تجربه مذاکرات پیشین، بهویژه در دوره برجام، بهروشنی نشان میدهد امریکا در مسیر مذاکرات از ابزارهای روانی پیشرفته برای هدایت افکار عمومی و تغییر محاسبات طرف مقابل استفاده میکند. یکی از مهمترین این ابزارها، بهرهگیری هدفمند از بازی «اثر تباین» است. این اثر روانشناختی، زمانی رخ میدهد که ارزیابی یک پدیده یا تصمیم، تحت تأثیر مقایسه با یک پدیده دیگر صورت گیرد و نه بر اساس ارزش واقعی و مستقل آن. در زمینه مذاکرات، این تکنیک با انتشار همزمان پیامهای متناقض- نظیر تهدید به تحریم یا اقدام نظامی در کنار دعوت به مذاکره و گفتوگو- تجلی پیدا میکند. راهبرد دوگانهای که امریکا در مذاکرات هستهای دنبال میکند، دقیقاً از همین ابزار بهره میگیرد. بهعنوان نمونه، در حالی که رسانهها از «پیشرفت مذاکرات» خبر میدهند، مقامات رسمی امریکایی به صراحت از «گزینه نظامی روی میز» سخن میگویند. این رویکرد چندلایه، هدفی جز ایجاد سردرگمی، تضعیف تمرکز تصمیمگیران و در نهایت تغییر اولویتهای اقتصادی کشور ندارد. چنین پیامهای متباینی، در فضای اقتصادی ایران-که بهطور تاریخی به تحولات سیاسی حساس است- موجی از نوسان در انتظارات بازار ایجاد میکند.
دور دوم رایزنیهای غیرمستقیم ایران و امریکا با میانجیگری عمان، اینبار در رم، پایتخت ایتالیا در حالی آغاز شده است که به نظر میرسد امریکا راهبرد تهاجمیتری در عملیات رسانهای خود در پیش گرفته است. اظهارات اخیر رئیس جمهور امریکا و نمایندهاش در امور غرب آسیا، نشاندهنده تمرکز واشینگتن بر شکلدهی افکار عمومی حین و پس از مذاکرات است. این رویکرد، چه در محتوای مذاکرات و چه در کنشهای رسانهای پس از آن، میتواند پیامدهای اقتصادی قابلتوجهی برای ایرانمان به همراه داشته باشد، بهویژه در حوزه انتظارات تورمی و ثبات بازارهای داخلی. در این شرایط حساس، تیم مذاکرهکننده کشورمان باید با یک راهبرد رسانهای و اقتصادی هوشمندانه، از تأثیرات منفی این تحولات بر اقتصاد کشور جلوگیری کند. اقتصاد کشورمان در سالهای اخیر تحت فشار تحریمهای تحمیلی، نوسانات ارزی و تورم بالا قرار داشته است. نرخ تورم در سالهای اخیر به طور متوسط حدود ۴۰درصد بوده و ارزش ریال تاکنون حدود ۹۵درصد در برابر دلار کاهش یافته است. این وضعیت، اقتصاد کشورمان را به شدت در برابر شوکهای خارجی و انتظارات تورمی آسیبپذیر کرده است. مذاکرات هستهای، به دلیل ارتباط مستقیم با احتمال رفع یا تشدید تحریمها، همواره یکی از عوامل کلیدی در شکلگیری انتظارات تورمی در بازارهای ایران بوده است.
اخبار مثبت از مذاکرات، مانند دور اول در عمان که آن را «بسیار مثبت و سازنده» توصیف کردند، فرضیه کاهش تحریمها و بهبود جریانهای ارزی را تقویت کرد، با این حال اخبار منفی یا ابهام در مذاکرات میتواند به سرعت انتظارات تورمی را شعلهور کند. در صورت مخابره سیگنالهای منفی، قیمت دلار ممکن است به صورت هیجانی بالاتر برود که فشار مضاعفی بر معیشت خانوارها وارد میکند.
بازار ارز و طلا بهویژه مستعد واکنشهای سریع به چنین اخبار متناقضی هستند. انتشار گمانهزنیهایی مانند «احتمال شکست مذاکرات» یا «احیای برجام» به صورت متناوب، میتواند باعث شکلگیری انتظارات تورمی نوسانی و رفتارهای هیجانی شود. این مسئله به افزایش تقاضا برای داراییهای امن مانند دلار (از طریق خرید تتر در بازار آزاد) و سکه منجر میشود و به تبع آن، منابع از بازارهای مولد مانند بورس خارج و به سمت بازارهای غیرمولد هدایت میشوند. اگر دستگاه سیاستگذاری اقتصادی و رسانهای کشور نسبت به این تکنیک شناخت و آمادگی لازم را نداشته باشد، اقتصاد ملی میتواند تحت تأثیر این بازی روانی قرار گیرد. راه مقابله، نه در واکنشهای احساسی، بلکه در تحلیل عمیق پیامها، تفکیک سیگنالهای واقعی از عملیات روانی و تقویت انسجام رسانهای داخلی برای مقابله با اثرات تباین در فضای افکار عمومی است. تنها با این رویکرد میتوان جلوی برهم خوردن تعادل بازار و تحمیل امتیازات ناعادلانه در مذاکرات را گرفت.
علاوه بر فشارهای خارجی، واکنشهای بازیگران داخلی نیز میتواند بر انتظارات تورمی تأثیر بگذارد. اظهارات نمایندگان مجلس، گروههای سیاسی و حتی رسانههای داخلی در حمایت یا انتقاد از مذاکرات ممکن است سیگنالهای متضادی به بازار ارسال کند. هماهنگی بین تیم مذاکرهکننده و نهادهای مختلف اقتصادی و سیاسی برای ارسال پیامهای یکپارچه و اطمینانبخش ضروری است. برای مقابله با بازی «اثر تباین» و مدیریت انتظارات تورمی، کشورمان باید یک نقشه رسانهای و اقتصادی جامع تدوین کند که میتواند شامل موارد زیر باشد:
شفافیت کنترلشده
ارائه اطلاعات دقیق و بموقع از روند مذاکرات، بدون افشای جزئیات حساس، میتواند از گمانهزنیهای مخرب جلوگیری کند. سخنگوی وزارت امور خارجه، پیشتر تأکید کرده که هدف کشورمان تأمین منافع ملی و لغو تحریمهاست. این پیام باید با زبانی ساده و از طریق کانالهای رسمی و غیررسمی به طور مداوم تکرار شود.
کنترل روایت در فضای رسانهای
ایران باید روایت خود را از مذاکرات تقویت کند. این موضوع شامل انتشار بیانیههای رسمی، مصاحبههای هدفمند با رسانههای معتبر بینالمللی و تولید محتوای فعال در شبکههای اجتماعی است. برای مثال، انتشار ویدئوهای کوتاه از پیشرفتهای اقتصادی کشورمان (مانند افزایش صادرات غیرنفتی) میتواند اعتماد عمومی را تقویت کند.
هماهنگی با نهادهای اقتصادی
بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و سازمان بورس باید اقدامات پیشگیرانهای انجام دهند. بانک مرکزی میتواند با تزریق ارز به بازار آزاد یا فروش اوراق قرضه دولتی، نقدینگی را کنترل کند، همچنین تنظیم نرخ سود بینبانکی میتواند از هجوم سرمایه به بازارهای غیرمولد جلوگیری کند. سازمان بورس نیز باید با انتشار گزارشهای تحلیلی، سرمایهگذاران را به حفظ سهام تشویق کند.
تعامل با نخبگان و فعالان بازار
برگزاری جلسات توجیهی با تحلیلگران اقتصادی، نمایندگان اتاق بازرگانی و فعالان بورس میتواند نگرانیها را کاهش دهد. برای مثال، وبینارهایی با حضور کارشناسان درباره فرصتهای سرمایهگذاری در صنایع صادراتمحور میتواند سرمایهها را به سمت بازارهای مولد هدایت کند.