با توجه به نقش حیاتی همبستگی و انسجام ملی در خنثیسازی و عقیم گذاشتن تهاجم چندلایه صهیونیستها علیه ایران، طبیعی است که همانند گذشته، دشمن بر هدف قرار دادن این همبستگی و انسجام متمرکز خواهد بود تا در لوای گسیختگی انسجام ملی ایرانیان، درصدد تحقق اهداف شوم خود در برابر ایران برآید. بنابراین، در کنار تقویت قابلیتهای دفاعی، حفظ و ارتقای همبستگی و انسجام ملی در برهه کنونی ضرورتی حیاتی است. برای این منظور نیز میتوان به راهکارها و موارد زیر اشاره کرد:
۱. انقلابیگری: ضمن آنکه صرف انقلابیگری و در پیش گرفتن مشی و شیوههای انقلابیگری جذابیت دارد، توجه به این مهم با توجه به نقشی که میتواند در حل مشکلات کشور داشته باشد، در تقویت زمینههای انسجام در جامعه تأثیر جدی دارد. میتوان گفت که وقتی گروهی یا مجموعهای از نظام با نیت خالص، مجاهدانه و بدون توقع برای قوی کردن کشور و حل و رفع چالشهای زندگی روزمره مردم گام بردارد، به صورت خودبهخودی بهترین کمک را به تقویت زمینههای انسجام ملی در کشور کرده است.
۲. توجه به تحقق ایران قوی: میتوان گفت که تلاش برای تحقق ایران قوی یک نقطه اشتراک بسیار مهم برای تقویت همبستگی و انسجام ملی میباشد؛ بدین ترتیب که، چون همه اقشار و لایههای جامعه مایل به ایران قوی هستند و ایران قوی برای همه جذابیت دارد، مشق کردن این مهم و گام برداشتن در این زمینه، انسجامآفرین است. در عین حال باید توجه داشت که توجه به این مهم میتواند نقطهای برای ارتباط و اتصال لایههای مختلف جامعه با مسئولان باشد، بدین ترتیب که مسئولان باید تلاش کنند همه ظرفیتهای جامعه را پیرامون ایران قوی مجتمع سازند. در همین زمینه باید اشاره کرد که وقتی دولت و مسئولان در سایر حوزهها نیز قدرتمندانه ظاهر شوند و قوی شدن را مشق کنند، این مهم انسجامآفرین است. در نقطه مقابل غیرقابلانکار است که ضعف و سستی نه تنها انسجامی در پی ندارد که مایه دلزدگی و دوری جامعه و نیروهای اجتماعی از مسئولان است و سبب تقویت احساس بیگانگی افکار عمومی با نظام و مسئولان میشود.
۳. ایستادگی در برابر دشمنان: با توجه به عنصر عزتمندی و ضدیت با سلطه و استکبار در فرهنگ سیاسی ایرانیان، قطعاً کنشهای معطوف به تقویت استقلال کشور و مقاومت در برابر زیادهخواهیهای بیگانگان، انسجامآفرین است. بر این اساس، یکی از شروط همراهی و همگرایی افکار عمومی با مسئولان، مواضع عزتمندانه مسئولان در برابر قدرتهای سلطهگر میباشد.
۴. تلاش برای بهرهگیری از ظرفیتهای متکثر جامعه: با توجه به رشد تکثر و تنوع در جامعه ایران و از سویی، انبوه ظرفیتها و استعدادهای موجود در جامعه، حاکمیت باید از موضع تلاش برای اداره بهینه جامعه، در بهرهبرداری حداکثری از ظرفیتهای جامعه با وجود تنوعات قومی، مذهبی، زبانی، سیاسی و... دقت لازم را داشته باشد. درواقع، چون حاکمیت و بهویژه دولت مسئول اداره جامعه است، باید بتواند از انبوه ظرفیتهای موجود در جامعه برای تحقق اهداف خود بهره ببرد. به صورت دقیقتر، تحقق ایران قوی مستلزم مشارکت همه اقشار جامعه و حضور آنها در عرصههای مختلف اداره جامعه است. مشخص است که در این صورت، زمینههای عینی تقویت انسجام ملی بروز و ظهور بیشتری پیدا میکند.
۵. تقویت ظرفیتهای رفرم درونی: علاوه بر تسریع در پاسخگویی به تقاضاهای جامعه، از آنجا که به مقتضای شرایط هر جامعه و نظام سیاسی، اگرچه بروز آسیبها و نقصهایی در اداره جامعه طبیعی به نظر میرسد، اما در مواجهه با این آسیبها و نقصها، باید تلاش شود ظرفیتهای رفرم درونی تقویت شود. به بیان دیگر، باید با تقویت ظرفیتهای رفرم درونی، نه تنها تلاش شود ضعفهای کارآمدی از سوی خود نظام سیاسی تشخیص داده شود، در مقابل این ضعفها باید انعطاف لازم و قدرت سازواری به گونهای باشد که آنها را به عنوان مطالبه نوین، که مستلزم ارائه پاسخ معتبر است، بپذیرد.
۶. تلاش برای گردش نخبگان و جوانگرایی: پوستاندازی مدیریتی و اجرایی در کشور به نفع جوانان، ضمن آنکه نمایانگر تلاش حاکمیت برای تقویت ظرفیتهای رفرم درونی است، میتواند در تقویت کارآمدی نظام و بنابراین، در تقویت امید و اعتماد در میان جامعه اثر جدی داشته باشد. این موضوع بهویژه بدان سبب اهمیت دارد که هم سهم جوانان متخصص و بامهارت در هرم سنی جمعیت کشور، قابل توجه است و هم تقویت کارآمدی و ارائه پاسخ معتبر به مطالبات جامعه، مطالبهای فراگیر میباشد. درواقع، از این طریق، پیوند بخش عمده جمعیت کشور که جوانان هستند با نظام بیش از پیش مستحکم میشود.
۷. راهاندازی جریان تبیین و روشنگری: با توجه به اقدامات جریان تحریف در قالب جنگ شناختی برای از بین بردن همبستگی و انسجام اجتماعی در ایران با ابزار دروغ، تحریف، جعل، وارونهنمایی و بنبستنمایی در نقطه مقابل باید تلاش شود جریان تبیین و روشنگری نیز به صورت مداوم و کارشناسانه در کشور تقویت شود تا مانع از به هدف نشستن تیرهای مسموم جریان تحریف علیه وفاق و انسجام ملی شود. درواقع، برای هر اقدامی در کشور باید پیوستهای دقیق رسانهای تعبیه و اجرا شود تا با تبیین سریع، دقیق و روشنگر، جریان تحریف نتواند جای جلاد و شهید را عوض کند و خدمات و جانفشانیهای نیروهای جهادی و انقلابی که میتواند وحدتبخش و وفاقآفرین باشد را به گونه دیگری برای افکار عمومی تصویرسازی و ارائه کند.
در عین حال، ارائه روایت اول از رویدادهای کشور برای خلع سلاح کردن جریان تحریف، ترمیم عدالت توزیعی، ایجاد انبساط نسبی در حوزه فرهنگی، تعامل همدلانه با مراجع جدید فرهنگی، جلوگیری از گره زدن منازعات سیاسی به شکافهای اجتماعی و... نیز میتواند در برهه کنونی به تقویت همگرایی و انسجام ملی کمک کند.