جوان آنلاین: ست مایرز کمدین معروف، در آوریل ۲۰۱۱، دونالد ترامپ را که در آن زمان تاجری جاهطلب بود، تحقیر کرد. این کار احتمالاً تلخترین تحقیری بود که ترامپ تا آن زمان تجربه کرده بود. ویدئویی از این صحنه وجود دارد که مایرز را به عنوان سخنران در ضیافت شام سالانه انجمن خبرنگاران کاخ سفید در واشینگتن نشان میدهد. او در برابر میهمانانی برجسته صحبت میکند که در حال خندیدن هستند. مایرز گفت: «دونالد ترامپ گفته قصد دارد از طرف حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود. عجیب است، چون من فقط فکر کردم او فقط برای شوخی نامزد شده است.» ۱۴ سال پس از حمله مایرز به ترامپ در شام خبرنگاران، نوبت به دونالد ترامپ که اکنون قدرتمندترین مرد جهان است، رسید تا تلافی کند. پس از آنکه شرکت والت دیزنی تحت فشار مقامات ارشد دولتی، جیمی کیمل مجری محبوب را موقتاً تعلیق کرد، رئیسجمهور ایالات متحده در کانال رسانه اجتماعی خود، Truth Social نوشت که فقط جیمی فالون و ست مایرز باقی ماندهاند و از آنها به عنوان «دو بازنده کامل، در شبکه خبری جعلی NBC یاد و درخواست کرد: «NBC انجامش بده!» رئیسجمهور خشمگین، فقط به کمدینهای تلویزیونی بسنده نکرد. او به سراغ همه کسانی رفت که جرأت انتقاد از ریاست جمهوری او را داشتند و ادعا کرد که رسانههای لیبرالی که هنوز جسارت زیر سؤال بردن رهبری او را داشتند، «کاملاً غیرقانونی» عمل میکنند. این اظهارنظر یک روز پس از آن مطرح شد که ترامپ در اشاره به شبکههای خبری که روایتهای منفی درباره او منتشر میکنند، گفت: «فکر کنم مجوز آنها باید لغو شود.» او حتی گامی ناموفق برای شکایت از نیویورک تایمز به دلیل خسارت ۱۵ میلیارد دلاری برداشت و پافشاری کرد که این روزنامه او را بدنام کرده است.
اقدام علیه چپگرایان
با این حال، ترامپ و هم پالگیهایش، پا را از این هم فراتر گذاشتند. ظاهراً با ترور چارلی کرک که از طرفداران سرسخت MAGA بود، اعضای دولت ترامپ اخیراً در عجله برای درخواست شکار مخالفان سیاسی خود به جان هم افتادهاند. تحقیقات در مورد انگیزههای قتل کرک، مردی که ترامپ و حامیانش به سرعت او را شهید معرفی کردند، ادامه دارد. البته در دولت ترامپ، حتی کوچکترین شکی وجود ندارد که قاتل از چپهای رادیکال است. ترامپ در مراسم یادبود کرک در آریزونا گفت که دولت تحقیقاتی را در مورد «شبکههای دیوانه چپ رادیکال» که پشت حملاتی مانند حمله علیه کرک هستند، آغاز خواهد کرد. یک روز بعد، او جنبش آنتیفا را یک سازمان تروریستی داخلی اعلام کرد. جی دی ونس معاون رئیسجمهور نیز که مدتها خود را مدافع آزادی بیان میدانست، از طرفداران ترامپ خواست تا هر کسی را که از مرگ کرک ابراز خوشحالی کرده بود، مطلع کنند. در نتیجه تعداد زیادی از امریکاییها اندکی پس از ترور کرک، شغل خود را از دست دادند. دیزنی نیز کیمل کمدین برنده جایزه را برای چند روز از برنامه تلویزیونی کنار گذاشت. این اقدام در حالی صورت گرفت که کیمل، این حمله را «وحشتناک و هیولایی» خوانده بود. او در برنامه خود به این نکته اشاره کرده که هواداران MAGA، تمام تلاش خود را کردند تا عامل این حادثه را چپگرا بنامند و به این ترتیب، امتیاز سیاسی بگیرند. کرک از واکنش ترامپ به مرگ کرک هم انتقاد کرد و گفت: این همدردی چندان از ته دل نبود و از تعبیر «مشابه سوگواری یک کودک چهار ساله برای یک ماهی قرمز» استفاده کرد. همین کافی بود تا دولت آنقدر فشار بر شرکت کیمل وارد کند تا برنامه او متوقف شود.
قتل کرک، بهانه توجیه ارعاب مخالفان
آزادی بیان و عقیده که هر دو در متمم اول قانون اساسی ریشه دارند، مدتهاست که در ایالات متحده ریشه عمیقتری نسبت به تقریباً هر دموکراسی دیگری دارند، اما پس از قتل کرک، پم بوندی دادستان کل به طور جدی پیشنهاد داد که این حق از گروههای خاصی، به ویژه چپها سلب شود. آنچه بوندی ظاهراً در اوج هیجان و جدا از وظیفه رسمی خود برای حفاظت از قانون اساسی فراموش کرده، این واقعیت است که مطالعات متعدد در سالهای اخیر نشان دادهاند، گرایش به خشونت سیاسی در محافل راستگرا و راست افراطی در بالاترین حد قرار دارد و در این زمینه، دو گروه به طور خاص برجسته هستند: «انجیلیهای سفیدپوست و پیروان MAGA.» سال گذشته، مؤسسه ملی عدالت نوشت که تعداد حملات راست افراطی از سایر انواع تروریسم و افراطگرایی خشونتآمیز داخلی پیشی میگیرد. چند روز پس از قتل چارلی کرک، وزارت دادگستری که بر مؤسسه ملی عدالت نظارت دارد، بیسروصدا این مطالعه را از وبگاه خود حذف کرد. حال این سؤال مطرح میشود که دونالد ترامپ و پیروانش دقیقاً با کارزار بیسابقه خود علیه طنزپردازان، رسانهها و چپگرایان واقعی یا فرضی، چه هدفی را دنبال میکنند شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد ترور چارلی کرک صرفاً به عنوان توجیه دیگری برای تشدید ارعاب مخالفان باقیمانده رئیسجمهور مورد استفاده قرار میگیرد. امریکا در حال حاضر فقط حملات یک رئیسجمهور کاملاً بیقید و بند و دولتش علیه منتقدان و رقبای سیاسی را تحمل نمیکند. این حمله، اقدامی مستقیم علیه اندیشه است. این تهاجمی است که ماه پیش آغاز و از آن زمان با گستاخی فزاینده پیگیری شده است و فقط از کسانی حمایت میشود که با دیدگاهها و جهانبینی ترامپ در تضاد نیستند. هر کس دیگری باید از تحریمها، طردشدن و سانسور بترسد، چه دانشگاهها، ناشران، موزهها، کتابخانهها یا رسانهها. به عبارت دیگر، همه کسانی که متعهد به ارائه انتشار گسترده و گاهی بحثبرانگیز دانش و حقایق هستند.
این یورش حتی در بخشهایی از اردوگاه ترامپ نیز نگرانی ایجاد کرده است. تاکر کارلسون، یکی از حامیان سابق و متعصب ترامپ که اکنون افکار خود را به جای فاکس نیوز در پادکست به اشتراک میگذارد، هشدار داده که چنانچه از قتل کرک برای اعمال محدودیتهای شدید بر آزادی عقیده استفاده شود، باید گفت که زمان «نافرمانی مدنی» فرا رسیده است. او ادامه داد: «اگر آنها میتوانند به شما بگویند چه چیزی بگویید، در واقع به شما میگویند چطور فکر کنید و وقتی این اتفاق بیفتد، در واقعی هیچ بلایی وجود ندارد که نتوانند بر سر شما بیاورند.» حقیقت این است که ترامپ و پیروانش به طرز نگرانکنندهای در مسیر تحمیل انطباق ایدئولوژیک در «سرزمین آزادی» سرگردان شدهاند و آنها توانستهاند این کار را انجام دهند، زیرا در بخشهای بزرگی از ایالات متحده، روحیه کوتهبینی به جای روحیه مقاومت غالب است.
روزنامهنگاران به منزله جنایتکار
یکی از بالاترین اولویتهای این دولت از همان ابتدا، اعمال کنترل بر مطبوعات آزاد بوده است. فردریک داگلاس از فعالان برجسته حقوق بشر و لغو بردهداری در قرن نوزدهم، زمانی گفته بود که مستبدان از آزادی بیان میترسند. این حقی است که آنها اول از همه آن را سرکوب میکنند. دونالد ترامپ، که هرگز تلاش زیادی برای پنهان کردن تحسین خود از دیکتاتورها نکرده است، از این قاعده مستثنی نیست. از همان آغاز دوره دوم ریاست جمهوریاش در ژانویه، سخنگوی وفادارش، کارولین لیویت، تحقیر روزنامهنگاران سنتی را به طور کامل به نمایش گذاشته است. آژانس نظارتی رسانهای کمیسیون ارتباطات فدرال (FCC) - که ترامپ مدتهاست آن را به خدمت گرفته است - تحقیقات متعددی را در مورد رسانههای مختلف آغاز کرده و این همان چیزی است که ترامپ از آن متنفر است. در ماه مه، سازمان مردمنهاد خبرنگاران بدون مرز گزارشی منتشر کرد که در آن به وضع وخیم و نگرانکننده در آزادی مطبوعات اشاره شده بود. آنا گومز دموکرات، یکی از پنج کمیسر FCC است و از «کارزار سانسور و کنترل» صحبت کرد و هشدار داد که عدم ایستادگی در برابر این وضعیت، شبیه «تسلیم» خواهد بود. گومز گفت: «آنچه ما نیاز داریم، این است که همه نهادها، همه شرکتها، همه کاربران، همه بینندگان، همه شنوندگان برخیزند و مقابله کنند»، اما در واقعیت این چیزی نیست که اتفاق میافتد.
دولت دوگانه
یک پاسخ را میتوان در کتابی یافت که ۸۴ سال پیش برای اولین بار در امریکا با عنوان «دولت دوگانه» منتشر شد. این کتاب را ارنست فرانکل، فعال حقوق کارگران آلمانی- یهودی، نوشته شده است. او در سال ۱۹۳۸ آلمان را ترک و بقیه عمر خود را صرف کلنجار رفتن با این سؤال کرد که چرا تبدیل آلمان از یک دموکراسی به یک دیکتاتوری اینقدر آسان بود.
فرانکل استدلال کرد، پس ازاینکه قدرت به دست نازیها افتاد، تا مدتی یک «دولت به هنجار» در آلمان وجود داشت که در آن نظم قانونی تثبیتشده همچنان برای اکثریت قریب به اتفاق شهروندان اعمال و از مالکیت خصوصی محافظت میشد. شرکتها میتوانستند بدون هیچ مانعی به فعالیت خود ادامه دهند تا اقتصاد سرمایهداری را سرپا نگه دارند. با این حال، به موازات آن، یک «دولت ممتاز» نیز توسعه یافت؛ دولتی خودسری که خشونت نامحدود علیه افراد و نهادهای خاصی داشت تا جایی که این افراد و نهادها به تدریج از حقوق اساسی خود محروم میشدند. عزیز حق استاد حقوق در مقالهای که چند ماه پیش در آتلانتیک منتشر شد، نوشت: «امروزه شاهد تولد یک دولت دوگانه جدید هستیم.» حق مینویسد، نباید تصور شود که این دولت همان مسیری را که آلمان زمانی طی کرد، طی خواهد کرد، اما اینکه چگونه دستورات اجرایی دونالد ترامپ از برخی از اصول اساسی قانون اساسی امریکا عبور میکند، موضوعی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
۷ اکتبر ۲۰۲۵
یورگ شیندلر
نویسنده و روزنامه نگار آلمانی