سرويس سياسی جوان آنلاين: انتقادات از نحوه تصمیمگیری و اجرایی شدن طرح سهمیهبندی بنزین، توسط دولت تدبیر و امید شکل گستردهتر و فراختری به خود گرفته است و اگر چه برخی از اَبَرسرمایهداران وابسته به یک نحله فکری خاص به شکلی متعصبانه از صفر تا صد این طرح حمایت میکنند، اما از میان حامیان دولت هستند افراد و رسانههایی که پرده تعصب را کنار زده و به عملکرد دولت در این بخش انتقاداتی جدی مطرح میکنند.
از جمله این افراد میتوان به محمدعلی ابطحی معاون پارلمانی دولت اصلاحات یا غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب سازندگی اشاره کرد که نوع تصمیمگیری دولت و اجرای سهمیهبندی بنزین توسط دولت را با اقدامی نابجا و هزینهزا معرفی کرده و از اتخاذ چنین رویکردی احساس تأسف کردهاند.
اساساً جمع کثیری از مدعیان اصلاحطلبی طی ماههای اخیر و به ویژه روزهای پساسهمیهبندی بنزین ضمن انتقاد از اقدامات دولت در حوزههای مختلف اقتصادی و معیشتی این تلقی را در مردم بهوجود آوردند که «اصلاحطلبان» منتقد دولت و مطالبهگر منافع مردم هستند، در حالی که فاصلهگذاری هدفمند این جماعت با دولت آن هم بعد از شش سال که مشارکت و معاونت رهبران و عناصر این طیف در پیروزی شخص رئیسجمهور و تمام تصمیمات اتخاذ شده توسط دولت مشهود و قطعی است قطعاً نمیتواند به اقبال عمومی در انتخابات امسال و سال ۱۴۰۰ بینجامد.
اما جالب این است در شرایطی که بسیاری از شخصیتهای برجسته این طیف ساز جدایی از دولت کوک کرده و آخرین اقدام بحثبرانگیز دولت در سهمیهبندی قابل تامل بنزین را نقد و آن را هزینهزا معرفی میکنند، رئیس دولت اصلاحات همچنان بر رویه سابق خود که همان «اتهامزنیهای سیاسی- اقتصادی علیه حاکمیت است» پافشاری میکند و به جای انتقاد از اقدامات دولت، به صورت خاص انگشت اتهام را به سمت حاکمیت نشانه میرود.
از تعصب خاتمی تا ابراز برائت سایرین از روحانی
بدون تردید امروز خاتمی یکی از افرادی است که باید به مردم به دلیل شکلگیری دولت و مجلس کنونی پاسخگو باشد و با تشریح نسبت خود با نمایندگان لیست امید در مجلس و هیئت وزیران دولتهای یازدهم و دوازدهم، مسئولیت ناشی از اقدامات ضدمنافع ملی را که طی شش سال اخیر صورت گرفته است با شهامت بپذیرد. همانطور که اشاره شد، برخلاف رئیس دولت اصلاحات، دیگر چهرههای جریان مدعی اصلاحطلبی حداقل در حد لفاظی حاضر به انتقاد از دولت شدهاند به عنوان نمونه محمدعلی ابطحی مطلبی در فضای مجازی به انتقاد از موضعگیری اخیر رئیسجمهور مبنی بر اعلام بیاطلاعی او از زمان اجرایی شدن طرح افزایش قیمت بنزین پرداخت و نوشت: اگر واقعاً رئیسجمهور صبح جمعه خبر گران شدن بنزین را شنیده باشد، نشانه نهادینه شدن غرور و بیتوجهی به مردم است. وزارت کشور آن قدر دور از واقعیتهای جامعه بوده است و این تغییر نرخ را کوچک میپنداشته که قبول کرده، بدون اطلاع رئیسجمهور، مجلس و سایر نهادها به این امر اقدام کند. وی با بیان اینکه باید دفتر رئیسجمهور جواب دهد، نوشت: از بعد از ظهر پنجشنبه خبر درز کرده بود و اوایل شب، پمپ بنزینها شلوغ شده بود، پس یا دفتر رئیسجمهور بیاطلاع از شهر بوده یا شب جمعهای نخواسته مزاحم وقت رئیس نشود تا روز جمعه، هر دو فاجعه است.
ابطحی با بیان اینکه این محاسبه غلط، باعث شد که این کشتار کمنظیر صورت گیرد و عوامل خارجی دست به کار شوند و تخریبها صورت گیرد، اظهار داشت: همه اینها نشان از بیتدبیری و مهمتر، بیاطلاعی از وضع جامعه است.
وی تصریح کرد: رئیسجمهور باید به جای خنده و تمسخر در اعلام اطلاعش در روز جمعه، گریه و عذرخواهی کند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه باور اینکه رئیسجمهور از این موضوع (اجرای زمان طرح افزایش قیمت بنزین) اطلاع نداشته سخت است، تصریح کرد: شاید، چون کار خراب شده، خواسته با اعلام بیاطلاعی، پشت وزارت کشور و شورای امنیت کشور را خالی کند، اگر هم چنین بوده چیزی از مسئولیت او کم نمیکند. ابطحی در پایان مطلب خود آورده است: ما به دولت تدبیر و امید رأی دادیم، این بیتدبیری و ناامید کردن نسل جوان که نتیجهاش فاجعه خونهای ریخته شده جوانان ایران و تخریب اموال و جریحشدن عوامل خارجی است، منتخب مردم ایران نبود.
به عنوان حامی دولت غرق در عرق شرم بودم
همچنین غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی هم در صفحه شخصی خود در توئیتر درباره سخنان روز گذشته رئیسجمهور و اعلام بیاطلاعی از زمان اجرایی شدن طرح افزایش قیمت بنزین و همچنین مصاحبه اخیر وزیر کشور، نوشت: به عنوان یکی از حامیان این دولت غرق در عرق شرم از مصاحبه وزیر کشور بودم که سخنان همراه با قهقهه جناب رئیسجمهور پاک ناامیدمان کرد. دریغ از کمی انصاف و احساس و تدبیر.
اشاره ابطحی و کرباسچی به این بخش از سخنان رئیسجمهور است که در سفر هفته اخیر خود به استان آذربایجان شرقی درباره سهمیهبندی بنزین گفته بود: «من هم مانند شما روز جمعه فهمیدم که بنزین سهمیهبندی شده است.»
سخنان در شأن رئیسجمهور نبود
انتقاد به شیوه اجرای طرح افزایش قیمت بنزین فقط به حامیان دولت محدود نشد و برخی نمایندگان منتقد دولت نیز به این روش ایراد گرفتند. حمیدرضا حاجی بابایی نماینده مردم همدان در مجلس نیز با اشاره به اظهارنظر رئیسجمهور درباره بیاطلاعی از زمان اجرای طرح سهمیهبندی بنزین گفت: این سخن اخیر رئیسجمهور انصافاً در شأن رئیسجمهور ایران و ملت بزرگ ایران نبود. این روزها مردم نگاهشان به استدلال، توجیه منطقی و عقلانی این اقدام (اجرای طرح افزایش قیمت بنزین) از طرف دولتمردان بود.
وی افزود:ای کاش آقای رئیسجمهور در این رابطه اصلاً صحبت نمیکرد چراکه صحبتهای چند روز اخیر، ضد و نقیض است؛ با بیان صحبتهایی که در دولت انجام شده و سخنانی که رئیسجمهور میگوید همه اینها نشان میدهد که حرفی برای زدن ندارند.
همچنین سیدامیرحسین قاضیزاده عضو هیئت رئیسه مجلس نیز با انتقاد از عملکرد مجلس در مواجهه با تصمیمات آنی دولت گفت: مجلس به وظیفه خود در هدایت و برخورد با دولت عمل نکرد و در مقابل وزرای ناکارآمد نایستاد و به آنها رأی اعتماد داد و به راحتی از کنار سوءتدبیر وزرا گذشت. دولت هم پر از افراد پیر و خسته و بیمار بود که به لحاظ جسمی توانایی اداره کشور را نداشتند. آقای روحانی نیز هیچ تصمیمی برای ترمیم کابینه نگرفت و این دو امر دو لبه قیچی بود که زمینهساز ناآرامیهای مدنی و تبدیل ناآرامیهای مدنی به اغتشاش میدانی شد.
یأس حامیان مذاکره
آنچه بر اساس مواضع حامیان دولت میتوان درک کرد آن است که رهبران و تئوریسینهای این طیف مهمترین ضربات تصمیمات آنی و عجولانه دولت طی شش سال اخیر و به ویژه بحث سهمیهبندی بنزین را به تئوری «سازش» میدانند و معتقدند اقدامات دولت نه تنها مسیر مذاکرات مجدد با غرب را هموار نمیکند بلکه افکار عمومی را به این باور میرساند که انعقاد توافق در حوزههای مورد مناقشه با غرب نه تنها مشکلات اقتصادی کشور را کاهش نمیدهد بلکه میتواند بستری برای رشد تصاعدی آنها نیز به وجود آورد و شکلگیری این باور به معنای سقوط همیشگی تئوری مذاکره با غرب به هر قیمتی است.
احساس اینکه مردم اساساً به نسخههای پیشنهادی شش سال اخیر مبنی بر اینکه مذاکره با غرب کاهش دهنده مشکلات اقتصادی است بدبین شدهاند را میتوان به معنای پایان یافتن تفکر غربزدگی در کشور تلقی کرد و چنین تصوری برای جماعت غربزده زجرآور است.