی که گویا مراسم عزاداری برای میت در رقابت نزدیکی با مراسم عروسی است. 
طبق پرسش جوان از بازار گل محلاتی تهران بیشترین درآمد این قشر از تزئین ماشین عروس برای عروسی و تاج گل برای مراسم عزاست. طبق گفته یکی از فروشندگان، گل ارکیده گران قیمت برای تاج گل سفارش می‌دهند که هزینه تاج را تا چند میلیون افزایش می‌دهد. رقابت عجیبی در تاج گل وجود دارد. به خصوص اگر متوفی فرد بازاری بوده یا سمت مدیریتی داشته باشد، این رقابت نزدیک‌تر است، به حدی که سنگین‌ترین گل‌ها و تاج‌ها برای مراسم سفارش داده و راهی محل تدفین یا منزل مرحوم و مرحومه می‌شود. به هر حال اسمی که روی تاج گل زده می‌شود نمایشی بزرگ از همدری است. هرچند همه بدون استثنا می‌دانند چنین کاری اسراف، چشم و هم چشمی و تجمل است، اما باز هم کمتر کسی شجاعت کناره‌گیری دارد. 
پس از دفن متوفی، اطرافیان درجه یک متوفی، سعی می‌کنند تا چهلم مرحوم یا مرحومه، سنگ قبرش را نصب کنند. قدیم‌تر‌ها سنگ کوچک ساده‌ای بود که اسم فرد حکاکی می‌شد و بعد تاریخ ولادت و فوت و محل دفن و تمام می‌شد. به مرور سنگ‌ها فراتر از این نوشته‌ها رفت. ابتدا سنگ‌ها وارد رقابت شعر و متن شد. برخی ترجیح دادند که با نوشته‌های جگر سوز اطلاعاتی از نحوه فوت بدهند. به مرور عکس هم جا افتاد و تا جایی پیش رفت که خانم‌ها افکار فمنیستی خود را بروز دادند و مدعی شدند اگر ما هم به دیار باقی رفتیم به جای گل، عکس‌مان را روی سنگ قبر بگذارید. برخی از قطعات خاص بهشت زهرای تهران رقابت عجیبی در سنگ قبر دارند. 
این تنها بخشی از ماجراست. از هر چه بگذریم ناهار بعد از خاکسپاری و مراسم هفتم و چهلم خوش‌تر است. بسیاری از خانواده‌ها تالار‌ها و رستوران‌های اطراف بهشت زهرا را برای پذیرایی مناسب نمی‌دانند بلکه ملت را تا آن سر شهر می‌کشانند تا به اسم غذای با کیفیت، تالار مشهورتری را به رخ بکشند، آن هم نه یک مدل بلکه برای ذکر فاتحه‌ای که نثار متوفی می‌شود باید چندین مدل غذا سفارش دهند و پذیرایی کنند! 
 
ماهیگیری مؤسسات از آب گل‌آلود!
تشریفات و تجملات تا جایی گسترده شده که مؤسساتی هم برای گرفتن ماهی از آب گل آلود به میان آمدند و برای انجام تشریفات خود، بیلبورد‌های شهر را اشغال کردند. جوان در گفتگو با یکی از مؤسسات پذیرایی که نزدیک بهشت زهرای تهران نیز هست لیستی از خدمات ارائه شده این مؤسسه را دریافت کرده است. جالب است در این لیست، خوش آمدگویی لابی جزو خدمات اضافه معرفی شده است. میز یادبود با گل و شمع آرایی، گل ورودی، گل جایگاه و گروه موسیقی، مداحی با انواع ساز‌ها از قبیل نی و دف هم در این لیست دیده می‌شود. 
کاش ماجرا به تجمل ختم می‌شد. چندی پیش در یکی از کلیپ‌های منتشر شده در فضای مجازی، مادری که به تازگی داغ جوان دیده با موزیک یک خواننده خیلی آرام و متین در حال رقصیدن میان دوستان جوان فرزندش است و دوستان متوفی نیز گرد مادر جمع شدند و رقص او را نظاره‌گر هستند. 
تجمل گرایی در مراسمات ترحیم خودنمایی می‌کند. قبر و سنگ قبر، مکان‌های برگزاری و تاج گل‌ها هر روز گران‌تر و شکیل‌تر می‌شود، تا جایی که کسی چندان به فکر میت نیست بلکه همه در پس این مراسم به دنبال خریدن آبرو و اعتبار برای خود هستند. 
اسراف، تبذیر، ریخت و پاش بی‌مورد، خرج کردن‌های بی‌برنامه، چشم و هم‌چشمی‌ها، تجمل‌گرایی و بی‌توجهی به قناعت، اگر نگوییم یک بیماری روحی و روانی است، به طور قطع یک بیماری اجتماعی است که از یک سو معنویت را در افراد نشانه گرفته و از سوی دیگر، به یک معضل برای جامعه تبدیل شده است، طوری که آرام آرام ناهنجار به عنوان هنجار جا می‌افتد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار